ویژگی های هیجانی نوجوان و جوان
نوجوان و دروه ی نوجوانی, ویژگی های هیجانی دوره ی نوجوانی, تغییرات دوره ی نوجوانی, نیازهای دوره ی نوجوانی
دوره ی نوجوانی دوره ی تغییرات و هیجانات مختلف است.
چکیده: دوره نوجوانی از مهمترین و حساس ترین دوره های زندگی انسان به شمار می رود . در این دوره، تغییراتی در جسم و روان نوجوان رخ می دهد که نیازهای او را نیز تغییر می دهند. با ما همراه باشید تا با تغییرات و نیازهای نوجوانان در دوره ی نوجوانی بیشتر بدانید.
تعداد کلمات 1460 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1460 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
ویژگیهای هیجانی نوجوان و جوان
بروز حالتها و واکنشهای شدید هیجانی از سوی نوجوان و جوان در این سنین بیش از هر چیز دیگری موجب میگردد تا در نظر اطرافیان این حالتها، بد و بحرانی جلوه کنند، چون در دورهی نوجوانی به علت تغییر و تحولات درونی که نوجوان در خود احساس میکند، مانند آتشفشانی است که در درون خود، غوغایی دارد و از آنجا که علت این حالات را به خوبی نمیداند، سعی میکند؛ اینگونه رفتارهای متنوع را به شکلی توجیه کند، برای نیل به چنین توجیحی جوانان به دو گروه عمده تقسیم میشوند:
گروه اول کسانی هستند که برای مبارزه و برخورد با این تغییرات، راه گوشهگیری و انزوا را بر میگزینند و بدین سان، اکثراً دوران نوجوانی و جوانی خویش را در سکوتی طولانی و به دور از هیاهوی اطرافیان سپری میکنند. گروه دوم کسانی هستند که سرسختانه به مبارزه با چنین حالاتی پرداخته و با پرخاشگری و انجام فعالیتهای شدید هیجانی، سعی میکنند ترس خویش را از اتفاقاتی که در درونشان میافتد پنهان کنند. لذا، در بیشتر مواقع پیشبینی رفتارها و برخوردهای آنان بسیار سخت و حتی در برخی موارد غیرممکن است.
بنابراین، روشن میگردد که نوجوان در این مرحله از زندگی نیازهای خاصی دارند که میتوان به ترتیب زیر به آنها اشاره کرد:
1. نیاز به محبت و مهربانی. کمبود محبت در اکثر مواقع باعث بروز رفتارهایی از سوی جوانان میشود که نتیجه حس تحقیر و خوارشدن است. چنین احساسی باعث ایجاد عقدهی حقارت میشود و شخص را حسود و کینه توز میکند و یا باعث احساس تنهایی و انزوا در نوجوان و جوان میگردد. چنانچه این افراد در خانواده از مهر و محبت اولیای خود سیراب نشوند آن را در خارج از خانواده جستجو میکند؛ که ممکن است گرفتار انواع انحرافات و فریبکاریها شوند.
۲. نیاز به امنیت و آسایش. احساس امنیت و آسایش بیش از هر چیز دیگری ادامهی زندگی را سهل و آسان میکند، چنانچه جوان امنیت و آرامش را در محیط زندگی خود و از آن بهتر در درون خویش، احساس نماید راحت تر میتواند خود را با محیط اطراف وفق دهد و آن رانیز کاملتر بشناسد و با این شناخت بهتر میتواند آیندهای روشن و سرشار از سعادت و نیک بختی را برای خود، رقم بزند.
٣. نیاز به احساس تعلق. در بعضی مواقع معیارهای گروهی بیشتر از معیارهای خانواده و مدرسه در رفتار نوجوانان و جوانان تأثیر دارد و آنها تلاش میکنند که در اکثر معاشرتها و رابطهی صمیمانه با آنها خود را با معیارگروه مطابق سازند، گروه همسالان جایی است که نوجوان و جوان میتوانند تواناییها و استعدادهای خود را در حد اعلا نشان دهند، و رضایت خاطر کسب کنند، حتی اگر آنها در شمار گروههای مخرب و ضداجتماعی باشند. جوانان برای گریز از تنهایی و غربت، اشتیاق عمیقی به گروه پیدا میکنند و شاید به وجود آمدن این همه گروهای علنی و غیر علنی، به علت نیاز به احساس تعلق باشد که در جایی دیگر برآورده نمیشود.
