چگونه سر صحبت را با دیگران باز کنیم ؟
یکی از سوالات و دغدغههای خیلی از افراد است که نمیدانند چطور سر صحبت را با دیگران باز کنند و از طرفی هم در زمان صحبت کردن چه چیزی را بیان کنند.برای دستیابی به این مهارت لازم است راهکارهای موثری را فرابگیریم . با ما همرا ه باشید .
لبخند زدن مخصوصا برای شکل گرفتن یک ارتباط جدید میتواند خیلی موثر باشد.
در دورانی که ما زندگی میکنیم ارتباطات نقش اساسی را در پیش بردن اهداف و موفقیت ما ایفا میکند، اگر کار ما فروشندگی است نیاز داریم که با دیگران ارتباط برقرار کنیم، برای مثال فروشنده بیمه عمر میبایست با افراد زیادی درباره مزایای بیمهای که دارد صحبت کند، یا شخصی که بهعنوان دانشجو در کلاسی حضور دارد برای اینکه درس را بهتر متوجه شود و یا از کسی جزوه بگیرد میبایست بتواند با دیگران صحبت کند و ارتباط بگیرد.
اگر ما نتوانیم با دیگران صحبت کنیم و یا به خاطر خجالتی بودن مان، درونگرا بودن مان یا هر دلیل دیگر این کار را انجام دهیم به احتمال خیلی زیاد با مشکل مواجه خواهیم شد.
خوبی این کارها این است که بهصورت اکتسابی هستند و اینطور نیست که بگوییم اگر من نمیتوانم این کار را انجام دهم پس نمیشود و امکانش نیست.
پس ما با انجام دادن این کارها میتوانیم آن را به صورت یک مهارت تبدیل کنیم و هر روز و هر روز در آن کار بهتر عمل کنیم.
راهحلهایی برای اینکه بتوانیم با دیگران صحبت کنیم و سر صحبت را باز کنیم :
این افراد اگر بتوانند سر صحبت را با دیگران باز کنند میتوانند به خوبی ادامه صحبتشان را مدیریت کنند و خیلی خوب با دیگران صحبت کنند.
یکی از تکینکهایی که برای باز کردن سر صحبت وجود دارد این است که با یک سوال باز، سر صحبت را باز کنیم.
حالا سوال باز چی هست؟
سوال باز سوالی هست که جوابش به “بله” یا “خیر” ختم نمیشود.
اگر میخواهیم با شخصی صحبت کنیم و سر صحبت را باز کنیم بهجای اینکه بپرسیم، مثلا، آیا چایی میل دارید؟
بپرسیم، شما چایی را چطور دوست دارید؟
اگر بخواهید سوالات بسته بپرسید احتمال دارد که طرف مقابل فقط به یک پاسخ “بله” یا “خیر” بسنده کند و مکالمه شما در همانجا به پایان برسد اما گر سوالات باز بپرسید سر صحبت باز میشود.
سوالات باز معمولا با این موارد شروع میشود:
علاوه بر این ما میتوانیم دیدگاه خودمان را درباره یک موضوع بیان کنیم و دیدگاه طرف مقابل مان را بپرسیم.
برای مثال، من بین غذاهای خونگی باقالیپلو با گوشت را خیلی دوست دارم، شما معمولا چه غذایی دوست دارید؟
پس تکنیک سوال پرسیدن میتواند برای شروع یک ارتباط بسیار خوب و موثر باشد.
حداقل تشکری که میتوانیم از طرف مقابلمان انجام دهیم این است که ازش برای زمانی که برای ما گذاشته است تشکر کنیم.
برای مثال میتوانیم بگوییم، مرسی از وقتیکه برای من گذاشتید
که البته باید لحن صادقانه و مهربانانه داشته باشیم.
زمانیکه ما از کسی تشکر میکنیم به آن شخص بهصورت غیرمستقیم میگوییم که “تو و کارهایی که برای من انجام دادهای برای من ارزشمند است” و این موضوع واقعا یک حس خوب را به طرف مقابل ما میدهد.
پس قدرت تشکر کردن را دست کم نگیرید و حتما در زمانی که با دیگران صحبت میکنید ازش بهترین استفاده را ببرید.
