محبت اساس موفقیت خانواده (بخش اول)
چکیده: اعضاء یک خانواده که رکن مهم آن زن و شوهر هستند، گذشته از ضرورتهائى که آنها را دور هم جمع مى کند، باید از پیوندى مقدس و درونى که همان محبت و احساس علاقه به یکدیگر است ، برخوردار باشند. در این نوشتار به بیان نکاتی پیرامون محبت در خانواده اشاره خواهیم کرد. همراه ما باشید.
تعداد کلمات 2054 / تخمین زمان مطالعه 11 دقیقه
تعداد کلمات 2054 / تخمین زمان مطالعه 11 دقیقه
محبت اساس موفقیت خانواده (بخش اول)
اعضاء یک خانواده که رکن مهم آن زن و شوهر هستند، گذشته از ضرورت هائى که آنها را دور هم جمع مى کند، باید از پیوندى مقدس و درونى که همان محبت و احساس علاقه به یکدیگر است ، برخوردار باشند.
زن و شوهر نباید به حکم ضرورت ، با هم زندگى کنند، در هنگام ساختن یک بنا، میان آجرها هرگز علاقه در کار نیست ، فقط به حکم ضرورت در کنار هم قرار گرفته اند.
ولى در کانون خانواده چطور؟ آیا در زندگى مشترک آنها هم باید به حکم ضرورتها و ناچاریها با هم باشند؟ مسلما خیر، کانون خانواده باید از بنیاد محکمترى که همان علاقه و محبت است ، برخوردار باشد، حکمت متعالیه حضرت حق ، در یک حسابرسى و نقشه کشى دقیق بهترین فرصت را براى پى ریزى این بنیاد در اوائل ازدواج ایجاد کرده است ، شور و نشاط جوانى ، شهوت و احساس محبت بسیار به همسر در اوائل ازدواج ، فرصت طلائى است که همراه با پیوند جنسى ، پیوند دو قلب هم انجام گیرد و این عروس و داماد هستند که باید از این فرصت و بهانه ، نهایت استفاده را بکنند، و با انجام عوامل محبت آن را به گونه اى گسترش دهند که تا پایان عمر همدیگر را دوست و دلسوز هم بدانند.
زن و شوهر نباید به حکم ضرورت ، با هم زندگى کنند، در هنگام ساختن یک بنا، میان آجرها هرگز علاقه در کار نیست ، فقط به حکم ضرورت در کنار هم قرار گرفته اند.
ولى در کانون خانواده چطور؟ آیا در زندگى مشترک آنها هم باید به حکم ضرورتها و ناچاریها با هم باشند؟ مسلما خیر، کانون خانواده باید از بنیاد محکمترى که همان علاقه و محبت است ، برخوردار باشد، حکمت متعالیه حضرت حق ، در یک حسابرسى و نقشه کشى دقیق بهترین فرصت را براى پى ریزى این بنیاد در اوائل ازدواج ایجاد کرده است ، شور و نشاط جوانى ، شهوت و احساس محبت بسیار به همسر در اوائل ازدواج ، فرصت طلائى است که همراه با پیوند جنسى ، پیوند دو قلب هم انجام گیرد و این عروس و داماد هستند که باید از این فرصت و بهانه ، نهایت استفاده را بکنند، و با انجام عوامل محبت آن را به گونه اى گسترش دهند که تا پایان عمر همدیگر را دوست و دلسوز هم بدانند.
فرصت طلائى براى پیوند جاودانه
عروس و داماد باید توجه داشته باشند آن شور و عشق اولیه ازدواج که به خاطر مسائل جنسى و تازگى آن موجب علاقه شدید آنها نسبت به یکدیگر شده است تا آخر عمر خود بخود باقى نمى ماند، اگر از این فرصت طلائى براى ایجاد پیوند عمیق دوستى و حقیقى میان خود در ماوراى مسائل جنسى استفاده نکنید، هنگام رنگ باختن مسائل جنسى ، دچار مسائل عدیده اى خواهید شد که چه بسا تا آخر عمر دست به گریبان شما خواهد بود.
