ترس در کودکان، انواع، علائم، علت و درمان آن (بخش دوم)
تقریبا همه آدمها حس ترس را تجربه کردهاند. البته در مورد خیلیها این حس موقتی و گذرا است اما گاهی اوقات هم به یک ترس همیشگی و آزاردهنده تبدیل میشود که زندگی طبیعی فرد را مختل میکند. کودکان هم دچار این ترس ها می شوند و نیاز به درمان دارند.
در مسیر رشد و تحول نوزاد، اولین ترسی که پس از ترس از ارتفاع و ترس از صدای بلند در کودک شکل میگیرد، اضطراب جدایی است.
چکیده : تقریبا همه آدمها حس ترس را تجربه کردهاند. البته در مورد خیلیها این حس موقتی و گذرا است اما گاهی اوقات هم به یک ترس همیشگی و آزاردهنده تبدیل میشود که زندگی طبیعی فرد را مختل میکند. کودکان هم دچار این ترس ها می شوند و نیاز به درمان دارند.
تعداد کلمات 1446 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1446 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
ترسهای نوزاد تا ۲ سالگی
دو ترس در بشر ذاتی هستند و از بدو تولد با کودک همراه میباشند. ۱. ترس از ارتفاع، ۲. ترس از صدای مهیب. این دو ترس همراه با تولد در نوزاد وجود دارد و نیازی به یادگیری نیست. همراه شدن چیزهای دیگر همراه با این دو ترس باعث میشود ترسهای دیگری در کودک بهوجود بیاید. بهطور مثال، اگر چندبار حیوانی همراه با صدای مهیب همراه شود، بر اساس قانون شرطی شدن، کودک از حیوان نیز خواهد ترسید.
مهمترین ترس در سنین ۶ ماهگی تا دو سالگی ترس جدایی یا اضطراب جدایی است.
ترس از هیولا، شبه، سایه
ترس از چیزهای ناشناخته
ترس از حیوانات که شایعترین آن سگ است
ترس از صدای بلند مانند جاروبرقی
در این مرحله بهجهت رشد قوای تخیل، ترسهای جدیدی در کودک شکل میگیرد. از سن یکسالگی قوای تخیل در کودک رشد کرده و توانایی تخیل موجوداتی که وجود ندارند را پیدا میکند. منتهی در این سنین کودک هنوز توانایی تفاوت قائل شدن بین خیال و واقعیت را پیدا نکرده است، بنابراین تخیل خود را واقعی فرض میکند. اگر خیال هیولا بهذهن او برسد، نمیتواند تشخیص بدهد که هیولا تنها در خیال او است و حقیقت ندارد.
در این دوران کودک تمایل دارد در دنیایی قابل کنترل و قابل پیشبینی زندگی کند. بههمین جهت هرگونه تغییرات بزرگ از جمله مراقبین متعدد، عوض کردن خانه، جنگ و جدال والدین و یا نامنظم بودن ساعتهای خواب و بیداری و نداشتن روتین زندگی میتواند برای کودک ترسآور باشد.
از ۲ سالگی تا پیش از دبستان ترسهای کودک شامل ترس از تاریکی، هیولا و حیوانات میشود. اگرچه لازم بهذکر است که ترسهای مرحله قبلی کودک نیز میتواند در کودک همچنان باقی بماند و به شکلهای دیگری خود را نشان دهد.
اضطراب جدایی (در این دوران، اضطراب جدایی شکل دیگری بهخود گرفته و کودک دیگر از بازار رفتن مادر نمیترسد بلکه از طلاق، رها کردن و یا از دست دادن والدین میترسد).
ترس از تاریکی (ترس از تاریکی در این دوران شکل واقعیتر دیگری بهخود میگیرد و کودک بهجای هیولا از دزد میترسد)
ترس از بلایای طبیعی
ترس از حیوانات
ترس از تنها در خانه ماندن
ترس از برنامههای ترسناک تلویزیون و یا خبرهای بد
ترس از مرگ، بیماری، دکتر
ترس از گم شدن
در این دوره، ترسهای مراحل قبل در صورت برطرف نشدن میتواند همچنان بهصورتهای دیگری خود را نشان دهد. بهطور مثال، ترس از تنهایی در کودکی که ناشی از اضطراب جدایی است، در این دوران میتواند خود را بهصورت ترس از دست دادن والدین و یا ترس از مدرسه بهدلیل دور شدن از والدین نشان دهد. این ترس معمولاً همراه با دل پیچه و تهوع در کودک است. در دوران نوجوانی، اضطراب جدایی بهصورت ترس از طرد شدن توسط همسالان بروز مییابد و نوجوان همواره نگران آن است که مورد پذیرش همسن و سالهای خود قرار نگیرد. این ترس در کودک و نوجوان بهصورت ترس از شکست نیز بروز مییابد، زیرا کودک و یا نوجوان پذیرش و طرد نشدن خود را در گرو موفقیت تحصیلی و راضی کردن معلم خود میداند.