ربطش این است که ما همگی انسان هستیم و انسانها نیاز به شنیده شدن دارد.
این سوال را برای خودتان پاسخ دهید، آیا حاضر هستید برای کسی که اصلا به صحبتهای شما گوش نمیدهد و یا حواسش کلا جای دیگه هست صحبت کنید؟
پس اگر شما قصد دارید با دیگران صحبت کنید میبایست گوش شنوا برای شنیدن حرفهای این افراد هم داشته باشیم.
یک فرقی بین گوش دادن و شنیدن است.
فرقش این است که در شنیدن ما کاملا درک میکنیم که گوینده چه حرفهایی زده است و آن را پردازش میکنیم اما در شنیدن درکی از صحبتهای طرف مقابل نداریم، بهعبارتدیگر جسم مان در آنجا حضور دارد و میشنود اما حواسمان جای دیگر است.
پس در زمانیکه با دیگران صحبت میکنیم خوب است که یک شنونده فعال باشیم و حرفهای طرف مقابل را هم به خوبی درک کنیم.
یک نکته که در اینجا وجود دارد این است که، خیلی از ما وقتی طرف مقابل در حال صحبت کردن است به صحبتهایش گوش نمیدهیم و به جای آن در حال فکر کردن به این هستیم که چه جوابی بدهیم که کوبنده باشد.
متاسفانه خیلی از سوءتفاهمها از همینجا نشئت میگیرد چون هیچکس به صحبتهای طرف مقابل گوش نمیدهد و هر کسی حرف خودش را میزند.
پس اگر میخواهید خیلی خوب با دیگران صحبت کنید میبایست یک شنونده فعال باشید و به خوبی به صحبتهای طرف مقابل تان گوش کنید، آن را پردازش کنید و بعد پاسخ مناسب دهید.
و اگر چیزی تکراری شود بیاهمیت میشود
و چیزی هم که بیاهمیت باشد انجام نمیشود و خیلی سَرسَری از کنارش رد خواهیم شد.
لبخند زدن مخصوصا برای شکل گرفتن یک ارتباط جدید میتواند خیلی موثر باشد.
من نمیگویم که همیشه لبخند بر لبتان باشد و به قولی نیشمان تا بناگوش باز باشد.
ما انسانها در بیشتر اوقات به سمت افرادی که شاد و لبخند بر لبشان دارند کشیده میشویم.
فرض کنید در ایستگاه اتوبوس نشستهاید و یک شخص اخمو و عصبی و یک شخص آرام و خوشرو در آنجا هست و شما هم نیاز دارید که چند سوال برای رسیدن به مقصدتان بپرسید.
به سمت کدام شخص میروید؟
به احتمال خیلی زیاد به طرف آن شخصی که خوشرو است میروید و سوالات خودتان را میپرسید.
و یا حتی خودتان هم که میخواهید از شخصی سوالی بپرسید و یا اینکه سرصحبت را با ایشان باز کنید بهاحتمالزیاد اخم نمیکنید.
خیلی خوشرو و با یک لبخند ملایم بر لبان تان این کار را انجام میدهید.
پس برای اینکه با دیگران صحبت کنید لبخند را بر لبان تان فراموش نکنید.
واقعا حس خوبی دارد که یک نفر از ما تعریف کند، البته باید دقت داشته باشیم که نوع تعریف کردن فرق میکند.
معمولا در کشور ما همه چیز برعکس است، اگر میخواهند از کسی تعریف کنند حرفهای بد میزنند و وقتی با کسی دعوا کردند و قهر هستند خیلی محترمانه با آن فرد صحبت میکنند.
اما اگر ما بتوانیم به درستی از کسی تعریف کنیم میتوانیم تاثیر خیلی مثبتی بر روی آن شخص ایجاد کنیم و حس خیلی خوبی را به آنطرف بدهیم.
فرض کنید دوست تان ویندوز کامپیوتر شما را عوض کرده است،
تعریفهایی خیلی عامیانه و غیرحرفهای: بابا، مهندس دمت گرم خیلی کارت درسته
تعریف خاص و حرفهای: علی جان واقعا به کارت وارد هستی، چون دیدم که خیلی سریع و با اعتمادبهنفس ویندوز کامپیوترم رو عوض کردی و از این بابت هم ازت ممنونم.