۴. نیاز به قابلیت و احترام. نیاز به قابلیت و احترام، گویای این حقیقت است که کنترل محیط همیشه برای انسان، لذتبخش است و ذاتاً موجب سربلندی و رضایت خاطر میگردد. نوجوانان و جوانان به خاطر ارزشهای ثابت و استوار و معمولاً عالیشان، به احترام خود با عزت نفس و احترام به دیگران نیاز و تمایل دارند. لذا، وقتی آنان تصور میکنند انتظارات و توقعات محیط و اطرافیان را بخوبی میتوانند برآورده کنند، در این جهت نیز حرکت میکنند.
داشتن توقع احترام از دیگران و احترامی که فرد به خویشتن میگذارد باعث میشود نیاز فرد به احترام و عزت نفس، ارزش، قدرت، کفایت، موفقیت، کسب اعتبار و حثیت، مفید و مثمر ثمر بودن در جامعه، ارضا شود. البته همه اینها مبتنی بر رفتار مسؤولانه نوجوانان و جوانان است که استحقاق احترام را داشته باشد، نه براساس تعریف و تمجیدهای ظاهری و بی مورد که صرفاً جهت خوشامد آنان بیان میشود.
۵. نیاز به استقلال. داشتن استقلال و نیاز به آن جزء نیازهای اساسی برای هر انسانی است زیرا چنانچه فرد احساس کند که تحت سلطه و نفوذ دیگران است؛ علاقه و اشتیاق به ادامه حیات را از دست میدهد.
در دوره نوجوانی و جوانی انسان بیش از سایر دورههای زندگی خود مجال خودنمایی پیدا میکند. چنانچه با فرصت کافی تواناییها و علایق واقعی خویش را به عرصهی ظهور و نمایش برساند میتواند واقعیت درونی خود را بهتر بشناسند، چنین شناختی منجر به خودشناسی خواهد شد و کسی که تواناییها و امکانات و ضعف خود را خوب بشناسد آیندهی بهتری را برای خود ترسیم میکند.
۶. نیاز به قدردانی. در سن نوجوانی و جوانی انسان نیاز به این دارد که اطرافیانش از ارزش و کارهای مفیدش قدردانی و از او تشکر کنند. چنانچه از وی تشکر و قدردانی نشود و مورد حمایت و تشویق قرارنگیرد، نوعی یأس و ناامیدی به فرد دست میدهد.
در چنین سنی انسان بیشتر دوست دارد که دیگران رفتارهای مناسبش را مورد توجه قرار دهند و از این گونه اعمال و رفتار او تمجید و ستایش کنند و فرد دوست ندارد اعمال و رفتاری که به نوعی عیب او را میرساند مورد توجه قرار بگیرد.
۷. نیاز به داشتن هدفی مشخص در زندگی. چون زندگی بدون هدف فاقد معنی است لذا انسانها سعی میکنند دست به فعالیتهایی بزنند که برای آن هدفی در نظر گرفتهاند و این هدف است که نیروی تحرک آنها را چند برابر میکند تا بتوانند رضایتی را در این مسیر به دست آورند. لذا، بین هدف و تحرک نوعی همبستگی مثبت وجود دارد یعنی هرچه هدف بزرگتر باشد، تحرک و فعالیت بیشتر است. به همین دلیل جوانانی که در زندگی هدف مشخصی ندارند و با هدف کوچکی را تعقیب میکنند، زندگیشان فاقد ارزش بوده و دائم افسردگی، یأس و ناامیدی همراه با احساس تنهایی، پوچی و بیچارگی به آنها دست میدهد.
۸. نیاز به احساس هویت و شناخت خود. از مهمترین نیازها که نوجوان و جوان در خود احساس میکند نیاز به احساس هویت و شناخت خود است. یافتن هویت واحد و مشخص این امکان را به آنها میدهد تا بتوانند در سایهی آن به شناخت خود و محیط اطراف خود دست یابند. یافتن الگو توسط جوانان در این دوره متداول است تا بتوانند در پناه آن قرار گرفته و با قرار دادن خویش به جای آن الگو، خود را فردی جدید به دیگران بشناسانند.
