برای برخورد با کودک لجباز، اولین گام، داشتن آرامش است. 
 
چکیده: «دیگه خسته شدم از دستش. هیچی گوش نمیده. اعصاب من و پدرش رو با لجبازی هاش خرد کرده. این بزرگ بشه دیگه چطور تحملش کنیم؟» شاید این جملات را بارها از والدینی شنیدید که از لجبازی های کودکشان خسته شدند. در این نوشتار به بیان راه های برخورد با کودک لجباز می پردازیم.

 تعداد کلمات 931 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

نحوه برخورد با کودک لج‌باز

 ازجمله مسائلی که گاه برای والدین دردسرساز می­شود، نحوه برخورد با لجبازی‌های کودک و علل به وجود آمدن چنین برخوردی است. برای کسب اطلاعاتی مفید در این راستا با ما همراه باشید.
لج‌بازی‌های کودکان اغلب منشأ محیطی دارد. برای بررسی بهتر مسئله بهتر است مروری کوتاه بر دوره­های رشد کودکان داشته باشیم:


دوره هجده‌ماهگی تا سه‌سالگی

در این دوره، موضوع اصلی زندگی کودک بیشتر خودمختاری و آزادی عمل است. کودک به دنبال ارضاء نیاز استقلال خود است[1]. او در حال کشف اراده خود بوده و درمی‌یابد از والدینش جداست. لذا گاه به چیزی می­خواهد دست بزند ولی والدین او را منع می­کنند. کودک از این کار دو منظور دارد:
  1.  اینکه می­خواهد محیط پیرامون خود را کشف کند و این رفتار از کنجکاوی او ناشی می­شود.
  2.  او دریافته است که اراده­ای غیر از اراده والدین دارد و با آزمون‌وخطا به دنبال کشف اراده خود است.
لذا در این سن، کودک به لجبازی به‌عنوان رفتار درست و غلط نگاه نمی­کند و به دنبال ارضاء نیازهای کنجکاوی و استقلال خود است.
در این زمان، اگر والدین رفتار تربیتی بدی را پیش‌گرفته و نگذارند تا کودک، آزادی را تجربه کند و دائماً او را محدود سازند، کودک احساس ناامنی کرده و متوجه می­شود محیط اطراف او مناسب نیست. تفکر او در مورد دیگران منفی می­شود و به توانایی­های خود شک می­کند. ممکن است به این نتیجه برسد که «من بچه بدی هستم». این سبب می­شود تا انگیزه‌ای برای انجام رفتار مطلوب نداشته باشد و به کارهای نامطلوبی مانند لجبازی دست بزند. در اینجاست که والدین باید به تأمین دو نیاز ویژه امنیت و آزادی کودک بپردازند.


دوره سه تا هفت‌سالگی

رشد تصورات و خیال‌پردازی از نشانگان بارز این دوره است. در این دوره کودک با تخیلات خود به دنیا نگاه می­کند. وقتی در مرحله قبل، اراده او شکل گرفت، حال می­خواهد با همان اراده، کارهایی انجام دهد و دست به ابتکار و خلاقیت بزند[2]. والدین باید در این دوره تا جایی که ممکن است و به کودک آسیبی نمی‌رسد، به او آزادی عمل بدهند و برای درک بهتر او، از دید او به دنیا نگاه کنند.
اگر در کودک؛ خلاقیت و ابتکار عمل رشد نکند، بزرگ‌ترین آفت این دوره که طبق نظر روانشناسان «احساس گناه»[3] نامیده می­شود، در او رشد می­کند. والدین با سرزنش بیش‌ازحد و عدم اجازه ابتکار عمل به کودک و محدود کردن بیجای او، در او این روان بنه را به وجود آورده‌اند که «نه‌تنها کارش غلط است بلکه غلط است تا کاری را انجام دهد». لذا کودک، خود را بی‌ارزش قلمداد می­کند و این تصور، بسیار خطرناک است. زیرا:
  1. اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس او از بین رفته و در آینده دچار مشکلات عدیده شخصیتی خواهد شد.
  2. وقتی فردی خود را بی‌ارزش دانست، پس به هر کار خطایی دست خواهد زد که کمترین آن‌ها، لجبازی خواهد بود. همان‌طور که امام هادی(ع) فرمودند: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره»[4] کسی که نزد خودش احساس خواری کند، از شر او ایمن مباش.
یکی از تعارضاتی که ممکن است در این دوره برای کودک شکل بگیرد، تعارض الگو است. می­دانیم که کودکان، والدین خود را به‌عنوان الگویی برای خود قلمداد می­کنند. کودک مشاهده می­کند کسی که قوانین را برای او وضع می­کند، خودش خلاف آن را عمل می­کند. از او می­خواهد دروغ نگو، اما خودش دروغ می­گوید. این امر نه‌تنها سبب از بین رفتن الگو در دید فرزند شده بلکه اصل اخلاقی او را نیز از بین می­برد. بنابراین وقتی کودک را از لجبازی کردن منع می­کنیم، اما در رفتارهای روزمره، کودک مشاهده می­کند که ما با همسرمان لجبازی می­کنیم، نباید توقع داشته باشیم که کودکمان حرف ما را گوش‌داده و لجبازی نکند.


