عزت نفس، نشانه های کمبود و راهکار افزایش آن (بخش اول)
افزایش عزت نفس مشکلی است که اکثر انسانها با آن دست به گریبان هستند. راه های افزایش عزت نفس و یا درمان عزت نفس پایین از طریق بهکار گیری روش هایی صورت می گیرد که بطور مشروح در این مطلب به انها اشاره می شود. با ما همراه باشید.
از نشانه های کمبود عزت نفس اینست که فرد خود را بهکرات و در هر زمینهای با دیگران مقایسه میکند و معمولاً به این نتیجه میرسد که دیگران بهتر و موفقتر از او هستند.
چکیده : افزایش عزت نفس مشکلی است که اکثر انسانها با آن دست به گریبان هستند. راه های افزایش عزت نفس و یا درمان عزت نفس پایین از طریق بهکار گیری روش هایی صورت می گیرد که بطور مشروح در این مطلب به انها اشاره می شود. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 1050 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1050 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
عزت نفس یعنی چه
مفهوم عزت نفس مانند مفاهیمی چون عشق و اراده، مفهومی سهل و ممتنع میباشد؛ چه که افراد از سویی بنابر تجربیات خود آن را درک میکنند و از سویی دیگر، همه بهدنبال معنای حقیقی و علمی آن هستند.
عزت نفس عبارت است از نظر کلی من درباره خودم. آیا خود را خوب، ارزشمند و دوستداشتنی میدانم؟ اگر جواب منفی باشد، من دچار کمبود عزت نفس هستم و اگر جواب آری باشد، من دارای سلامت نفس هستم.ناتانیل براندن عزت نفس را بهمعنای احساس شایستگی، صلاحیت و ارزشمندی برای زندگی کردن میداند.
حتماً شنیدهایم که وفتی افراد از فردی چندان خوششان نمیآید و او را مغرور میدانند، میگویند اعتماد به نفسش و یا عزت نفسش زیادی است. هیچ کس دارای زیادی عزت نفس نمیباشد، زیرا عزت نفس مانند نظام ایمنی بدن است، همانگونه که نمیتوان گفت نظام ایمنی فردی بیش از حد قوی است، به همین ترتیب نمیتوان بیان کرد که فردی دارای زیادی عزت نفس است. فرد دارای عزت نفس سالم افکار، احساسات، قابلیتها و نقاط ضعف خود را آنگونه که واقعاً هست میبیند و میپذیرد و از آنجایی که همه انسانها دارای نقاط ضعف و کمال هستند، هیچ انسانی در صورت شناخت حقیقی خود به زیادیِ اعتماد به نفس نخواهد رسید، بلکه برای عقاید، نظرات و ویژگیهای روانی و فیزیکی خود احترام قائل میشود؛ همانگونه که برای ویژگیهای روانی و فیزیکی دیگران احترام قائل میشود.
اگر چه عزت نفس در کودکی و به واسطه پیامهایی مبنی بر دوستداشتنی بودن یا نبودن، توانایی یا ناتوانی و ارزشمند بودن یا نبودن خود که از دیگران و بالاخص مراقبین اصلی خود دریافت کردهایم، در ما شکل میگیرد؛ اما این به معنای آن نیست که عزت نفس پس از شکلگیری، ثابت است و افزایش عزت نفس امکانپذیر نیست. افرادی که دچار کمبود عزت نفس هستند پیامهای بیارزشی، دوست داشتنی نبودن و ناتوانی را در کودکی به کرات از اطرافیان خود و بالاخص مراقبین اصلی خود شنیدهاند و آن را مداوماً در ذهن خود تکرار میکنند. آنها بهطور مرتب به خود جملاتی مانند: تو نمیتوانی، از پس آن بر نمیآیی، منظورش از این حرف آن است که تو را دوست ندارد، لایق احترام نیستی برای همین این رفتار را با تو انجام داد و … میگویند. با تغییر صدای منفی ذهن میتوان عزت نفس را بهبود بخشید و به افزایش عزت نفس کمک نمود. معمولاً افراد چنان به این افکار منفی ذهن خود عادت کردهاند که وجود آن را در ذهن خود تشخیص نمیدهند و تنها متوجه اثرات و نشانههای آن میشوند، اثرات و نشانههایی که در ادامه توضیح داده شده است.
عزت نفس عبارت است از نظر کلی من درباره خودم. آیا خود را خوب، ارزشمند و دوستداشتنی میدانم؟ اگر جواب منفی باشد، من دچار کمبود عزت نفس هستم و اگر جواب آری باشد، من دارای سلامت نفس هستم.ناتانیل براندن عزت نفس را بهمعنای احساس شایستگی، صلاحیت و ارزشمندی برای زندگی کردن میداند.
