شبکه های اجتماعی سبب آسیب های جدی عقیدتی و اخلاقی جوانان و نوجوانان می شود.
چکیده: در شماره گذشته، به بررسی تعریف شبکه های اجتماعی و علل موفقیت آن ها پرداختیم. در این نوشتار قصد داریم به بیان آسیب های دینی و فرهنگی ناشی از استفاده غلط آن ها بپردازیم.

تعداد کلمات: 1135کلمه / تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
حسین ابراهیمی تهرانی

آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی

الف) آسیب‌های دینی

فعالیت صدها کانال و گروه در زمینه هایی که در زیر ذکر می شود و عدم وجود کمترین نظارت (در مورد برخی شبکه های اجتماعی) سبب به وجود آمدن فضایی نا امن و مسموم برای اعتقادات و اخلاقیات آحاد جامعه بالخصوص نسل جوان و نوجوان شده است:
  1. فعالیت کانال ها و گروه های تبلیغ ادیان مختلف، فرقه های انحرافی و عرفان های کاذب.
  2. فعالیت کانال‌ها و گروه‌های غیراخلاقی.
  3. فعالیت کانال ها و گروه های شبهه پراکنی اعتقادی و دینی.
  4. فعالیت کانال ها و گروه هایی با انگیزه سوء استفاده از اعتقادات مردم و درآمدزایی برای خود.
  5. عدم نظارت بر پست های غیر اخلاقی و غیر ارزشی برخی کاربران.
  6. عدم نظارت بر رعایت هنجارهای دینی توسط کاربران.
  7. دروغ پراکنی در مورد علماء، بزرگان و شخصیت های مذهبی.
  8. به تمسخر گرفتن برخی احکام دینی و اخلاقی و تقدس زدایی از آن‌ها.
  9. ترویج و عادی سازی بی بندوباری و ارتباط با نامحرم.
  10. تخریب ارزش های دینی مانند احترام والدین، صله ارحام، صدقه و ... .
طبق پژوهشی در ایران، این فرضیه تائید گردید که استفاده از استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی موجب کمرنگ شدن ارزش های دینی  می‌شوند[1].