این شور و علاقه اگر فقط بر مبناى مسائل جنسى باشد پس از مدتى نه چندان طولانى حساسیت خود را از دست مى دهد و واقعیت زندگى بعد مهم زندگى مى شود، زیرا آن هیجانات و تحریکات شهوى و جذبه هاى اولیه از کار افتاده و آن میل شدید کاسته شده و کسانى که موفق شده باشند در آن فرصت محبت خود را در دل یکدیگر جا کنند، پشتوانه اى محکم جایگزین آن نموده اند که تا آخر عمر ضامن اجرائى سعادت آنان خواهد بود. و ما در این مبحث بر آنیم که توفیق الهى راههاى ایجاد این محبت را که پایه یک زندگى شیرین است جستجو کنیم ، تا بتوانیم اعضاء خانواده را مثل دو دوست در کنارهم داشته باشیم و دوست نداریم که پس از گذشت مدتى از سر آغاز ازدواج ، وقتى که واقعیات زندگى نمایان شد و گرد و غبار شهوات کاسته شد، زن و شوهر خود را نسبت به یکدیگر بى علاقه ببیند.
زندگى نباید بگونه باشد که با هم بسازند، سازش بوى جنگ و سپس تظاهر به صلح از روى ناچارى مى دهد، باید با هم بجوشند، غمخوار یکدیگر باشند، از دیدن یکدیگر لذت ببرند، نشاط مى یابد، سرمست مى شود و روحیه مى گیرد - خلاصه دلها باید با هم باشد نه جسم تنها، آن خانواده اى که اساس آن بخاطر ناچاریها است زندان است نه خانه ، آن زن و شوهرى که به خاطر فرزندانشان با هم هستند و مى ترسند اگر جدا شوند فرزندانشان ضایع گردند، خانه آنها اداره است ، میان زن و شوهر اگر غیر از محبت چیز دیگرى سبب اجتماعشان گردد موفق نخواهند بود، و اعضاء خانواده چه زن و چه شوهر به سختى باید مراقب باشند و این حقیقت را با تمام وجود درک کنند و بپذیرند که خانه ، زندان نیست و آنها هم سلولى نیستند، خانه اداره نیست و آنها مثل دو کارمند نیستند، خانه میدان جنگ نیست و آنها در مقابل دشمن قرار ندارند، اینها هیچ نیست ، خانه کانون گرم صفا و محبت است و در یک کلمه خانه محیط دوستانه زندگى است و ازدواج یک اشتراک و همکارى مقدس براى رسیدن به سعادت مى باشد.
این شور و علاقه اگر فقط بر مبناى مسائل جنسى باشد پس از مدتى نه چندان طولانى حساسیت خود را از دست مى دهد و واقعیت زندگى بعد مهم زندگى مى شود، زیرا آن هیجانات و تحریکات شهوى و جذبه هاى اولیه از کار افتاده و آن میل شدید کاسته شده و کسانى که موفق شده باشند در آن فرصت محبت خود را در دل یکدیگر جا کنند، پشتوانه اى محکم جایگزین آن نموده اند که تا آخر عمر ضامن اجرائى سعادت آنان خواهد بود. و ما در این مبحث بر آنیم که توفیق الهى راههاى ایجاد این محبت را که پایه یک زندگى شیرین است جستجو کنیم ، تا بتوانیم اعضاء خانواده را مثل دو دوست در کنارهم داشته باشیم و دوست نداریم که پس از گذشت مدتى از سر آغاز ازدواج ، وقتى که واقعیات زندگى نمایان شد و گرد و غبار شهوات کاسته شد، زن و شوهر خود را نسبت به یکدیگر بى علاقه ببیند.