حتماً شنیدهایم که وفتی افراد از فردی چندان خوششان نمیآید و او را مغرور میدانند، میگویند اعتماد به نفسش و یا عزت نفسش زیادی است. هیچ کس دارای زیادی عزت نفس نمیباشد، زیرا عزت نفس مانند نظام ایمنی بدن است، همانگونه که نمیتوان گفت نظام ایمنی فردی بیش از حد قوی است، به همین ترتیب نمیتوان بیان کرد که فردی دارای زیادی عزت نفس است. فرد دارای عزت نفس سالم افکار، احساسات، قابلیتها و نقاط ضعف خود را آنگونه که واقعاً هست میبیند و میپذیرد و از آنجایی که همه انسانها دارای نقاط ضعف و کمال هستند، هیچ انسانی در صورت شناخت حقیقی خود به زیادیِ اعتماد به نفس نخواهد رسید، بلکه برای عقاید، نظرات و ویژگیهای روانی و فیزیکی خود احترام قائل میشود؛ همانگونه که برای ویژگیهای روانی و فیزیکی دیگران احترام قائل میشود.
اگر چه عزت نفس در کودکی و به واسطه پیامهایی مبنی بر دوستداشتنی بودن یا نبودن، توانایی یا ناتوانی و ارزشمند بودن یا نبودن خود که از دیگران و بالاخص مراقبین اصلی خود دریافت کردهایم، در ما شکل میگیرد؛ اما این به معنای آن نیست که عزت نفس پس از شکلگیری، ثابت است و افزایش عزت نفس امکانپذیر نیست. افرادی که دچار کمبود عزت نفس هستند پیامهای بیارزشی، دوست داشتنی نبودن و ناتوانی را در کودکی به کرات از اطرافیان خود و بالاخص مراقبین اصلی خود شنیدهاند و آن را مداوماً در ذهن خود تکرار میکنند. آنها بهطور مرتب به خود جملاتی مانند: تو نمیتوانی، از پس آن بر نمیآیی، منظورش از این حرف آن است که تو را دوست ندارد، لایق احترام نیستی برای همین این رفتار را با تو انجام داد و … میگویند. با تغییر صدای منفی ذهن میتوان عزت نفس را بهبود بخشید و به افزایش عزت نفس کمک نمود. معمولاً افراد چنان به این افکار منفی ذهن خود عادت کردهاند که وجود آن را در ذهن خود تشخیص نمیدهند و تنها متوجه اثرات و نشانههای آن میشوند، اثرات و نشانههایی که در ادامه توضیح داده شده است.
نشانههای کمبود عزت نفس
افرادی که دچار کمبود عزت نفس هستند، بهگونههای متفاوتی با آن برخورد میکنند. گروهی بیارزشی، ناتوانی و دوست نداشتنی بودن خود را میپذیرند و دچار احساساتی چون شرم و گناه و رفتارهایی مانند وابستگی به دیگران، اعتیاد به مواد، ادامه زندگی با همسر بد رفتار و رفتارهای خودتخریبی میشوند، زیرا آنها در نهایت خود را شایسته یک زندگی خوب نمیدانند. آنها بهطور معمول دچار مشکلاتی مانند اضطراب وافسردگی هستند.
گروهی دیگر در عین حال که در ناخودآگاه خود را بیارزش میدانند، ولکن سعی در جبران آن بهطریق نادرست دارند. بهطور مثال، بعضی از آنها سعی میکنند با بهترین بودن در هر زمینهای که وارد میشوند، کمبود عزتنفس خود را جبران و موجب افزایش عزت نفس خود شوند. آنها در هر موردی تلاش دارند تا بهترین عملکرد را داشته باشند، دائم خود را با دیگران مقایسه میکنند و خود را مورد سرزنش قرار میدهند تا به باور خودشان، از این طریق انگیزه برای تلاش بیشتر پیدا کنند. آنها بدین وسیله سعی دارند تا آتش بیارزشی درون را خاموش کنند. بعضی دیگر از افراد این دسته با خوار شمردن دیگران و تحقیر آنان و برتر و بهتر دیدن خود سعی میکنند احساس دوست نداشتنی بودن و بیارزشی خود را پنهان کنند. این در حالی است که عزت نفس سالم میگوید من باارزشم، تو نیز باارزشی.
فردی که دچار کمبود عزت نفس است تعدادی از ویژگیهای زیر را دارد:
۱. برای عقاید و باورهای خود ارزش اندکی قائل است و بهراحتی تحت تأثیر جو و فضایی که در آن قرار دارد، نظراتش تغییر میکند و یا بالعکس، از آنجایی که به باورها و عقاید خود ناخودآگاه شک دارد، برای جبران آن چنان متعصبانه به باورهای خود میچسبد و از آنها دفاع میکند که او را تبدیل به انسانی غیرمنعطف و خشک میکند؛ چنانچه یونگ میگوید: تعصب به یک باور، نشانه شک داشتن به آن باور در ناخودآگاه است.
۲. بر روی خطاها و شکستهای خود تمرکز میکند و مهارتها و موفقیتهای خود را نادیده و کم اهمیت میانگارد.
۳. خود را بهکرات و در هر زمینهای با دیگران مقایسه میکند و معمولاً به این نتیجه میرسد که دیگران بهتر و موفقتر از او هستند.
۴. بازخورد منفی دیگران را میپذیرد و بازخورد مثبت آنها را تعارف و یا اغراق میداند.
