فطرت، یکی از عوامل موثر بر رشد انسان است. 
 
چکیده: یکی از سئوالات مهم در روان شناسی رشد، پرسش از عوامل موثر در رشد است. در این نوشتار به پاسخ این سئوال از متون دینی می پردازیم. با ما همراه باشید تا پاسخ این سئوال را بیابید. 

تعداد کلمات 958 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

عوامل مؤثر در رشد از دیدگاه اسلام

برای آنکه رشد و تربیت انسان به طور صحیح عملی شود و انسان در این مسیر با موانع و ناسازگاریهایی رو به رو نشود، اسلام توجه به عوامل و اصول زیر را ضروری می داند:
 
  1. رشد و تربیت انسان باید براساس فطرت صورت گیرد.

از دیدگاه اسلام، وجود فطرت، مسلم و قطعی است. انسان براساس فطرت الهی خلق شده و دین اسلام هم دین فطرت است و به همین دلیل باقی و همیشگی است.
قرآن در این باره می فرماید: حقگرایانه روی به دین آور، ملازم سرشت و فطرتی باشید که خداوند مردم را بر آن سرشته است (آری این آفرینش خداوند است) و آفرینش خدای را دگرگونی و تبدیلی نیست.[1]
وظیفه اصلی پیامبران الهی که بزرگترین مربیان بشر و متخصصان رشد هستند، بیدار کردن و به کار انداختن همین ویژگیهای فطری انسان است.
علی (علیه السلام) می فرماید: خداوند پیامبران خود را برانگیخت و پیاپی میان مردم فرستاد تا او را به ادای پیمان فطرت وادارند و نعمتهای فراموش شده خدا را یادآوری کنند و با فعالیتهای تبلیغی خود نیروهای نهفته عقل (استعدادهای پنهان) مردم را برانگیزند و به کار اندازند.[2]
فطرت چیست و خصوصیات آن کدام است؟ فطرت همان سرشت انسان است و پیداست که سرشت، اکتسابی نیست. کلمه فطرت با غریزه از این نظر تفاوت دارد که نخست از غریزه آگاهانه تر است؛ انسان آنچه را که می داند، می تواند بداند که می داند. یعنی انسان یک رشته فطریاتی دارد که به آنها آگاه است؛ به علاوه، غریزه در محدوده امور مادی و حیوانی است؛ در حالی که فطرت مربوط به مسائلی است که ما آنها را امور انسانی (برتر از امور حیوانی) می نامیم.
از دیدگاه اسلام، انسان در جنبه های شناختی و قلبی (عاطفی) خصوصیاتی فطری دارد. انسان در بعد شناختی، بعضی چیزها را - که البته زیاد نیست- به وسیله فطرت خود دریافته است. اصول تفکر انسان که در همه مشترک است فطری است. فروع و شاخه های آن، اکتسابی است، زیرا انسان در دانستن اصول تفکر نیازمند به مقدمات و قیاس کردن یا نتیجه گرفتن نیست؛ یعنی ساختمان فکری او به گونه ای است که آن مسائل، وقتی عرضه شود، نیاز به استدلال و برهان ندارد و قابل فهم است. در ابعاد گرایشی و عاطفی نیز انسان فطریاتی دارد، این ویژگیهای فطری عبارتند از:
1. حقیقت جویی. نیاز به اینکه باید حقیقت چیزها، امور و جهان را آنچنان که هست، دریابد (حس کنجکاوی)
۲. گرایشهای اخلاقی (گرایشهای مبتنی بر فضایل). انسان به یک رشته امور علاقه مند است که برای او منفعت مادی به همراه ندارد، بلکه تنها به دلیل فضیلت و خیر عقلانی برای او ارزشمندند مانند گرایش به راستی، تنفر از دروغ، گرایش به پاکی، صداقت و تعاون. . . .
 ۳. علاقه به جمال و زیبایی. در هر انسانی گرایش به زیبایی یا زیبایی آفرینی (هنر) وجود دارد. زیبایی برای انسان می تواند یک موضوع اصلی و مستقل از امور دیگر باشد.
۴. خلاقیت و ابتکار. ساختن و اختراع، صرف نظر از اینکه احتیاجهای زندگی بشر را برطرف می کند، یک گرایش فطری است.
5. عشق و پرستش. در این نوع گرایش که مخصوص انسان است، انسان از حالت عادی خارج می شود و توجه وی فقط به یک چیز جلب می شود. حتی اگر کسی خود، این حالت را نداشته باشد، آن را در نزد افراد دیگر می ستاید و از آن به وجد می آید. فطرت انسانی، فنای عاشق را در راه معشوق یک افتخار می داند.
 

