یکی از اصلی‌ترین عوامل ازدواج موفّق، عقلانیت است.
 
چکیده: اهمیت رشد عقلانی در زندگی مشترک از هیچ­کس پوشیده نیست؛ اغلب اختلافاتی که پس از ازدواج‌ها پیش می‌آید و برخی منجر به طلاق می‌شود، از عدم بلوغ عقلی زوجین سرچشمه می‌گیرد. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 944 /  تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه



اهمیت رشد عقلانی

بلوغ عقلانی با تحصیلات علمی فرق دارد! چه بسا کسانی که از نظر علمی رشد کرده‌اند، ولی عقلانیت آن‌ها رشد نکرده است! چنانکه در روایت آمده است: «رُبَّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهْلُه»[1]؛ چه بسا عالمی که جهلش او را کشته است. در فرهنگ دینی ما «جهل» در برابر «علم» قرار ندارد. در حالی که در فرهنگ یونانی «جهل» در برابر «علم» واقع می‌شود. در فرهنگ اسلامی و قرآن کریم و روایات حضرات ائمه «عقل» و «جهل» در مقابل هم واقع می‌شوند از جمله «اصول کافی باب عقل و جهل» چه بسا کسی که عالم باشد ولی در زمره‌ی جاهلان قرار دارد نه عاقلان.

چه بسا دانشجویی در فراگیری علم از بهره‌ی هوشی بالایی هم برخوردار باشد و هزاران ابیات شعر را در حافظه داشته باشد، در المپیادهای مختلف رتبه‌های بالایی کسب کرده باشد، در جشنواره‌ی خوارزمی رتبه‌ای ممتاز کسب کرده باشد، با این اوصاف علی‌رغم علم بالایش از عقل کافی برخوردار نباشد. امام بزرگوار ما در خصوص شهید رجایی فرمودند: آقای رجایی عقلش از علمش بیش‌تر بود. عاقل کسی است که سنجیده رفتار می‌کند. یعنی بداند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. پسر و یا دختری که نمی‌داند با بزرگ‌تران چگونه صحبت کند و ادبیات سخنان او با افراد مختلف یکسان باشد و نحوه‌ی سخن گفتن با یک خانم پنجاه ساله و یا با یک خانم 30 ساله را نداند، این فرد آمادگی و شرایط لازم برای ازدواج را پیدا نکرده است. جوانی که نداند در یک محل عمومی چگونه باید سخن بگوید و سخن گفتن او در یک محفل خصوصی و با یک جمع عمومی یکسان باشد، به بلوغ عقلانی نرسیده است.
 

متخصصان جاهل!

گاه برخی افراد را می‌نگریم که در کشور ما ادّعای روشنفکری دارند و از نظر علمی هم مدارج و مدارک بالایی دارند، ولی عقلشان بسیار کوچک است؛ زیرا برخی از تخصّصی‌ترین مطالب و مباحث را در جمعی عمومی در پشت تریبون سخنرانی مطرح می‌سازند و جامعه را به هم می‌ریزند. چنین فردی علی‌رغم همه‌ی علم و مدرکش، جاهل است؛ هر چند حتّی در بیان مطالب خطیبی توانا باشد. اگر هزاران مقاله و کتاب نوشته باشد و سخنی را نسنجیده در محفلی عمومی مطرح کند که وحدت جامعه را دچار تفرقه و تنش نماید عاقل نیست و بدیهی است سخنان این افراد جز هرج و مرج و ایجاد تفرقه تأثیری نخواهد داشت. عقل به ما حکم می‌کند سخن تخصّصی را برای متخصّصان مربوط به آن رشته مطرح سازیم. مطرح نمودن مطالب تخصّصی در مجامع عمومی نوعی عوام‌فریبی، خودمطرحی و ریاکاری است و بر همین اساس است که شاهد اختلافات شدید خانوادگی در بین این افراد با همسرانشان هستیم. بدیهی است چنین شخصی وقتی در جامعه و محضر عموم سنجیده عمل نمی‌کند، در زندگی فردی هم مرتکب چنین اشتباهاتی خواهد شد و همسر وی قادر به ادامه‌ی زندگی با ایشان نخواهد بود.
 