زندگى نباید بگونه باشد که با هم بسازند، سازش بوى جنگ و سپس تظاهر به صلح از روى ناچارى مى دهد، باید با هم بجوشند، غمخوار یکدیگر باشند، از دیدن یکدیگر لذت ببرند، نشاط مى یابد، سرمست مى شود و روحیه مى گیرد - خلاصه دلها باید با هم باشد نه جسم تنها، آن خانواده اى که اساس آن بخاطر ناچاریها است زندان است نه خانه ، آن زن و شوهرى که به خاطر فرزندانشان با هم هستند و مى ترسند اگر جدا شوند فرزندانشان ضایع گردند، خانه آنها اداره است ، میان زن و شوهر اگر غیر از محبت چیز دیگرى سبب اجتماعشان گردد موفق نخواهند بود، و اعضاء خانواده چه زن و چه شوهر به سختى باید مراقب باشند و این حقیقت را با تمام وجود درک کنند و بپذیرند که خانه ، زندان نیست و آنها هم سلولى نیستند، خانه اداره نیست و آنها مثل دو کارمند نیستند، خانه میدان جنگ نیست و آنها در مقابل دشمن قرار ندارند، اینها هیچ نیست ، خانه کانون گرم صفا و محبت است و در یک کلمه خانه محیط دوستانه زندگى است و ازدواج یک اشتراک و همکارى مقدس براى رسیدن به سعادت مى باشد.
نیاز به محبت
مسائل و احتیاجات زندگى نباید زن و شوهر را از توجه به نیازهاى یکدیگر و شخصیت آنها غافل کند، زوجین باید دقت کنند، حتى اگر دنبال زندگى شیرین هستند باید در درجه اول همسر خود را سالم و با نشاط داشته باشند، اگر هزاران وسیله رفاهى فراهم شود اما دل خوش و نشاط نباشد زندگى شیرین نیست .
حتى اگر یکى از طرفین از روى کوته فکرى به فکر سعادت و رفاه خود بیش از طرف دیگر هم باشد باز باید کارى کند که نشاط و سلامتى روحى و جسمى همسر خود را به بهترین وجه فراهم کند، گرچه اساس این تفکر که همسر خود را فقط به خاطر بهره ورى و سودجوئى یکطرفه خواستن ، فکرى خام و ابلهانه است .
در این راستاست که باید به شدت مراقب باشند، تا حقیقت هستى و رگ حساس همسر خود که همان روح و روحیات اوست نه تنها لطمه نخورد که از نشاط و سلامتى بیشترى برخوردار شود.
همه مى دانیم زندگى مشکلات دارد، موانع و سختیها در راه خواسته هاى به حق یا ناحق موجود است و مهمترین عامل موفقیت در مبارزه با مشکلات ، استقامت و همت و دلگرمى است روحیه شخص خود باخته و دلسرد و بى رمق در مقابل کوچکترین حوادث از کاهى کوهى مى سازد، تا چه رسد به کوه مشکلات، اینجا چه باید کرد؟ یک همسر شایسته مخصوصا بانوان چه باید بکنند؟ آیا باید صرف نظر از مشکلات شوهر و مسائل درونى و بیرونى او، به فکر توقعات خود اگر چه بجا هم هست ، باشند؟ و نه تنها موجب دلگرمى نشده که روحیه او را خرابتر گردانند؟ هرگز.
در این موارد بیش از خواسته هاى خود سعى کنید به فکر همسرتان باشید، با محبت و ملاطفت و اظهار لطف و صفا و انجام نمودهائى از تواضع و خوش رفتارى ، روح او را آرامش داده و موجب شوید خانه محیط آرام بخشى براى او باشد و شما باعث تجدید قواى روحى و جسمى او باشید - حالا که بسیارى از مردم اجتماع بر خلاف دستورات دین و مکتب اهل بیت علیهم السلام و بر خلاف وجدان و عقل خود، گرگ صفتى پیش گرفته اند، و منتظرند با کوچکترین بهانه ، یکدیگر را پاره کنند، و همچون گرگها بر سر منافع مادى به جان یکدیگر افتاده اند، سعى کنید که محیط خانه براى وى جاى امنى باشد به دور از این جنگ و گریز.