شناخت خود و درک این نکته که نوجوان بداند که کیست و چیست، باعث احساس هویت و شناخت حفظ تعادل روانی و عاطفی در مقابل فشارهای درونی و بیرونیش میشود.
9. نیاز به احساس رشد، کمال و خودشکوفایی. علاقهی نوجوانان و جوانان حول این محور دور میزند که آنچه را در درون خود به صورت بالقوه دارند به صورت بالفعل در آورند تا به دیگران نمایش دهند. پیامد چنین رفتاری احساس بزرگ شدن، بلوغ و سلامت روان است. هرچند که ممکن است فرد در رسیدن به چنین اهدافی موفقیت زیادی نداشته باشد و شکوفا نگردد لیکن نیاز آن را در خود احساس میکند و لذا با این گونه اعمال نیز ظرفیت ها و تواناییهای عملی خود را محک میزند. در این راستا نوجوان سعی میکند تا به بهترین نحو ممکن هر کاری را به نحو احسن انجام دهد. شاید تحقق بخشیدن به ارزشها و آرمانها و اعمال مذهبی، انسانی، اجتماعی و نظایر آن، مربوط به ارضای این نیاز باشد، فرد برای رسیدن به این هدف حتی از جان خود نیز مایه میگذارد. مانند شهدا که همه چیز را فدای اعتقادات و آرمان خود کرده اند تا به حد کمال برسند.
۱۰. نیاز به مذهب و فلسفه ی حیات. نجات از بسیاری تشویش ها و اضطرابهای روحی به وسیلهی گرایش انسان به مذهب و با یاد خدا تحقق مییابد. در دوره ی نوجوانی معمولا افراد حداکثر احساسات دینی را دارند، چون با گرایش به طرف دین و اعتقادات مذهبی، میخواهند فشارهای روانی خویش را کم کنند. نوجوانانی که در این دوره سر تسلیم به هیچ کسی فرود نمیآورند، به تدریج در درون خود متوجه ضعف ها و حقارت های خود میشوند. لذا، عظمت، بقا و دوام خود را در مذهب جستجو میکنند. آنها علاقه دارند مذهب و مفاهیم آن را شخصا با نیروی تعقل خود توجیه کنند تا به شناخت حق نزدیکتر شوند. به همین دلیل در این دوره ممکن است بسیاری شکلهای مذهبی در آنها به وجود آید. در بعضی مواقع نیز دچار افراط و تفریط هایی در این زمینه میگردند، به طوری که سعی میکنند همه پیامدها را از دیدگاه مذهب توجیه نمایند و هر که خلاف نظر آنها حرف بزند، او را تکفیر میکنند.
منبع: مشکلات نوجوانی و جوانی
نویسنده: ابوالقاسم اکبری
گروه اول کسانی هستند که برای مبارزه و برخورد با این تغییرات، راه گوشهگیری و انزوا را بر میگزینند و بدین سان، اکثراً دوران نوجوانی و جوانی خویش را در سکوتی طولانی و به دور از هیاهوی اطرافیان سپری میکنند. گروه دوم کسانی هستند که سرسختانه به مبارزه با چنین حالاتی پرداخته و با پرخاشگری و انجام فعالیتهای شدید هیجانی، سعی میکنند ترس خویش را از اتفاقاتی که در درونشان میافتد پنهان کنند. لذا، در بیشتر مواقع پیشبینی رفتارها و برخوردهای آنان بسیار سخت و حتی در برخی موارد غیرممکن است.
بنابراین، روشن میگردد که نوجوان در این مرحله از زندگی نیازهای خاصی دارند که میتوان به ترتیب زیر به آنها اشاره کرد:
1. نیاز به محبت و مهربانی. کمبود محبت در اکثر مواقع باعث بروز رفتارهایی از سوی جوانان میشود که نتیجه حس تحقیر و خوارشدن است. چنین احساسی باعث ایجاد عقدهی حقارت میشود و شخص را حسود و کینه توز میکند و یا باعث احساس تنهایی و انزوا در نوجوان و جوان میگردد. چنانچه این افراد در خانواده از مهر و محبت اولیای خود سیراب نشوند آن را در خارج از خانواده جستجو میکند؛ که ممکن است گرفتار انواع انحرافات و فریبکاریها شوند.