عقلانیت؛ اصلی­ ترین عامل ازدواج موفق

بنابراین اصلی‌ترین عوامل ازدواج موفّق عقلانیت است. اگر همه به شما بگویند اصلی‌ترین عامل در ازدواج موفّق ایمان است ولی نظر این بنده‌ی کم‌ترین به عنوان کسی که ادّعای دینی دارد، عقل را اصلی‌ترین عامل در ادواج موفّق می‌دانم. یعنی اگر خواستگاری ـ هر چند مؤمن ـ به منزل شما آمد با اینکه از ایمان برخوردار است، اگر او را عاقل تشخیص ندادید به او پاسخ مثبت ندهید. مقصود از عاقل نبودن دیوانه بودن آن فرد نیست؛ بلکه به معنای اصطلاحی اگر در رفتارهایش و سخن گفتنش استنباط عاقل بودن نکردید، با او ازدواج نکنید؛ زیرا اغلب اختلافاتی که پس از ازدواج‌ها پیش می‌آید و برخی منجر به طلاق می‌شود، از همین عامل سرچشمه می‌گیرد. البته ایمان حقیقی همیشه با عقلانیت توأم خواهد بود و اگر کسی عاقل نبود، هر چند ظاهر متدیّنی داشته باشد، مؤمن حقیقی نیست. از این‌رو، توصیه می‌شود جوانانی که به این عقلانیت نرسیده‌اند، ازدواج نکنند؛ زیرا اکنون که ازدواج نمی‌کند فقط مشکل شخص خود را دارد ولی وقتی ازدواج کرد، هزاران مشکل برای خود و خانواده‌اش و برای همسر و خانواده‌ی همسرش بوجود می‌آورد که به راحتی قابل حل نیست.

عقلانیت با خواندن کتاب و مطالعه به دست نمی‌آید که به جوانی بگوییم چند سال درس بخوان و یا مثلاً یک دور کتاب‌های شهید مطهری را بخوان تا عاقل شوی. عقل یعنی اینکه تصمیم بگیری عاقل باشی و سنجیده رفتار کنی. باید در روابط اجتماعی دیگران تأمّل کنیم و آنچه از دید عموم بزرگان ناشایست جلوه می‌کند و زننده است را ما انجام ندهیم. در رفتار خود توجّه کنیم و عیوب خود را بشناسیم و در رفع آن بکوشیم. گاه در بین عزیزان جوان شاهد جوانی هستیم که سال‌ها زحمت کشیده، رشد علمی کرده و یا دیگری تجربه‌ی فرهنگی فراوانی کسب کرده، مطالعات فراوانی داشته یا در عرفان به جاهایی رسیده است، امّا اکنون که می‌خواهد در جامعه مفید واقع شود چندان موفّق نیست. فردی پس از اینکه سال‌های متمادی در زمینه‌ی عرفان زحماتی را متحمّل شد و در سیر و سلوک هم به جاهایی رسیده بود و در حدّ خود اهل معرفت شده بود، وقتی وارد اجتماع و مباحث آن گردید با مشکلاتی مواجه شد و علّت آن را جویا می‌شد. پاسخ به ایشان این بود که شما در عرفان به مقاماتی رسیده‌ای، امّا در اجتماع پخته نشده‌ای و رشد اجتماعی لازم را پیدا نکرده‌ای؛ چون از اجتماع اطّلاع کافی نداری، سخنی را که نباید در محفلی بیان کنی مطرح می‌سازی و از عواقب و جوانب آن بی‌خبری. بنابراین سخنی را که نباید در جمع بزنی بیان می‌کنی و اوضاع را به هم می‌ریزی.

ادامه دارد...

منبع: مطلع مهر، امیرحسین بانکی پور (1396)، انتشارات حدیث راه عشق، اصفهان، چاپ شصت و هشتم.

بیشتربخوانید:
اصلی ­ترین عامل ازدواج موفق چیست؟ (بخش دوم)
ضرورت بلوغ اشد در ازدواج جوانان
راهکارهایی برای جذب خواستگار مناسب! 
مشکلات خانوادگی مانعی در مسیر ازدواج جوانان
جوانان، ازدواج و پرورش روحیه مسؤولیت‌پذیری
آیا مشکلات اقتصادی مانعی برای ازدواج محسوب می شود؟


پی نوشت : 
[1] . نهج‌البلاغه، حکمت 107