ترس از مدرسه و معلم
ترس از امتحان و نمره کم
ترس از عملکرد بد در مدرسه و مهارتهای ورزشی
ترس از شکست و عدم پذیرش
البته همه ترسهای ما، سازگارانه و در جهت بقا نمیباشد. بسیاری از ترسهای انسان، بیش از حد و نامتناسب با واقعیت است و باعث از کار انداختن تواناییهای انسان میشود. ترسهای کودک وقتی با مراحل رشدی او تناسب ندارد، باید آن را ناسازگارانه در نظر گرفت. اگر کودکی در ۲ و یا ۳ سالگی دچار ترس از هیولا میشود، نباید نگران بود؛ زیرا ترس او ناشی از رشد قوای شناختی و فکری او است. ولکن اگر ترس او برای مدت ۲ سال یا بیشتر ادامه یابد، ترس کودک ارتباطی به مرحله رشدی او ندارد. پر واضح است که موقتی و یا بلندمدت بودن ترسهای کودک، بهمقدار زیادی به واکنشها و نوع برخورد والدین بستگی دارد.
۲. چسبیدن به والدین
۳. خشک شدن دهان
۴. لرزش بدن
۵. رنگ پریدگی صورت
۶. نفس تنگی
۷. ضربان قلب بالا
۸. عرق کردن
۹. خستگی شدید
۱۰. شب ادراری
۱۱. ناتوانی در تصمیمگیری
۱۲. لکنت زبان
۱۳. گوشهگیری، انزواطلبی و کمرویی
۱۴. اختلال درخواب
۱۵. اختلال گوارشی
۱۶. ناخن جویدن
۱۷. خشم و عصبانیت
۱۸. غمگینی زیاد
۱۹. دروغگویی بهجهت ترس (با قدرت تخیل که در ۲ سالگی شکل میگیرد، تفاوت دارد)
۲۰. دیدن خوابهای ترسناک
بنابراین برای انکه کودکی ترسو داشته باشید موارد زیر را انجام دهید:
۱. هر زمان کودک درباره ترسهایش با شما حرف زد، شما باید حرف او را قطع کنید و به او بگویید ترسهایش بیمورد هستند. سعی کنید ترس او را ناچیز و بیاهمیت جلوه دهید. اگر کودک شما از حیوانی میترسد، به او بگویید که او بزرگ شده است و این ترسها برای بچههای کوچک است. او باید خجالت بکشد از اینکه از این چیزها میترسد. هیچکدام از همسن و سالهایش نمیترسند. اگر کودک ۳ ساله شما هنگام خوابیدن به شما میگوید که دیوی در پشت پردهها پنهان شده، به او بگویید که این حرفها مزخرف است. هیچ دیوی پشت پرده نیست. او باید چشمهایش را ببندد تا بخوابد.
ادامه دارد...
منبع : dr-sanaie.com
مهمترین ترس در سنین ۶ ماهگی تا دو سالگی ترس جدایی یا اضطراب جدایی است.
اضطراب جدایی
در مسیر رشد و تحول نوزاد، اولین ترسی که پس از ترس از ارتفاع و ترس از صدای بلند در کودک شکل میگیرد، اضطراب جدایی است. قوای ذهنی کودک تا پیش از ۶ ماهگی توانایی آن را ندارد که درک کند وقتی چیزی از جلوی چشم او محو میشود هنوز وجود دارد. بعد از ۶ ماهگی (گرچه بر اساس برخی تحقیقات این توانایی در سنین پایینتر در کودک شکل میگیرد) رشد مغری به کودک اجازه میدهد تا درک کند زمانی که مادر به خرید میرود، همچنان وجود دارد؛ بنابراین کودک نگران مادر میشود. پیش از این توانایی، ندیدن مادر و یا هر چیز دیگری بهمعنای نبودن آن چیز بود. این توانایی باعث میشود کودک در کنار هیچ فردی بهغیر از مراقب اصلی خود احساس آرامش نکند و از غریبهها بترسد، زیرا او میتواند چهره غریبهها را از افراد آشنا تشخیص بدهد. اضطراب جدایی، خود را بهصورت ترس از بزرگسالان و یا کودکان غریبه و یا چیزهای ناآشنا نیز نشان میدهد.ترس کودک دو ساله تا ۴ ساله
ترس از تاریکیترس از هیولا، شبه، سایه
ترس از چیزهای ناشناخته
ترس از حیوانات که شایعترین آن سگ است
ترس از صدای بلند مانند جاروبرقی
در این مرحله بهجهت رشد قوای تخیل، ترسهای جدیدی در کودک شکل میگیرد. از سن یکسالگی قوای تخیل در کودک رشد کرده و توانایی تخیل موجوداتی که وجود ندارند را پیدا میکند. منتهی در این سنین کودک هنوز توانایی تفاوت قائل شدن بین خیال و واقعیت را پیدا نکرده است، بنابراین تخیل خود را واقعی فرض میکند. اگر خیال هیولا بهذهن او برسد، نمیتواند تشخیص بدهد که هیولا تنها در خیال او است و حقیقت ندارد.
