ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش دوم)
علاقه زیاد به یادگیری و انعطاف پذیری در مقابل رفتار پدر و مادر و اطرافیان ویژه مرحله خردسالی و قبل از قدم گذاشتن به دبستان است . به همین دلیل، همه معلومات، عادت ها و ویژگی های اخلاقی که در این دوره به دست می آید، ریشه دار و محکم در روح کودک باقی می ماند و بر همان اساس شخصیتش شکل می گیرد.
یکی از اصول تربیتی در تربیت عبادی، اصل «زمینهسازی» و ایجاد آمادگی در کودکان از نظر روحی، روانی و عاطفی نسبت به عبادات است.
چکیده : علاقه زیاد به یادگیری و انعطاف پذیری در مقابل رفتار پدر و مادر و اطرافیان ویژه مرحله خردسالی و قبل از قدم گذاشتن به دبستان است . به همین دلیل، همه معلومات، عادت ها و ویژگی های اخلاقی که در این دوره به دست می آید، ریشه دار و محکم در روح کودک باقی می ماند و بر همان اساس شخصیتش شکل می گیرد.
تعداد کلمات 1314 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1314 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
ادامه بحث ضرورت تربیت عبادی کودکان در دوران خردسالی
همسر امام خمینی(ره) نقل میکند که امام از هفت سالگی در تربیت دینی دقّت داشتند و میگفتند: «بچهها از هفت سالگی نماز بخوانند. بچهها را وادار به نماز کن، تا وقتی نه ساله شدند، عادت کرده باشند».10
سادات معتقد است:
انجام تکالیف دینی را نباید تا زمان بلوغ به تأخیر انداخت؛ بلکه باید اُنس و عادت لازم را پیشاپیش در آنها به وجود آورد تا در زمان بلوغ مشکلی از این نظر به وجود نیاید. خانوادههایی که از فرصت دوران کودکی برای این منظور استفاده نمیکنند، در دوران بلوغ و نوجوانی معمولاً با مشکلات جدّی روبهرو میشوند؛ زیرا کسی که انجام تکالیف دینی را تا مرحلة نوجوانی یا جوانی و بزرگسالی به تأخیر انداخته است، هر چند معتقد به موازین دینی باشد، به علّت نبود ممارست عملی و آمادگی روحی، معمولاً نمیتواند به راحتی به احکام دینی عمل کند.
اغلب کسانی که در سنین بالاتر وظایف عبادی خود را انجام نمیدهند، بیاعتقاد به مبانی دینی نیستند؛ بلکه آنها معمولاً کسانی هستند که قبلاً ورزیدگی و آمادگی لازم را به دست نیاوردهاند ...، بنابراین، استدلال کسانی که معتقدند طفل پس از رسیدن به حدّ تشخیص، خود باید مسیر خویش را انتخاب کند و نباید پیشاپیش عادت به برخی امور از جمله تکلیف دینی را در او بوجود آورد، به هیچروی درست نیست. اگر این استدلال صحیح باشد، باید تربیت را تا رسیدن به سن تشخیص تعطیل کرد؛ حال آنکه تربیت به یک معنا چیزی جز ایجاد عادات در کودک نیست... .11
نوشتهاند: روزی «آندره مالرو» ادیب مشهور، درباره تعلیم و تربیت و اهمیت فوقالعادة آن برای مردم سخنرانی مفصّلی ایراد کرد که سخت مورد توجه قرار گرفت. وقتی نطق او پایان یافت، زنی از میان جمعیت پیش رفت و گفت: جناب مالرو! بنده از چه زمانی میتوانم تعلیم و تربیت فرزندم را شروع کنم؟
مالرو، مؤدبانه پرسید: بچة شما کی متولّد میشود، خانم؟
زن با شگفتی جواب داد: کی متولّد میشود؟ عجب، کودک من الأن چهار سال دارد، آقا!