۵. از خطر کردن و ریسک کردن گریزانند، زیرا نگران شکست و عدم موفقیت هستند. تا جای ممکن کمتر حرف میزنند تا اشتباهی چیزی نگویند و با دیگران معاشرت کمتری دارند تا خطاهای تصوری شان کمتر دیده شود.
۶. بسیار حساس و نازک نارنجی هستند. آنها از کوچکترین حرف و رفتاری احساس رنجش میکنند.
۷. نگران آینده هستند، زیرا خود را برای مقابله با وقایع توانا نمیبینند. آنها دائم نگرانند که در صورت وقوع یک اتفاق ناگوار، چه کاری از دست شان ساخته است.
ادامه دارد ...
منابع
۱. مک کی، ماتیو و فنینگ، پاتریک (۱۳۹۴). رشد و افزایش عزت نفس. ترجمه: مهرناز شهرآرای. نشر آسیم.
۲. جی بورن، ادموند (۱۳۹۳). تمرینات عملی برای درمان اضطراب و فوبیا. ترجمه: مهدی قرچهداغی. نشر آسیم.
۳. براندن، ناتانیل (۱۳۹۵). روانشناسی عزت نفس. ترجمه: مهدی قرچهداغی. نشر نخستین.
گروهی دیگر در عین حال که در ناخودآگاه خود را بیارزش میدانند، ولکن سعی در جبران آن بهطریق نادرست دارند. بهطور مثال، بعضی از آنها سعی میکنند با بهترین بودن در هر زمینهای که وارد میشوند، کمبود عزتنفس خود را جبران و موجب افزایش عزت نفس خود شوند. آنها در هر موردی تلاش دارند تا بهترین عملکرد را داشته باشند، دائم خود را با دیگران مقایسه میکنند و خود را مورد سرزنش قرار میدهند تا به باور خودشان، از این طریق انگیزه برای تلاش بیشتر پیدا کنند. آنها بدین وسیله سعی دارند تا آتش بیارزشی درون را خاموش کنند. بعضی دیگر از افراد این دسته با خوار شمردن دیگران و تحقیر آنان و برتر و بهتر دیدن خود سعی میکنند احساس دوست نداشتنی بودن و بیارزشی خود را پنهان کنند. این در حالی است که عزت نفس سالم میگوید من باارزشم، تو نیز باارزشی.
فردی که دچار کمبود عزت نفس است تعدادی از ویژگیهای زیر را دارد:
۱. برای عقاید و باورهای خود ارزش اندکی قائل است و بهراحتی تحت تأثیر جو و فضایی که در آن قرار دارد، نظراتش تغییر میکند و یا بالعکس، از آنجایی که به باورها و عقاید خود ناخودآگاه شک دارد، برای جبران آن چنان متعصبانه به باورهای خود میچسبد و از آنها دفاع میکند که او را تبدیل به انسانی غیرمنعطف و خشک میکند؛ چنانچه یونگ میگوید: تعصب به یک باور، نشانه شک داشتن به آن باور در ناخودآگاه است.
۲. بر روی خطاها و شکستهای خود تمرکز میکند و مهارتها و موفقیتهای خود را نادیده و کم اهمیت میانگارد.
۳. خود را بهکرات و در هر زمینهای با دیگران مقایسه میکند و معمولاً به این نتیجه میرسد که دیگران بهتر و موفقتر از او هستند.
۴. بازخورد منفی دیگران را میپذیرد و بازخورد مثبت آنها را تعارف و یا اغراق میداند.
۵. از خطر کردن و ریسک کردن گریزانند، زیرا نگران شکست و عدم موفقیت هستند. تا جای ممکن کمتر حرف میزنند تا اشتباهی چیزی نگویند و با دیگران معاشرت کمتری دارند تا خطاهای تصوری شان کمتر دیده شود.
۶. بسیار حساس و نازک نارنجی هستند. آنها از کوچکترین حرف و رفتاری احساس رنجش میکنند.
۷. نگران آینده هستند، زیرا خود را برای مقابله با وقایع توانا نمیبینند. آنها دائم نگرانند که در صورت وقوع یک اتفاق ناگوار، چه کاری از دست شان ساخته است.
ادامه دارد ...
منابع
۱. مک کی، ماتیو و فنینگ، پاتریک (۱۳۹۴). رشد و افزایش عزت نفس. ترجمه: مهرناز شهرآرای. نشر آسیم.
۲. جی بورن، ادموند (۱۳۹۳). تمرینات عملی برای درمان اضطراب و فوبیا. ترجمه: مهدی قرچهداغی. نشر آسیم.
۳. براندن، ناتانیل (۱۳۹۵). روانشناسی عزت نفس. ترجمه: مهدی قرچهداغی. نشر نخستین.
بیشتر بخوانید :
تقویت عزت نفس در خود
چگونه عزت نفس بالایی داشته باشیم ؟
چرا احساس کمبود عزت نفس می کنیم؟
عزت نفس با هدف گذاری خلق می شود نه با رویا
هفت گام سریع برای تقویت عزت نفس
خودباوری و اعتماد به نفس
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}