در این دوران کودک تمایل دارد در دنیایی قابل کنترل و قابل پیشبینی زندگی کند. بههمین جهت هرگونه تغییرات بزرگ از جمله مراقبین متعدد، عوض کردن خانه، جنگ و جدال والدین و یا نامنظم بودن ساعتهای خواب و بیداری و نداشتن روتین زندگی میتواند برای کودک ترسآور باشد.
از ۲ سالگی تا پیش از دبستان ترسهای کودک شامل ترس از تاریکی، هیولا و حیوانات میشود. اگرچه لازم بهذکر است که ترسهای مرحله قبلی کودک نیز میتواند در کودک همچنان باقی بماند و به شکلهای دیگری خود را نشان دهد.
ترس کودک ۵ ساله تا ۷ ساله
با بزرگ شدن کودک، دیگر او از هیولا و ارواح نمیترسد و حتی گاها از فیلمهای درباره هیولا لذت نیز میبرد. دیگر تخیل برای او ترسآور نمیباشد و این ترسهای دنیای واقعی است که او را نگران میکند. در این دوران، کودکان بهجهت حجم اطلاعات بیشتری که از دنیای اطراف بهدست میآورند، با دنیای واقعی بیشتر آشنا میشوند و ترسهای کودک بیشتر در ارتباط با دنیای واقعی است. ترسهایی از قبیل:اضطراب جدایی (در این دوران، اضطراب جدایی شکل دیگری بهخود گرفته و کودک دیگر از بازار رفتن مادر نمیترسد بلکه از طلاق، رها کردن و یا از دست دادن والدین میترسد).
ترس از تاریکی (ترس از تاریکی در این دوران شکل واقعیتر دیگری بهخود میگیرد و کودک بهجای هیولا از دزد میترسد)
ترس از بلایای طبیعی
ترس از حیوانات
ترس از تنها در خانه ماندن
ترس از برنامههای ترسناک تلویزیون و یا خبرهای بد
ترس از مرگ، بیماری، دکتر
ترس از گم شدن
در این دوره، ترسهای مراحل قبل در صورت برطرف نشدن میتواند همچنان بهصورتهای دیگری خود را نشان دهد. بهطور مثال، ترس از تنهایی در کودکی که ناشی از اضطراب جدایی است، در این دوران میتواند خود را بهصورت ترس از دست دادن والدین و یا ترس از مدرسه بهدلیل دور شدن از والدین نشان دهد. این ترس معمولاً همراه با دل پیچه و تهوع در کودک است. در دوران نوجوانی، اضطراب جدایی بهصورت ترس از طرد شدن توسط همسالان بروز مییابد و نوجوان همواره نگران آن است که مورد پذیرش همسن و سالهای خود قرار نگیرد. این ترس در کودک و نوجوان بهصورت ترس از شکست نیز بروز مییابد، زیرا کودک و یا نوجوان پذیرش و طرد نشدن خود را در گرو موفقیت تحصیلی و راضی کردن معلم خود میداند.