در این هنگام مالرو فریاد زد: چهار سال؟! ای داد و هزار افسوس! بانوی عزیز، شما هماکنون بهترین سالهای عمر آن طفل بیچاره را هدر دادهاید!12
بنابراین، ضروری است تمهیدات لازم برای فراگیری و گرایش کودکان به انجام اعمال عبادی از سنین خردسالی فراهم شود، تا افزون بر ایجاد و تقویت روحیة دینداری و دینباوری، زمینة عمل به تکالیف عبادی نیز برای آنان فراهم شود.
سادات معتقد است:
انجام تکالیف دینی را نباید تا زمان بلوغ به تأخیر انداخت؛ بلکه باید اُنس و عادت لازم را پیشاپیش در آنها به وجود آورد تا در زمان بلوغ مشکلی از این نظر به وجود نیاید. خانوادههایی که از فرصت دوران کودکی برای این منظور استفاده نمیکنند، در دوران بلوغ و نوجوانی معمولاً با مشکلات جدّی روبهرو میشوند؛ زیرا کسی که انجام تکالیف دینی را تا مرحلة نوجوانی یا جوانی و بزرگسالی به تأخیر انداخته است، هر چند معتقد به موازین دینی باشد، به علّت نبود ممارست عملی و آمادگی روحی، معمولاً نمیتواند به راحتی به احکام دینی عمل کند.
اغلب کسانی که در سنین بالاتر وظایف عبادی خود را انجام نمیدهند، بیاعتقاد به مبانی دینی نیستند؛ بلکه آنها معمولاً کسانی هستند که قبلاً ورزیدگی و آمادگی لازم را به دست نیاوردهاند ...، بنابراین، استدلال کسانی که معتقدند طفل پس از رسیدن به حدّ تشخیص، خود باید مسیر خویش را انتخاب کند و نباید پیشاپیش عادت به برخی امور از جمله تکلیف دینی را در او بوجود آورد، به هیچروی درست نیست. اگر این استدلال صحیح باشد، باید تربیت را تا رسیدن به سن تشخیص تعطیل کرد؛ حال آنکه تربیت به یک معنا چیزی جز ایجاد عادات در کودک نیست... .11
نوشتهاند: روزی «آندره مالرو» ادیب مشهور، درباره تعلیم و تربیت و اهمیت فوقالعادة آن برای مردم سخنرانی مفصّلی ایراد کرد که سخت مورد توجه قرار گرفت. وقتی نطق او پایان یافت، زنی از میان جمعیت پیش رفت و گفت: جناب مالرو! بنده از چه زمانی میتوانم تعلیم و تربیت فرزندم را شروع کنم؟
مالرو، مؤدبانه پرسید: بچة شما کی متولّد میشود، خانم؟
زن با شگفتی جواب داد: کی متولّد میشود؟ عجب، کودک من الأن چهار سال دارد، آقا!
در این هنگام مالرو فریاد زد: چهار سال؟! ای داد و هزار افسوس! بانوی عزیز، شما هماکنون بهترین سالهای عمر آن طفل بیچاره را هدر دادهاید!12
بنابراین، ضروری است تمهیدات لازم برای فراگیری و گرایش کودکان به انجام اعمال عبادی از سنین خردسالی فراهم شود، تا افزون بر ایجاد و تقویت روحیة دینداری و دینباوری، زمینة عمل به تکالیف عبادی نیز برای آنان فراهم شود.
آمادهسازی در کودکان
یکی از اصول تربیتی در تربیت عبادی، اصل «زمینهسازی» و ایجاد آمادگی در کودکان از نظر روحی، روانی و عاطفی نسبت به عبادات است. این اصل افزون بر تأکید نسبت به عبادات، باعث آمادگی پذیرش و انجام تکالیف شرعی و همچنین جلوگیری از کمتوجهی کودکان نسبت به مسائل عبادی نیز میشود. بر اساس اصل «آمادهسازی»، ضروری است پیش از آنکه احکام و اعمال عبادی در حقّ کودکان به مرحله وجوب برسد، زمینة رویارویی صحیح با احکام و اعمال عبادی را در آنان ایجاد کرد؛ زیرا این اقدام در رشد و کمال معنوی انسان تأثیر مستقیم دارد.