حتى اگر یکى از طرفین از روى کوته فکرى به فکر سعادت و رفاه خود بیش از طرف دیگر هم باشد باز باید کارى کند که نشاط و سلامتى روحى و جسمى همسر خود را به بهترین وجه فراهم کند، گرچه اساس این تفکر که همسر خود را فقط به خاطر بهره ورى و سودجوئى یکطرفه خواستن ، فکرى خام و ابلهانه است .
در این راستاست که باید به شدت مراقب باشند، تا حقیقت هستى و رگ حساس همسر خود که همان روح و روحیات اوست نه تنها لطمه نخورد که از نشاط و سلامتى بیشترى برخوردار شود.
همه مى دانیم زندگى مشکلات دارد، موانع و سختیها در راه خواسته هاى به حق یا ناحق موجود است و مهمترین عامل موفقیت در مبارزه با مشکلات ، استقامت و همت و دلگرمى است روحیه شخص خود باخته و دلسرد و بى رمق در مقابل کوچکترین حوادث از کاهى کوهى مى سازد، تا چه رسد به کوه مشکلات، اینجا چه باید کرد؟ یک همسر شایسته مخصوصا بانوان چه باید بکنند؟ آیا باید صرف نظر از مشکلات شوهر و مسائل درونى و بیرونى او، به فکر توقعات خود اگر چه بجا هم هست ، باشند؟ و نه تنها موجب دلگرمى نشده که روحیه او را خرابتر گردانند؟ هرگز.
در این موارد بیش از خواسته هاى خود سعى کنید به فکر همسرتان باشید، با محبت و ملاطفت و اظهار لطف و صفا و انجام نمودهائى از تواضع و خوش رفتارى ، روح او را آرامش داده و موجب شوید خانه محیط آرام بخشى براى او باشد و شما باعث تجدید قواى روحى و جسمى او باشید - حالا که بسیارى از مردم اجتماع بر خلاف دستورات دین و مکتب اهل بیت علیهم السلام و بر خلاف وجدان و عقل خود، گرگ صفتى پیش گرفته اند، و منتظرند با کوچکترین بهانه ، یکدیگر را پاره کنند، و همچون گرگها بر سر منافع مادى به جان یکدیگر افتاده اند، سعى کنید که محیط خانه براى وى جاى امنى باشد به دور از این جنگ و گریز.
راه کمک به همسر و دلگرمى در زندگى
خستگى مال روح است نه جسم و نه مشکلات، درد و رنج مال روح است نه بد ، ترس و بزدلى مال روح است نه بدن، خود باختگى مال روح است نه بدن، خلاصه مرکز اصلى اغلب صفات انسان روح است ، گرچه زمینه آن در مسائل مادى ایجاد مى شود، مشکلات در خارج وجود انسان پدید مى آیند، ولى روح خسته مى شود.
آنچه سخت است وجود مشکلات نیست ، بلکه سختى در خستگى روح است ، والا روح بلند و پر استقامت از مقابله با مشکلات نه تنها ضرر نمى بیند که آبدیده تر هم مى شود و بر تجربیات خود نیز در مقابله با مشکلات مى افزاید.
مشکل حقیقى این است که سختیهاى زندگى روح کسى را افسرده و خسته و بى طاقت کند، روح اگر افسرده باشد دچار بزرگترین نقصها شده است گرچه هیچ مشکلى در زندگى مادى نداشته باشد، و برعکس روح اگر با نشاط و نیرومند شد بزرگترین موفقیتها را داشته و بدست خواهد آورد، گر چه مشکلات چون کوهها بر سر راه او باشند.