قانون کودک

یکی دیگر از علل لجبازی کودکان، دریافت نکردن توجه کافی است. کودکان نیازمند توجه کافی و کامل والدینشان هستند. لذا آن‌ها یک قانون اصلی برای خوددارند: «به من توجه کن. اگر توجه کردی که هیچ، و الا من توجه منفی تو را به بی‌توجهی ترجیح می­دهم». بنابراین، کودکی که به او توجه نشود، ممکن است از ابزار لجبازی برای جلب‌توجه استفاده کند.
 

سرزنش زیاد

والدین باید توجه داشته باشند که اگر دستور یا حرفی را بیش‌ازحد تکرار کنند و یا محدودیت­های زیادی را برای کودک قرار دهند که مدام مجبور به گوشزد کردن آن‌ها به کودک باشند، این سبب بی‌ارزش شدن محدودیت­ها و حتی بی ­ارزش شدن حرف خودشان در نزد کودک می­ شود. یعنی دیگر کودک اوامر ما و محدودیت‌های ما برایش عادی شده و به لجبازی می­پردازد. لذا حضرت امیرالمؤمنین(ع) در فرمایشی گهربار فرمودند: «الافراط فی الندامة یشب نیران اللجاج»[5] زیاده‌روی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را شعله‌ور می­کند.
چند نکته:
  1. گاه لج­بازی کودکان به جهت یکنواخت شدن زندگی است. والدین باید توجه داشته باشند که زندگی کودک باید متنوع باشد تا کودک دچار خستگی نشود.
  2. برخی اوقات علت لج­بازی، تنبیه بیجا یا بد موقع کودک است. باید قبل از تنبیه، به کودک هشدار داده شود تا در صورت ارتکاب عمل، تنبیه صورت گیرد.
  3. در برخورد با کودک باید طوری رفتار شود تا کودک لوس و نازپرورده نشود. اگر کودک چنین شد، دیگر تحمل هیچ‌گونه ناملایمت و سختی را نخواهد داشت. لذا بهتر است دستورات کودک تماماً بی‌چون‌وچرا انجام نشود و برخی از خواسته‌های او مشروط به کارهای خوب او شود.
بنا بر آنچه گفته شد، برای برطرف شدن لج­بازی کودکان، باید از دید کودک به جهان اطراف نگریست و به رفع نیازهای او پرداخت.


 
پاورقی:

[1] فیلیپ رایس، رشد انسان، ترجمه: مهشید فروزان، تهران: ارجمند، 1392، چاپ هشتم، ص41
[2] همان
[3] guilt
[4] حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1404ق، ص483
[5] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، جلد74، بیروت: موسسه الوفاء، 1404ق، ص232.
 
 
منابع
  1. رایس فیلیپ، رشد انسان، ترجمه: مهشید فروزان، تهران: ارجمند،، چاپ هشتم، 1392.
  2. حرانی، حسن بن شعبه ، تحف العقول، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1404ق.
  3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، جلد74، بیروت: موسسه الوفاء، 1404ق.
 
 حسین ابراهیمی تهرانی
 

بیشتر بخوانید :
با بچه های لجباز چگونه رفتار کنیم؟
کودکان لجباز و رفتارهای متقابل با آنان
در برابر لجبازی کودکان چه کنیم؟
درمان لجبازی کودکان