۲. نیاز به امنیت و آسایش. احساس امنیت و آسایش بیش از هر چیز دیگری ادامهی زندگی را سهل و آسان میکند، چنانچه جوان امنیت و آرامش را در محیط زندگی خود و از آن بهتر در درون خویش، احساس نماید راحت تر میتواند خود را با محیط اطراف وفق دهد و آن رانیز کاملتر بشناسد و با این شناخت بهتر میتواند آیندهای روشن و سرشار از سعادت و نیک بختی را برای خود، رقم بزند.
٣. نیاز به احساس تعلق. در بعضی مواقع معیارهای گروهی بیشتر از معیارهای خانواده و مدرسه در رفتار نوجوانان و جوانان تأثیر دارد و آنها تلاش میکنند که در اکثر معاشرتها و رابطهی صمیمانه با آنها خود را با معیارگروه مطابق سازند، گروه همسالان جایی است که نوجوان و جوان میتوانند تواناییها و استعدادهای خود را در حد اعلا نشان دهند، و رضایت خاطر کسب کنند، حتی اگر آنها در شمار گروههای مخرب و ضداجتماعی باشند. جوانان برای گریز از تنهایی و غربت، اشتیاق عمیقی به گروه پیدا میکنند و شاید به وجود آمدن این همه گروهای علنی و غیر علنی، به علت نیاز به احساس تعلق باشد که در جایی دیگر برآورده نمیشود.
۴. نیاز به قابلیت و احترام. نیاز به قابلیت و احترام، گویای این حقیقت است که کنترل محیط همیشه برای انسان، لذتبخش است و ذاتاً موجب سربلندی و رضایت خاطر میگردد. نوجوانان و جوانان به خاطر ارزشهای ثابت و استوار و معمولاً عالیشان، به احترام خود با عزت نفس و احترام به دیگران نیاز و تمایل دارند. لذا، وقتی آنان تصور میکنند انتظارات و توقعات محیط و اطرافیان را بخوبی میتوانند برآورده کنند، در این جهت نیز حرکت میکنند.
داشتن توقع احترام از دیگران و احترامی که فرد به خویشتن میگذارد باعث میشود نیاز فرد به احترام و عزت نفس، ارزش، قدرت، کفایت، موفقیت، کسب اعتبار و حثیت، مفید و مثمر ثمر بودن در جامعه، ارضا شود. البته همه اینها مبتنی بر رفتار مسؤولانه نوجوانان و جوانان است که استحقاق احترام را داشته باشد، نه براساس تعریف و تمجیدهای ظاهری و بی مورد که صرفاً جهت خوشامد آنان بیان میشود.
۵. نیاز به استقلال. داشتن استقلال و نیاز به آن جزء نیازهای اساسی برای هر انسانی است زیرا چنانچه فرد احساس کند که تحت سلطه و نفوذ دیگران است؛ علاقه و اشتیاق به ادامه حیات را از دست میدهد.
در دوره نوجوانی و جوانی انسان بیش از سایر دورههای زندگی خود مجال خودنمایی پیدا میکند. چنانچه با فرصت کافی تواناییها و علایق واقعی خویش را به عرصهی ظهور و نمایش برساند میتواند واقعیت درونی خود را بهتر بشناسند، چنین شناختی منجر به خودشناسی خواهد شد و کسی که تواناییها و امکانات و ضعف خود را خوب بشناسد آیندهی بهتری را برای خود ترسیم میکند.
۶. نیاز به قدردانی. در سن نوجوانی و جوانی انسان نیاز به این دارد که اطرافیانش از ارزش و کارهای مفیدش قدردانی و از او تشکر کنند. چنانچه از وی تشکر و قدردانی نشود و مورد حمایت و تشویق قرارنگیرد، نوعی یأس و ناامیدی به فرد دست میدهد.
در چنین سنی انسان بیشتر دوست دارد که دیگران رفتارهای مناسبش را مورد توجه قرار دهند و از این گونه اعمال و رفتار او تمجید و ستایش کنند و فرد دوست ندارد اعمال و رفتاری که به نوعی عیب او را میرساند مورد توجه قرار بگیرد.