راه موفق شدن در زندگى براى هر کسى در مقابله با مشکلات و سختیها یکى از دو راه است : 1 - برداشتن مشکلات خارجى و موانع 2 - تقویت روحیه ، راه اول ، راهى است که اغلب مردم به آن مى اندیشند و آن را تنها راه حل مشکل نیز مى پندارند، و سعى مى کنند که این مشکلها بوجود نیاید و اگر هم آمد مى خواهند همانها را برطرف کنند، و به همان نیز قانع هستند، و هر کس را نیز بدون مشکل مادى یافتند خوشبخت مى دانند و طبعا هر که مشکلات مادى دارد همچون فقر و مرض و شغل پائین و غیره بى چاره و ناکام مى پندارند، و این طرز فکر در عکس العمل مردم نسبت به طبقات جامعه کاملا هویدا است .
و لذا چون راه حل این مشکلات را در بر طرف کردن آن مى دانند، اگر نتوانند مثلا به یک بیمار کمک کنند و یا نیاز نیازمندى را بر طرف کنند، خود را ناتوان از کمک به وى مى بینند، در مسائل خانوادگى هم اگر با این سطح فکر رفتار کنیم ، چه بسا همسرى بگوید من که نمى توانم در مسائل مالى ، ادارى و غیره به او کمک کنم ، پس وظیفه اى ندارم .
اما راه حل دومى نیز هست که بسیار مؤ ثرتر و مفیدتر نیز خواهد بود، به این صورت که انسان توجه کند، فشار مشکلات بر روح آدمى است ، لذا با تقویت روحیه خود و یا کسى که درگیر مشکلات است او را در مقابله با مشکلات قدرتمند گرداند، کارى کند که خود بتواند مشکلاتش را بر طرف کند، یعنى درست از همان راهى که مشکلات فشار مى آورند، آن را برطرف کنیم ، اینراه از جهتى بسیار آسان تر و عمومى تر خواهد بود، و بسیار نیز مؤ ثر مى باشد.
وقتى کسى را یافتند که در اثر مشکلات تحت فشار روحى قرار دارد نگران است و دلگرمى را از دست داده ، روحیه او را تقویت کنید، تفاوت و امتیاز مهم این راه از روش اول این است که اگر بخواهیم مشکلات خارجى را برطرف کنیم ، چون مشکلات انواع مختلف دارند، یکنفر نمى تواند از هر جهت به او کمک کند.
همچنانکه تعداد زیاد مشکلات اگر با کمک مداوم تواءم باشد موجب تنبلى و وابستگى روحى مى شود و امکان کمک هم براى امثال همسران نیست ، بر خلاف روش دوم که ربطى به زیادى مشکلات و تنوع آنها و مخراج گسترده ندارد.
گفتن چند جمله سنجیده و مؤ ثر، همراه با اخلاق و رفتار محبت آمیز و تشویق صمیمانه ، بهترین کمک براى تقویت روحیه است چه از معلم به شاگرد، یا همسر به همسر، یا پدر به فرزندان و دیگران .
بعد از بیان آن مقدمه عروس و داماد مى توانند بخوبى رمز همیارى و خدمت به یکدیگر را دریابند.
اگر ساختمان وجودى هر انسانى به گونه اى است که خواه یا ناخواه در مقابل تشویق و دلگرمى و صمیمیت و محبت قوت مى گیرد و متاءثر مى شود.
چرا از این وسیله مهم در راه موفقیت زندگى استفاده نکنید؟ با محبت و ایجاد علاقه و اخلاق خوب و مودبانه و صفا و صمیمیت مى توانید پشوانه محکمى براى زندگى خود و موفقیت شوهر در مقابله با مشکلات و در نتیجه سعادت خود فراهم کنید.
آنچه سخت است وجود مشکلات نیست ، بلکه سختى در خستگى روح است ، والا روح بلند و پر استقامت از مقابله با مشکلات نه تنها ضرر نمى بیند که آبدیده تر هم مى شود و بر تجربیات خود نیز در مقابله با مشکلات مى افزاید.
مشکل حقیقى این است که سختیهاى زندگى روح کسى را افسرده و خسته و بى طاقت کند، روح اگر افسرده باشد دچار بزرگترین نقصها شده است گرچه هیچ مشکلى در زندگى مادى نداشته باشد، و برعکس روح اگر با نشاط و نیرومند شد بزرگترین موفقیتها را داشته و بدست خواهد آورد، گر چه مشکلات چون کوهها بر سر راه او باشند.