هدف از تربیت عبادی در دورة کودکی، پرورش و تقویت روحیة عبادی و ایجاد آمادگی برای «تکلیفپذیری» و تشویق کودکان به انجام تکالیف عبادی است. برای تحقق این هدف، میتوان بر اساس برنامهای منظم، بدان جامة عمل پوشاند؛ زیرا اگر کودک یکدفعه و بدون آمادگی قبلی مکلّف به تکالیفی شود، طبیعی است که از عهدة آن برنمیآید و چه بسا میزان تکلیفپذیری او نیز پایین آید و یا تکالیف را بدون انگیزه و به صورت ناقص انجام میدهد. البته باید توجه داشت که برای ارائة هر مفهومی به کودک، ابتدا باید آمادگی از نظر شناختی و عاطفی در او ایجاد شود، تا در نهایت به رفتار عملی در کودک بینجامد.
متأسفانه گاهی در مدارس، حتی در درس دینی، دانشآموز در همان سطح اولیة شناختی و عاطفی باقی میماند؛ در حالی که تربیت دینی، به ویژه تربیت عبادی به معنای واقعی، باید به صورت عملی در وجود متربی تحقق یابد تا انگیزة درونی به یادگیری و در نتیجه انجامدادن آن را داشته باشد. اولیاء و مربیان نباید یکباره کودکان را به انجام تکالیف دینی و عبادی ملزم و مجبور سازند؛ بلکه اول باید زمینة انجام برخی از مسائل دینی و عبادی را برای آنان فراهم آورند. از اینرو، وقتی کودک به سن درک و تمییز میرسد، باید به تدریج از مسائل و تکالیف آسان و محسوس شروع، و به تدریج به سوی معقولات حرکت کرد.
برای زمینهسازی اعمال عبادی در کودکان، نخست باید تمهیداتی فراهم شود که در دین مقدس اسلام بدان پرداخته شده است. برای نمونه، مستحب است هنگام تولد در گوش نوزاد، نوای ملکوتی اذان و اقامه نواخته شود. فقیهی در بیان فلسفة آن مینویسد:
شاید این بدان علت باشد که این عمل آثار روانی و تربیتی بسیار مفیدی را در کودک به جای میگذارد، گرایش فطری کودک را به خدا و پرستش رشد میدهد و نخستین بذر نماز را در دل کودک میکارد. این عمل زمینهساز شخصیت مطلوب او ـ در بزرگسالی ـ است.13
تقریباً همة فقیهان بر مسئلة آمادهسازی و تمرین کودکان در دوران کودکی نسبت به تکالیف عبادی تأکید کردهاند. فقیهان در کتابهای فقهی بابی با عنوان «احکام الصبی»، به اعمال عبادی کودکان غیربالغ و وظایف والدین در این رابطه اختصاص دادهاند، که از مجموع آنها این اصل مهم تربیتی استنباط میشود. در فقه آمده است پدر و جدّ پدری، شرعاً موظّف به تمریندادن کودکان به عبادت، اعم از واجب و مستحب و همچنین قضای آن میباشند.14 حتی آنان موظف به بیدار کردن کودکان از خواب برای نماز هستند؛ مگر آنکه به دلیل بیماری یا عذر دیگری، باعث آزار و اذیت او شود، که در این صورت باید مراعات حال کودک کرد.15
فلسفی مینویسد:
برای اینکه کودکان از اول مؤمن و خداپرست تربیت شوند، لازم است جسم و جان آنها نیز از نظر ایمان هماهنگی برقرار باشد. به همین جهت، اسلام از طرفی پدران و مادران را مکلّف نموده است که فرزندان را به خدا متوجه کنند و به آنان خداپرستی و تعالیم دینی را بیاموزند، و از طرف دیگر دستور داده است اطفال را به نماز و عبادات تمرینی وادارند.16