۷. نیاز به داشتن هدفی مشخص در زندگی. چون زندگی بدون هدف فاقد معنی است لذا انسانها سعی میکنند دست به فعالیتهایی بزنند که برای آن هدفی در نظر گرفتهاند و این هدف است که نیروی تحرک آنها را چند برابر میکند تا بتوانند رضایتی را در این مسیر به دست آورند. لذا، بین هدف و تحرک نوعی همبستگی مثبت وجود دارد یعنی هرچه هدف بزرگتر باشد، تحرک و فعالیت بیشتر است. به همین دلیل جوانانی که در زندگی هدف مشخصی ندارند و با هدف کوچکی را تعقیب میکنند، زندگیشان فاقد ارزش بوده و دائم افسردگی، یأس و ناامیدی همراه با احساس تنهایی، پوچی و بیچارگی به آنها دست میدهد.
۸. نیاز به احساس هویت و شناخت خود. از مهمترین نیازها که نوجوان و جوان در خود احساس میکند نیاز به احساس هویت و شناخت خود است. یافتن هویت واحد و مشخص این امکان را به آنها میدهد تا بتوانند در سایهی آن به شناخت خود و محیط اطراف خود دست یابند. یافتن الگو توسط جوانان در این دوره متداول است تا بتوانند در پناه آن قرار گرفته و با قرار دادن خویش به جای آن الگو، خود را فردی جدید به دیگران بشناسانند.
شناخت خود و درک این نکته که نوجوان بداند که کیست و چیست، باعث احساس هویت و شناخت حفظ تعادل روانی و عاطفی در مقابل فشارهای درونی و بیرونیش میشود.
9. نیاز به احساس رشد، کمال و خودشکوفایی. علاقهی نوجوانان و جوانان حول این محور دور میزند که آنچه را در درون خود به صورت بالقوه دارند به صورت بالفعل در آورند تا به دیگران نمایش دهند. پیامد چنین رفتاری احساس بزرگ شدن، بلوغ و سلامت روان است. هرچند که ممکن است فرد در رسیدن به چنین اهدافی موفقیت زیادی نداشته باشد و شکوفا نگردد لیکن نیاز آن را در خود احساس میکند و لذا با این گونه اعمال نیز ظرفیت ها و تواناییهای عملی خود را محک میزند. در این راستا نوجوان سعی میکند تا به بهترین نحو ممکن هر کاری را به نحو احسن انجام دهد. شاید تحقق بخشیدن به ارزشها و آرمانها و اعمال مذهبی، انسانی، اجتماعی و نظایر آن، مربوط به ارضای این نیاز باشد، فرد برای رسیدن به این هدف حتی از جان خود نیز مایه میگذارد. مانند شهدا که همه چیز را فدای اعتقادات و آرمان خود کرده اند تا به حد کمال برسند.
۱۰. نیاز به مذهب و فلسفه ی حیات. نجات از بسیاری تشویش ها و اضطرابهای روحی به وسیلهی گرایش انسان به مذهب و با یاد خدا تحقق مییابد. در دوره ی نوجوانی معمولا افراد حداکثر احساسات دینی را دارند، چون با گرایش به طرف دین و اعتقادات مذهبی، میخواهند فشارهای روانی خویش را کم کنند. نوجوانانی که در این دوره سر تسلیم به هیچ کسی فرود نمیآورند، به تدریج در درون خود متوجه ضعف ها و حقارت های خود میشوند. لذا، عظمت، بقا و دوام خود را در مذهب جستجو میکنند. آنها علاقه دارند مذهب و مفاهیم آن را شخصا با نیروی تعقل خود توجیه کنند تا به شناخت حق نزدیکتر شوند. به همین دلیل در این دوره ممکن است بسیاری شکلهای مذهبی در آنها به وجود آید. در بعضی مواقع نیز دچار افراط و تفریط هایی در این زمینه میگردند، به طوری که سعی میکنند همه پیامدها را از دیدگاه مذهب توجیه نمایند و هر که خلاف نظر آنها حرف بزند، او را تکفیر میکنند.
منبع: مشکلات نوجوانی و جوانی
نویسنده: ابوالقاسم اکبری
بیشتر بخوانید :
رشد هیجانی و عاطفی در نوجوان
نگاهی به ویژگی های جوانی
ده ویژگی خاص در دوران نوجوانی
جوان و هیجان
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}