راه موفق شدن در زندگى براى هر کسى در مقابله با مشکلات و سختیها یکى از دو راه است : 1 - برداشتن مشکلات خارجى و موانع 2 - تقویت روحیه ، راه اول ، راهى است که اغلب مردم به آن مى اندیشند و آن را تنها راه حل مشکل نیز مى پندارند، و سعى مى کنند که این مشکلها بوجود نیاید و اگر هم آمد مى خواهند همانها را برطرف کنند، و به همان نیز قانع هستند، و هر کس را نیز بدون مشکل مادى یافتند خوشبخت مى دانند و طبعا هر که مشکلات مادى دارد همچون فقر و مرض و شغل پائین و غیره بى چاره و ناکام مى پندارند، و این طرز فکر در عکس العمل مردم نسبت به طبقات جامعه کاملا هویدا است .
و لذا چون راه حل این مشکلات را در بر طرف کردن آن مى دانند، اگر نتوانند مثلا به یک بیمار کمک کنند و یا نیاز نیازمندى را بر طرف کنند، خود را ناتوان از کمک به وى مى بینند، در مسائل خانوادگى هم اگر با این سطح فکر رفتار کنیم ، چه بسا همسرى بگوید من که نمى توانم در مسائل مالى ، ادارى و غیره به او کمک کنم ، پس وظیفه اى ندارم .
اما راه حل دومى نیز هست که بسیار مؤ ثرتر و مفیدتر نیز خواهد بود، به این صورت که انسان توجه کند، فشار مشکلات بر روح آدمى است ، لذا با تقویت روحیه خود و یا کسى که درگیر مشکلات است او را در مقابله با مشکلات قدرتمند گرداند، کارى کند که خود بتواند مشکلاتش را بر طرف کند، یعنى درست از همان راهى که مشکلات فشار مى آورند، آن را برطرف کنیم ، اینراه از جهتى بسیار آسان تر و عمومى تر خواهد بود، و بسیار نیز مؤ ثر مى باشد.
وقتى کسى را یافتند که در اثر مشکلات تحت فشار روحى قرار دارد نگران است و دلگرمى را از دست داده ، روحیه او را تقویت کنید، تفاوت و امتیاز مهم این راه از روش اول این است که اگر بخواهیم مشکلات خارجى را برطرف کنیم ، چون مشکلات انواع مختلف دارند، یکنفر نمى تواند از هر جهت به او کمک کند.
همچنانکه تعداد زیاد مشکلات اگر با کمک مداوم تواءم باشد موجب تنبلى و وابستگى روحى مى شود و امکان کمک هم براى امثال همسران نیست ، بر خلاف روش دوم که ربطى به زیادى مشکلات و تنوع آنها و مخراج گسترده ندارد.
گفتن چند جمله سنجیده و مؤ ثر، همراه با اخلاق و رفتار محبت آمیز و تشویق صمیمانه ، بهترین کمک براى تقویت روحیه است چه از معلم به شاگرد، یا همسر به همسر، یا پدر به فرزندان و دیگران .
بعد از بیان آن مقدمه عروس و داماد مى توانند بخوبى رمز همیارى و خدمت به یکدیگر را دریابند.
اگر ساختمان وجودى هر انسانى به گونه اى است که خواه یا ناخواه در مقابل تشویق و دلگرمى و صمیمیت و محبت قوت مى گیرد و متاءثر مى شود.
چرا از این وسیله مهم در راه موفقیت زندگى استفاده نکنید؟ با محبت و ایجاد علاقه و اخلاق خوب و مودبانه و صفا و صمیمیت مى توانید پشوانه محکمى براى زندگى خود و موفقیت شوهر در مقابله با مشکلات و در نتیجه سعادت خود فراهم کنید.