ب) فرهنگی

امپریالیسم[2] فرهنگی: نوعی نفوذ اجتماعی است که به وسیله آن، یک کشور تصورها، ارزش ها، هنجارها، رفتارها و سبک زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل می کند. لذا، نحوه کارکرد این رسانه ها به نوعی طبق سیاست های از پیش تعیین شده است که آثار و نشانه های آن را با نگاهی به جامعه ایرانی مشاهده می‌کنیم که از آن جمله: تغییر سبک حجاب، هنجار شکنی های بی حجابی، درخواست حجاب اختیاری، پوشیدن شلوارهای پاره، نگه داری سگ و گربه و ... ارزش‌های کاذبی هستند که در سبک زندگی غربی به عنوان یک هنجار شناخته می‌شوند و در حال گسترش به زندگی مردم ما می‌باشد.امروزه تهدید نرم، یعنی دگرگونی و تغییر در هویت فرهنگی و ارزش های پذیرفته شده یک نظام سیاسی، بسیار اهمیت یافته است. زیرا در کنار تغییر هویت ملی و فرهنگی، کشور مهاجم بدون منازعه و تهاجم؛ ارزش‌ها و هویت‌های مورد نظر خود را بر یک ملت تحمیل می‌کند. در تهدید سخت، هدف تخریب و حذف فیزیکی حریف و تصرف و اشغال سرزمین است که با عکس العمل کشور مقابل همراه خواهد شد. در حالی که در تهدید نرم، هدف تأثیرگذاردن بر انتخاب‌ها، تصمیم گیری ها و الگوهای رفتاری و سلب هویت‌ها و ارزش‌های فرهنگی است؛ و به دلیل غیر عینی بودن، عکس‌العمل سریع و روشنی ندارد. امروزه گسترش فناوری ارتباطات و به دنبال آن توسعه شبکه های اجتماعی مجازی به صورت مهم‌ترین ابزار تهدیدات نرم بر علیه افراد، گروه‌ها و کشورهای هدف درآمده‌اند.
تخریب فرهنگ شفاهی: درگذشته، افراد با دورهمی‌های خانوادگی و برقراری ارتباطات شفاهی، احساس «بودن» و حضور در جمع می‌کردند که برای آن‌ها بسیار خوشایند بود. بدین ترتیب هر فرد نشان می داد به کدام جمع خانوادگی تعلق دارد و چگونه در مسائل، مشکلات، شادی‌ها و غم‌های آن‌ها سهیم است.فرهنگ شفاهی؛ اندیشه، هوش، هنر و عواطف یک ملت است و از گذشتة مردم مایه می‌گیرد و خصلت جمعی دارد. در فرهنگ شفاهی، هوش و ذکاوت را با استعداد به‌خاطرآوردن اصطلاحاتی کوتاه، چند بُعدی و مفید مرتبط می‌دانند. با ظهور رسانه هایی مانند شبکه های اجتماعی، تمایز آشکار بین اشکال گوناگون ارتباطات (یعنی ارتباطات شفاهی، نوشتاری، چاپی و الکترونیک) تاحدودی از بین می‌رود و تمامی این اشکال ارتباطات با همدیگر ترکیب می شوند. این رسانة ارتباطی نوین، گفتار شفاهی را بلافاصله به پیام تبدیل و آن را منتشر کرده و به‌صورت الکترونیک به تعداد نامحدوی از کاربران می‌فرستد.
امروزه به‌دلیل نبود اهداف مشترک بین اعضای خانواده و انتقال‌نیافتن مسائل فرهنگی از نسل قبل به نسل بعدی، گفتگو بین اعضای خانواده کم‌رنگ شده است؛ زیرا گفتگو بین اعضای خانواده، تجربه و فرهنگ را به فرزندان انتقال می‌دهد و افزایش فضای عاطفی بین آن‌ها را سبب می‌شود.
تغییر سبک زندگی: با هجوم و تبلیغ گسترده فرهنگ بیگانه توسط این رسانه ها، سبک زندگی ایرانی اسلامی دچار آسیب جدی شده است برخی از مهم‌ترین مؤلفه های این آسیب به قرار زیر است:
  1. شیوه تغذیه: تغییر ذائقه و روی آوردن به غذاهایی نامناسبی مانند پیتزا، همبرگر، ساندویچ و فست فودها به جای استفاده از غذاهای مفید و سنتی مانند آب‌گوشت، آش ، هلیم و ... .
  2. خودآرایی: تغییر بینش نسبت به خودآرایی و سبک آرایش که به مدل های رعب آور غربی نزدیک شده است.
  3. پوشش: نوع پوشش در زنان و مردان اکنون نه از سبک ایرانی و نه از سبک اسلامی تبعیت می‌کند و به پوششی بدن نما و تنگ و گاها پاره و کوتاه که هیچ تائید عقلایی را برای آن جز تبعیت از مدل های بیگانه نمی‌توان درنظر گرفت.
  4. معماری: نحوه معماری ساختمان ها و فضاسازی داخلی و دکوراسیون آن‌ها که گاه واقعاً با ذائقه و طبع مردم ایران سازگار نیست.
  5. گویش: استفاده از کلمات و جملات زبان های بیگانه به جای آن که سبب خجالت و نشان دهنده خودباختگی فرد باشد، متأسفانه نشان دهنده روشن فکری و متجدد بودن او تلقی و سبب افتخار وی می‌باشد.
  6. سنت‌ها: کمرنگ شدن سنت های ایرانی اسلامی مانند نوروز، شب یلدا و اعیاد اسلامی و پر رنگ جلوه دادن مناسبت هایی مانند کریسمس و ولنتاین.
  7. مصرف‌گرایی: ترویج روحیه تجمل گرایی، چشم و هم چشمی و تبلیغ لذت بخش بودن خرید و نادیده گرفتن فرهنگ قناعت و دوری از اسراف.
  8. بینش: تغییر نگرش فرد نسبت به وطن و هم‌وطنان خویش و طرفداری از فرهنگ بیگانه و استفاده از برندهای خارجی و افتخار به آن.
  9. مدگرایی: وجود کانال های مختلف برای تبلیغ سبک زندگی غربی و نمایش جاذبه های این سبک زندگی و از طرفی نیز وجود تبلیغات فراوان برای فروش کالاهایی با زرق و برق فراوان و در معرض دید بودن مدام این تبلیغات، سبب سوق دادن جامعه به سوی مدگرایی خواهد شد. معرفی کالاهای لوکس و مزایای استفاده از آن ها و مسابقه برتری جویی و پیشی گرفتن از دیگران در مدرن تر جلوه دادن زندگی خود، سبب روی آوردن به تجملات و دوری هرچه بیشتر از سبک زندگی ایرانی اسلامی شده است. طبق پژوهشی در ایران، این فرضیه تائید گردید که استفاده از استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی موجب مدگرایی می‌شوند[3].
ادامه دارد.
 
پی نوشت
[1] دو فصلنامه مشارکت و توسعه اجتماعی، دوره1، شماره2، بهار و تابستان 1395، ص17.
[2] امپریالیسم به نظامی گفته می شود که به دلیل مقاصد اقتصادی یا سیاسی می خواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمین ها و ملت ها و اقوام دیگر را زیر سلطه خود درآورد.
[3] دو فصلنامه مشارکت و توسعه اجتماعی، دوره1، شماره2، بهار و تابستان 1395، ص17.