این تعریف کجا و آن کجا
از این به بعد سعی کنید که در صحبتهای خودتان از دیگران بیشتر تعریف کنید و این حس خوب را به آنها منتقل کنید.
نکته: از تعریف کردنهای الکی و دروغین بپرهیزید چون باعث میشود که شما فردی چاپلوس به نظر برسید و این موضوع اصلا خوب نیست.
معمولا افرادی که صدای آرامی دارند، افرادی هستند که اعتمادبهنفس کمتری دارند به خودشان و کارشان اطمینان ندارند.
از طرفی هم اگر صدای ما رسا نباشد، صحبتهای ما شنیده نمیشود.
بنابراین سعی کنید که با یک صدای رسا و شفاف با دیگران صحبت کنید.
اگر قصد دارید که صدایی پًرطنین، زیبا و رسایی داشته باشید پیشنهاد میکنم که حتما در دوره جامع صداسازی که به صورت غیرحضوری است شرکت کنید.
نکته: بنا بر شرایطی که وجود دارد میزان صدای خودتان را بالا یا پایین بیاورید، برای مثال در یک کتابخانه با صدای بلند صحبت کردن جایز نیست و برعکس آن در محیطی باز که رفتوآمد خودروها زیاد هست با صدای آرام صحبت کردن مناسب نیست، چون در این صورت اصلا صدای شما شنیده نمیشود.
منبع : amirmostafa.com
چکیده : یکی از سوالات و دغدغههای خیلی از افراد است که نمیدانند چطور سر صحبت را با دیگران باز کنند و از طرفی هم در زمان صحبت کردن چه چیزی را بیان کنند.برای دستیابی به این مهارت لازم است راهکارهای موثری را فرابگیریم . با ما همرا ه باشید .
تعداد کلمات 1476 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1476 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
چگونه با دیگران صحبت کنیم ؟
در دورانی که ما زندگی میکنیم ارتباطات نقش اساسی را در پیش بردن اهداف و موفقیت ما ایفا میکند، اگر کار ما فروشندگی است نیاز داریم که با دیگران ارتباط برقرار کنیم، برای مثال فروشنده بیمه عمر میبایست با افراد زیادی درباره مزایای بیمهای که دارد صحبت کند، یا شخصی که بهعنوان دانشجو در کلاسی حضور دارد برای اینکه درس را بهتر متوجه شود و یا از کسی جزوه بگیرد میبایست بتواند با دیگران صحبت کند و ارتباط بگیرد.اگر ما نتوانیم با دیگران صحبت کنیم و یا به خاطر خجالتی بودن مان، درونگرا بودن مان یا هر دلیل دیگر این کار را انجام دهیم به احتمال خیلی زیاد با مشکل مواجه خواهیم شد.
خوبی این کارها این است که بهصورت اکتسابی هستند و اینطور نیست که بگوییم اگر من نمیتوانم این کار را انجام دهم پس نمیشود و امکانش نیست.
پس ما با انجام دادن این کارها میتوانیم آن را به صورت یک مهارت تبدیل کنیم و هر روز و هر روز در آن کار بهتر عمل کنیم.
راهحلهایی برای اینکه بتوانیم با دیگران صحبت کنیم و سر صحبت را باز کنیم :
سر صحبت را با سوال باز کنیم
همانطور که بیان کردن بیشتر افراد برای باز کردن سر صحبت دچار مسئله میشوند و معمولا راهحلی برای این کار پیدا نمیکنند.این افراد اگر بتوانند سر صحبت را با دیگران باز کنند میتوانند به خوبی ادامه صحبتشان را مدیریت کنند و خیلی خوب با دیگران صحبت کنند.
یکی از تکینکهایی که برای باز کردن سر صحبت وجود دارد این است که با یک سوال باز، سر صحبت را باز کنیم.
حالا سوال باز چی هست؟
سوال باز سوالی هست که جوابش به “بله” یا “خیر” ختم نمیشود.
اگر میخواهیم با شخصی صحبت کنیم و سر صحبت را باز کنیم بهجای اینکه بپرسیم، مثلا، آیا چایی میل دارید؟
بپرسیم، شما چایی را چطور دوست دارید؟
اگر بخواهید سوالات بسته بپرسید احتمال دارد که طرف مقابل فقط به یک پاسخ “بله” یا “خیر” بسنده کند و مکالمه شما در همانجا به پایان برسد اما گر سوالات باز بپرسید سر صحبت باز میشود.