٢. عوامل ارثی (قبل از تولد) و تأثیر آنها در رشد

اسلام به عوامل ارثی و تأثیر آن در رشد انسان توجه خاصی دارد و مجموعه عوامل قبل از تولد، از قبیل نحوه انتخاب همسر، زمان ازدواج، زمان تشکیل نطفه و تأثیر عوامل ژنتیکی، ایام بارداری، هنگام تولد و زمان زایمان را در رشد و سلامت جسمی و روانی انسان مؤثر می داند و به آنها عنایت دارد. در این مورد به چند حدیث اشاره می شود :
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: بینید نطنه خود را در چه محلی قرار می دهید زیرا «عرق» به طور پنهانی عمل می کند.[3]
در این حدیث، پیامبر نسبت به اینکه نطفه در کجا قرار داده می شود و به عبارت دیگر کدام همسر برای داشتن فرزند انتخاب می گردد، هشدار داده است و عرق (یا به اصطلاح امروزی، ژن) را به عنوان عاملی که بسیار پوشیده و پنهان عمل می کند، معرفی کرده است.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرماید: اگر در موقع آمیزش و لحظه انعقاد نطفه، دل آرام، گردش خون طبیعی و بدن خالی از اضطراب باشد، فرزند علی القاعده به پدر و مادر خود ماننده است.[4]
و به طور کلی می توان گفت که اسلام دوران قبل از تولد را از عوامل مؤثر و مهم در ارشد انسان به شمار می آورد تا آنجا که اصولا دوران جنینی را عامل تعیین کننده درسعادت و شقاوت فرد معرفی می کند.[5]
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: شقاوت انسان بدبخت و سعادت انسان خوشبخت در شکم مادر تعیین می شود.[6]


 
پی نوشت:

[1] . روم، 30
[2] . نهج البلاغه ملا فتح الله، ص 37.
[3] . المستطرف، ج ۲، ص ۱۲۸.
[4] . مجلسی، ۱۳۶۲، ج ۱، ص ۳۷۹.
البته این بدان معناست که زمینه شقاوت و سعادت انسان در مرحله قبل از تولد می تواند تعیین شود و . بدیهی است که از دیدگاه اسلام، محیط بعد از تولد نیز عامل بسیار مهمی است که می تواند این زمینه را کاملا از بین ببرد و یا آن را تقویت و آشکار کند. پیغمبر اکرم (ص) در جای دیگری اشاره می فرماید: چه بسا کسی که خوشبخت به دنیا آمده (با رفتار ناصواب خود) بعدها بدبخت شود و کسی هم که بدبخت به دنیا آمده (با انجام دادن کار نیک) بعدها خوشبخت گردد (تفسیر روح البیان، ج ۱، ص ۱۰۴).
 [6] . مجلسی، ۱۳۶۲، ج ۳، ص 43.

 
ادامه دارد...

 
منبع: کتاب «روانشناسی رشد»
نویسنده: دکتر سوسن سیف و دیگران 

بیشتر بخوانید:
مراحل رشد از دیدگاه اسلام (بخش اول)
مراحل رشد در کودکان
مراحل رشد کودک
سن و مراحل رشد کودک
مراحل رشد کودک از دید اسلام را بیان کنید.