انسان نیازمند و تشنه محبت است
انسان هر قدر هم که بزرگ باشد، چه از نظر سن و یا مقام ، باز از تنهائى گریزان است ، احتیاج به دوستى صمیمى و یکرنگ دارد، دوست دارد علاقه خود را براى کسى که نسبت به وى علاقه مند است صرف کند، بشرط آنکه طرف او واقعا طرف به وى علاقه مند باشد.
زوجین باید سعى کنند، این نیاز را برطرف کنند، یعنى از نظر دوستى نیز یکدیگر را غناء کنند، اگر پاى محبت در میان آمد، فضاى محبت و عالم دوستى و شور و هیجان محبت ، عالم دیگرى دارد با آثار و روشهاى مخصوص بخود.
خلاصه آنکه در فضاى محبت معادلات و معیارها بطور کلى دگرگون مى شود، و انسان به جهت ساختمان روحى خود مثل یک ماهى مى ماند که در فضاى محبت ، نشاط مى یابد و رشد مى کند، خطاها، سختى ها، کمبودها، مرضها، همه و همه جلوه دیگرى دارند، تو گوئى اکسیرى است که اگر به سخت ترین مشکلات زده شود آن را راحت و زیبا مى کند.
افسوس که قدر این گوهر و ارتباط و تاءثیر آن در زندگى خانوادگى و اجتماعى ناشناخته است .
انسان تشنه محبت است ، اگر آب زلال محبتى از کسى یافت با تمام وجود به او علاقه مند مى شود و انس مى گیرد وگرنه بناچار وقتى آب زلال و شیرین نبود به آب شور هم بسنده مى کند.
براى همسرتان آب شیرین، و گوارائى باشید در محبت، و غذاى لذیذ و خوشمزه اى از محبت تدارک ببینید که مشتاقانه بسوى خانه آید، نه آب شور دواى تلخى که بناچار باید خورد و تحمل کرد.
زوجین باید سعى کنند، این نیاز را برطرف کنند، یعنى از نظر دوستى نیز یکدیگر را غناء کنند، اگر پاى محبت در میان آمد، فضاى محبت و عالم دوستى و شور و هیجان محبت ، عالم دیگرى دارد با آثار و روشهاى مخصوص بخود.
خلاصه آنکه در فضاى محبت معادلات و معیارها بطور کلى دگرگون مى شود، و انسان به جهت ساختمان روحى خود مثل یک ماهى مى ماند که در فضاى محبت ، نشاط مى یابد و رشد مى کند، خطاها، سختى ها، کمبودها، مرضها، همه و همه جلوه دیگرى دارند، تو گوئى اکسیرى است که اگر به سخت ترین مشکلات زده شود آن را راحت و زیبا مى کند.
افسوس که قدر این گوهر و ارتباط و تاءثیر آن در زندگى خانوادگى و اجتماعى ناشناخته است .
انسان تشنه محبت است ، اگر آب زلال محبتى از کسى یافت با تمام وجود به او علاقه مند مى شود و انس مى گیرد وگرنه بناچار وقتى آب زلال و شیرین نبود به آب شور هم بسنده مى کند.
براى همسرتان آب شیرین، و گوارائى باشید در محبت، و غذاى لذیذ و خوشمزه اى از محبت تدارک ببینید که مشتاقانه بسوى خانه آید، نه آب شور دواى تلخى که بناچار باید خورد و تحمل کرد.
ادامه دارد...
منبع: کتاب «اخلاق در خانواده و تربیت فرزند»
مؤلف: سید محمد نجفى یزدى
مؤلف: سید محمد نجفى یزدى
بیشتر بخوانید:
عشق پنهان به همسر کافی نیست.
افزایش رضایتمندی همسران با ابراز وجود
برخورد با شوهر بی احساس
اقتدار عاقلانه،زندگی عاشقانه
جلب محبّت همسر
مردان را چگونه احساساتی کنیم
راهکارهای ارتباط مؤثر با همسر
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}