سوالات باز معمولا با این موارد شروع میشود:
- چطور؟
- چجوری؟
- برای چی؟
- چه کسی؟
- کجا؟
علاوه بر این ما میتوانیم دیدگاه خودمان را درباره یک موضوع بیان کنیم و دیدگاه طرف مقابل مان را بپرسیم.
برای مثال، من بین غذاهای خونگی باقالیپلو با گوشت را خیلی دوست دارم، شما معمولا چه غذایی دوست دارید؟
پس تکنیک سوال پرسیدن میتواند برای شروع یک ارتباط بسیار خوب و موثر باشد.
از دیگران تشکر کنیم
تشکر کردن از دیگران باعث میشود که طرف مقابل حس خیلی خوبی را نسبت به ما و صحبتی که انجام شده داشته باشد.حداقل تشکری که میتوانیم از طرف مقابلمان انجام دهیم این است که ازش برای زمانی که برای ما گذاشته است تشکر کنیم.
برای مثال میتوانیم بگوییم، مرسی از وقتیکه برای من گذاشتید
که البته باید لحن صادقانه و مهربانانه داشته باشیم.
زمانیکه ما از کسی تشکر میکنیم به آن شخص بهصورت غیرمستقیم میگوییم که “تو و کارهایی که برای من انجام دادهای برای من ارزشمند است” و این موضوع واقعا یک حس خوب را به طرف مقابل ما میدهد.
پس قدرت تشکر کردن را دست کم نگیرید و حتما در زمانی که با دیگران صحبت میکنید ازش بهترین استفاده را ببرید.
خوب گوش دهیم
شاید بپرسید که خوب گوش دادن چه ربطی به چگونه با دیگران صحبت کردن دارد؟ربطش این است که ما همگی انسان هستیم و انسانها نیاز به شنیده شدن دارد.
این سوال را برای خودتان پاسخ دهید، آیا حاضر هستید برای کسی که اصلا به صحبتهای شما گوش نمیدهد و یا حواسش کلا جای دیگه هست صحبت کنید؟
پس اگر شما قصد دارید با دیگران صحبت کنید میبایست گوش شنوا برای شنیدن حرفهای این افراد هم داشته باشیم.
یک فرقی بین گوش دادن و شنیدن است.
فرقش این است که در شنیدن ما کاملا درک میکنیم که گوینده چه حرفهایی زده است و آن را پردازش میکنیم اما در شنیدن درکی از صحبتهای طرف مقابل نداریم، بهعبارتدیگر جسم مان در آنجا حضور دارد و میشنود اما حواسمان جای دیگر است.
پس در زمانیکه با دیگران صحبت میکنیم خوب است که یک شنونده فعال باشیم و حرفهای طرف مقابل را هم به خوبی درک کنیم.
یک نکته که در اینجا وجود دارد این است که، خیلی از ما وقتی طرف مقابل در حال صحبت کردن است به صحبتهایش گوش نمیدهیم و به جای آن در حال فکر کردن به این هستیم که چه جوابی بدهیم که کوبنده باشد.
متاسفانه خیلی از سوءتفاهمها از همینجا نشئت میگیرد چون هیچکس به صحبتهای طرف مقابل گوش نمیدهد و هر کسی حرف خودش را میزند.
پس اگر میخواهید خیلی خوب با دیگران صحبت کنید میبایست یک شنونده فعال باشید و به خوبی به صحبتهای طرف مقابل تان گوش کنید، آن را پردازش کنید و بعد پاسخ مناسب دهید.
لبخند را فراموش نکنیم
معمولا خیلی چیزها در آموزش تکراری شدهاند، مثل همینکه میگویند لبخند بزنید.و اگر چیزی تکراری شود بیاهمیت میشود
و چیزی هم که بیاهمیت باشد انجام نمیشود و خیلی سَرسَری از کنارش رد خواهیم شد.
لبخند زدن مخصوصا برای شکل گرفتن یک ارتباط جدید میتواند خیلی موثر باشد.