برای تحقق این هدف شهید مطهری معتقد است:
بچهها را از کوچکی باید به نماز تمرین داد. دستور رسیده است که به بچه از هفتسالگی نماز تمرینی یاد بدهید. البته بچه هفت ساله نمیتواند نماز صحیح بخواند؛ ولی صورت نماز را میتواند بخواند. از هفت سالگی میتواند به نماز عادت کند؛ چه پسر و چه دختر؛ یعنی همان اولی که بچه به دبستان میرود، باید نماز را در دبستان به او یاد بدهند؛ در خانواده هم باید به او یاد بدهند.17
بنابراین، میتوان گفت فلسفة آموزش و تمرین عبادات به کودکان در دورة کودکی این است که آنان آمادگی پذیرش و انجام تکالیف شرعی و عبادی را برای زمان بلوغ پیدا کنند. بناری در این زمینه معتقد است:
ورود کودکان به مرحلة جدیدی که به یکباره کلیة احکام الزامی اعم از واجبات و محرمات دربارة آنان حتمیت مییابد، مستلزم برخی مشقّتها و سختیها نسبت به آنان است و همین امر چه بسا سبب تکلیفگریزی و سهلانگاری آنان نسبت به احکام شرعی گردد. از اینرو، برای پیشگیری از این وضعیت، در فقه احکامی برای کودکان وضع شده است و بدون آنکه الزام و اجباری بر کودکان باشد، آنان به انجام این احکام تشویق میشوند، تا نوعی تمرین و آمادهسازی برای آنان به حساب آید و در پرتو این تمرین با تکلیف آشنا شده و به تدریج به انجام آنها عادت نمایند و هنگام بلوغ به آسانی به احکام الزامی تن دهند و به وظایف شرعی خود عمل کنند .18
ادامه دارد ...
گردآوردی : آقایان حسن ملکی _ عباسعلی شاملی _ مهدی شکراللهی
هدف از تربیت عبادی در دورة کودکی، پرورش و تقویت روحیة عبادی و ایجاد آمادگی برای «تکلیفپذیری» و تشویق کودکان به انجام تکالیف عبادی است. برای تحقق این هدف، میتوان بر اساس برنامهای منظم، بدان جامة عمل پوشاند؛ زیرا اگر کودک یکدفعه و بدون آمادگی قبلی مکلّف به تکالیفی شود، طبیعی است که از عهدة آن برنمیآید و چه بسا میزان تکلیفپذیری او نیز پایین آید و یا تکالیف را بدون انگیزه و به صورت ناقص انجام میدهد. البته باید توجه داشت که برای ارائة هر مفهومی به کودک، ابتدا باید آمادگی از نظر شناختی و عاطفی در او ایجاد شود، تا در نهایت به رفتار عملی در کودک بینجامد.
متأسفانه گاهی در مدارس، حتی در درس دینی، دانشآموز در همان سطح اولیة شناختی و عاطفی باقی میماند؛ در حالی که تربیت دینی، به ویژه تربیت عبادی به معنای واقعی، باید به صورت عملی در وجود متربی تحقق یابد تا انگیزة درونی به یادگیری و در نتیجه انجامدادن آن را داشته باشد. اولیاء و مربیان نباید یکباره کودکان را به انجام تکالیف دینی و عبادی ملزم و مجبور سازند؛ بلکه اول باید زمینة انجام برخی از مسائل دینی و عبادی را برای آنان فراهم آورند. از اینرو، وقتی کودک به سن درک و تمییز میرسد، باید به تدریج از مسائل و تکالیف آسان و محسوس شروع، و به تدریج به سوی معقولات حرکت کرد.