ترس کودک ۸ ساله تا ۱۱ ساله
در این دوران، اعتماد بهنفس در حال شکلگیری است (اعتماد بهنفس با عزت نفس که در سنین پایینتر شکل میگیرد، متفاوت است) بنابراین ترسهای کودک در ارتباط با شکلگیری اعتماد بهنفس میباشد.ترس از مدرسه و معلم
ترس از امتحان و نمره کم
ترس از عملکرد بد در مدرسه و مهارتهای ورزشی
ترس از شکست و عدم پذیرش
ترس کودک ۱۲ ساله تا ۱۸ ساله
مهمترین دغدغه نوجوان در این سنین، داشتن رابطه خوب با گروه همسالان و پذیرفته شدن از سوی آنها است. کودک بیشترین وقت خود را در این سنین با همسالان خود میگذراند و بنابراین پذیرفته نشدن از سوی همسالان بسیار دردناک بوده و احساس تنهایی و غم زیادی را برای نوجوان ایجاد میکند. بههمین جهت ترس از پذیرفته نشدن توسط همسالان، بزرگترین ترس در این سنین است.البته همه ترسهای ما، سازگارانه و در جهت بقا نمیباشد. بسیاری از ترسهای انسان، بیش از حد و نامتناسب با واقعیت است و باعث از کار انداختن تواناییهای انسان میشود. ترسهای کودک وقتی با مراحل رشدی او تناسب ندارد، باید آن را ناسازگارانه در نظر گرفت. اگر کودکی در ۲ و یا ۳ سالگی دچار ترس از هیولا میشود، نباید نگران بود؛ زیرا ترس او ناشی از رشد قوای شناختی و فکری او است. ولکن اگر ترس او برای مدت ۲ سال یا بیشتر ادامه یابد، ترس کودک ارتباطی به مرحله رشدی او ندارد. پر واضح است که موقتی و یا بلندمدت بودن ترسهای کودک، بهمقدار زیادی به واکنشها و نوع برخورد والدین بستگی دارد.
علائم ترس در کودکان
۱. اجتناب از موقعیت ترسآور۲. چسبیدن به والدین
۳. خشک شدن دهان
۴. لرزش بدن
۵. رنگ پریدگی صورت
۶. نفس تنگی
۷. ضربان قلب بالا
۸. عرق کردن
۹. خستگی شدید
۱۰. شب ادراری
۱۱. ناتوانی در تصمیمگیری
۱۲. لکنت زبان
۱۳. گوشهگیری، انزواطلبی و کمرویی
۱۴. اختلال درخواب
۱۵. اختلال گوارشی
۱۶. ناخن جویدن
۱۷. خشم و عصبانیت
۱۸. غمگینی زیاد
۱۹. دروغگویی بهجهت ترس (با قدرت تخیل که در ۲ سالگی شکل میگیرد، تفاوت دارد)
۲۰. دیدن خوابهای ترسناک
چطور میتوان کودکی ترسو پرورش داد؟
بهتر آن است که در ابتدا روشهایی را که با آنها کودکی ترسو پرورش مییابد را شرح دهیم. با کارهایی که در ادامه بیان میشود، میتوان مطمئن بود که کودکی ترسو، گوش بهفرمان و بیش از حد محتاط خواهیم داشت. کودکی که هیچگونه خلاقیتی ندارد و از ترس خرابکاری و خوب عمل نکردن، به دهان اطرافیان نگاه میکند. کودکی همیشه مضطرب که هیچ مقدار از امنیت خارجی، احساس آرامش درونی به او نمیدهد. چنین فردی، آرام بودن اوضاع بیرونی باز بیشتر ذهن او را مضطرب میکند زیرا ذهن او همواره منتظر یک اتفاق است و بیاتفاقی و آرامش نشان از یک اتفاق بسیار ناگوار دارد. والدین با بهکار بستن هر یک از موارد زیر میتوانند ترسهای بیشتری در کودک ایجاد کنند. هر چه این موارد را در نحوه تعامل خود با کودک تان بیشتر بهکار ببرید، تعداد ترسهای بیشتری را در کودک شکل خواهید داد.بنابراین برای انکه کودکی ترسو داشته باشید موارد زیر را انجام دهید:
۱. هر زمان کودک درباره ترسهایش با شما حرف زد، شما باید حرف او را قطع کنید و به او بگویید ترسهایش بیمورد هستند. سعی کنید ترس او را ناچیز و بیاهمیت جلوه دهید. اگر کودک شما از حیوانی میترسد، به او بگویید که او بزرگ شده است و این ترسها برای بچههای کوچک است. او باید خجالت بکشد از اینکه از این چیزها میترسد. هیچکدام از همسن و سالهایش نمیترسند. اگر کودک ۳ ساله شما هنگام خوابیدن به شما میگوید که دیوی در پشت پردهها پنهان شده، به او بگویید که این حرفها مزخرف است. هیچ دیوی پشت پرده نیست. او باید چشمهایش را ببندد تا بخوابد.
ادامه دارد...
منبع : dr-sanaie.com
بیشتر بخوانید :
از بین بردن ترس در کودکان
درمان ترس در کودکان
برای از بین بردن ترس کودکان خردسال چه کنیم؟
هراس و ترس در کودکان
ترسها و هراسها در کودکان
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}