من نمیگویم که همیشه لبخند بر لبتان باشد و به قولی نیشمان تا بناگوش باز باشد.
ما انسانها در بیشتر اوقات به سمت افرادی که شاد و لبخند بر لبشان دارند کشیده میشویم.
فرض کنید در ایستگاه اتوبوس نشستهاید و یک شخص اخمو و عصبی و یک شخص آرام و خوشرو در آنجا هست و شما هم نیاز دارید که چند سوال برای رسیدن به مقصدتان بپرسید.
به سمت کدام شخص میروید؟
به احتمال خیلی زیاد به طرف آن شخصی که خوشرو است میروید و سوالات خودتان را میپرسید.
و یا حتی خودتان هم که میخواهید از شخصی سوالی بپرسید و یا اینکه سرصحبت را با ایشان باز کنید بهاحتمالزیاد اخم نمیکنید.
خیلی خوشرو و با یک لبخند ملایم بر لبان تان این کار را انجام میدهید.
پس برای اینکه با دیگران صحبت کنید لبخند را بر لبان تان فراموش نکنید.
از دیگران تعریف و تمجید کنیم
تعریف و تمجید کردن از دیگران هم دقیقا مثل تشکر کردن از دیگران حس خوبی را به طرف مقابل مان میدهد.واقعا حس خوبی دارد که یک نفر از ما تعریف کند، البته باید دقت داشته باشیم که نوع تعریف کردن فرق میکند.
معمولا در کشور ما همه چیز برعکس است، اگر میخواهند از کسی تعریف کنند حرفهای بد میزنند و وقتی با کسی دعوا کردند و قهر هستند خیلی محترمانه با آن فرد صحبت میکنند.
اما اگر ما بتوانیم به درستی از کسی تعریف کنیم میتوانیم تاثیر خیلی مثبتی بر روی آن شخص ایجاد کنیم و حس خیلی خوبی را به آنطرف بدهیم.
فرض کنید دوست تان ویندوز کامپیوتر شما را عوض کرده است،
تعریفهایی خیلی عامیانه و غیرحرفهای: بابا، مهندس دمت گرم خیلی کارت درسته
تعریف خاص و حرفهای: علی جان واقعا به کارت وارد هستی، چون دیدم که خیلی سریع و با اعتمادبهنفس ویندوز کامپیوترم رو عوض کردی و از این بابت هم ازت ممنونم.
این تعریف کجا و آن کجا
از این به بعد سعی کنید که در صحبتهای خودتان از دیگران بیشتر تعریف کنید و این حس خوب را به آنها منتقل کنید.
نکته: از تعریف کردنهای الکی و دروغین بپرهیزید چون باعث میشود که شما فردی چاپلوس به نظر برسید و این موضوع اصلا خوب نیست.
با صدای رسا صحبت کنیم
اگر میخواهیم با دیگران صحبت کنیم خوب است که این کار را با صدایی رسا انجام دهیم.معمولا افرادی که صدای آرامی دارند، افرادی هستند که اعتمادبهنفس کمتری دارند به خودشان و کارشان اطمینان ندارند.
از طرفی هم اگر صدای ما رسا نباشد، صحبتهای ما شنیده نمیشود.
بنابراین سعی کنید که با یک صدای رسا و شفاف با دیگران صحبت کنید.
اگر قصد دارید که صدایی پًرطنین، زیبا و رسایی داشته باشید پیشنهاد میکنم که حتما در دوره جامع صداسازی که به صورت غیرحضوری است شرکت کنید.
نکته: بنا بر شرایطی که وجود دارد میزان صدای خودتان را بالا یا پایین بیاورید، برای مثال در یک کتابخانه با صدای بلند صحبت کردن جایز نیست و برعکس آن در محیطی باز که رفتوآمد خودروها زیاد هست با صدای آرام صحبت کردن مناسب نیست، چون در این صورت اصلا صدای شما شنیده نمیشود.
منبع : amirmostafa.com
بیشتر بخوانید :
نکاتی برای بهبود مهارتهای ارتباطی
4 قدم برای ارتباط درست با اطرافیان
هنر زیستن و ارتباط صحیح
بایدها و نبایدها در مهارت های ارتباطی
مهارت ارتباط موثر چیست؟
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}