برای زمینهسازی اعمال عبادی در کودکان، نخست باید تمهیداتی فراهم شود که در دین مقدس اسلام بدان پرداخته شده است. برای نمونه، مستحب است هنگام تولد در گوش نوزاد، نوای ملکوتی اذان و اقامه نواخته شود. فقیهی در بیان فلسفة آن مینویسد:
شاید این بدان علت باشد که این عمل آثار روانی و تربیتی بسیار مفیدی را در کودک به جای میگذارد، گرایش فطری کودک را به خدا و پرستش رشد میدهد و نخستین بذر نماز را در دل کودک میکارد. این عمل زمینهساز شخصیت مطلوب او ـ در بزرگسالی ـ است.13
تقریباً همة فقیهان بر مسئلة آمادهسازی و تمرین کودکان در دوران کودکی نسبت به تکالیف عبادی تأکید کردهاند. فقیهان در کتابهای فقهی بابی با عنوان «احکام الصبی»، به اعمال عبادی کودکان غیربالغ و وظایف والدین در این رابطه اختصاص دادهاند، که از مجموع آنها این اصل مهم تربیتی استنباط میشود. در فقه آمده است پدر و جدّ پدری، شرعاً موظّف به تمریندادن کودکان به عبادت، اعم از واجب و مستحب و همچنین قضای آن میباشند.14 حتی آنان موظف به بیدار کردن کودکان از خواب برای نماز هستند؛ مگر آنکه به دلیل بیماری یا عذر دیگری، باعث آزار و اذیت او شود، که در این صورت باید مراعات حال کودک کرد.15
فلسفی مینویسد:
برای اینکه کودکان از اول مؤمن و خداپرست تربیت شوند، لازم است جسم و جان آنها نیز از نظر ایمان هماهنگی برقرار باشد. به همین جهت، اسلام از طرفی پدران و مادران را مکلّف نموده است که فرزندان را به خدا متوجه کنند و به آنان خداپرستی و تعالیم دینی را بیاموزند، و از طرف دیگر دستور داده است اطفال را به نماز و عبادات تمرینی وادارند.16
برای تحقق این هدف شهید مطهری معتقد است:
بچهها را از کوچکی باید به نماز تمرین داد. دستور رسیده است که به بچه از هفتسالگی نماز تمرینی یاد بدهید. البته بچه هفت ساله نمیتواند نماز صحیح بخواند؛ ولی صورت نماز را میتواند بخواند. از هفت سالگی میتواند به نماز عادت کند؛ چه پسر و چه دختر؛ یعنی همان اولی که بچه به دبستان میرود، باید نماز را در دبستان به او یاد بدهند؛ در خانواده هم باید به او یاد بدهند.17
بنابراین، میتوان گفت فلسفة آموزش و تمرین عبادات به کودکان در دورة کودکی این است که آنان آمادگی پذیرش و انجام تکالیف شرعی و عبادی را برای زمان بلوغ پیدا کنند. بناری در این زمینه معتقد است:
ورود کودکان به مرحلة جدیدی که به یکباره کلیة احکام الزامی اعم از واجبات و محرمات دربارة آنان حتمیت مییابد، مستلزم برخی مشقّتها و سختیها نسبت به آنان است و همین امر چه بسا سبب تکلیفگریزی و سهلانگاری آنان نسبت به احکام شرعی گردد. از اینرو، برای پیشگیری از این وضعیت، در فقه احکامی برای کودکان وضع شده است و بدون آنکه الزام و اجباری بر کودکان باشد، آنان به انجام این احکام تشویق میشوند، تا نوعی تمرین و آمادهسازی برای آنان به حساب آید و در پرتو این تمرین با تکلیف آشنا شده و به تدریج به انجام آنها عادت نمایند و هنگام بلوغ به آسانی به احکام الزامی تن دهند و به وظایف شرعی خود عمل کنند .18
ادامه دارد ...
گردآوردی : آقایان حسن ملکی _ عباسعلی شاملی _ مهدی شکراللهی
بیشتر بخوانید :
ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش اول)
روش تربیت دینی کودکان
روش های تربیت دینی کودک در خانواده
راه کارهای تربیت معنوی کودک
نقش مادران در تربیت دینی فرزندان
نقش پدر در تربیت دینی فرزندان
تربیت معنوی کودکان
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}