ضرورت احترام و تکریم سالمندان
تعداد کلمات: 822 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
سابقه فرهنگ تکریم سالمندان
با درنگی بر سبک زندگی نسلهای قبل از خود، درمییابیم که بزرگان و ریشسفیدان هر خانواده، قوم و طایفهای؛ از ارج و قرب فراوانی برخوردار بودند. نشستن در صدر مجلس از آنِ آنها بود. برای مشورت در کارهای مختلف، به آنها رجوع میکردند و از تجاربشان استفاده میکردند. از نصایح آنها بهره برده و حرف آنها را آویزه گوش خود میساختند. کسی حرف آنها را زمین نمیانداخت و لذا برای حل منازعات و قهرها، به آنها مراجعه شده و ماجرا ختم به خیر و آشتی صورت میگرفت. همچنین، حضورشان سبب جمع شدن فرزندان، نوهها، عروسها و دامادها در خانواده کنار یکدیگر بود. نهایتاً در یک جمله، وجودشان به عنوان برکت، گفتارشان راهنمای هدایت و فصل الخطاب هر بحث و مجادلهای بودند.تغییر فرهنگ احترام به سالمندان
با توجه به هجمههای گسترده جنگ نرم برای تلقین مدرنیته و سبک زندگی غربی و موفقیت آن در برخی عرصهها، شاهد تغییراتی در سبک زندگی اصیل اسلامی-ایرانی و دور شدن از آموزههای غنی فرهنگمان هستیم. تا جایی که نه تنها بزرگان و سالمندان خانوادهها اکرام و احترام نمیشوند، بلکه به آنها بهایی داده نشده و به تمسخر گرفته میشوند. این امر در جامعه فعلی ما تا جایی پیش رفته که باعث خالی شدن خانوادهها از حضور گرم و برکات آنها و رونق خانههای سالمندان شده است.ضرورت احترام و تکریم سالمندان
احترام و تکریم سالمندان را میتوان یک مسئولیت و وظیفه دینی، وجدانی و عقلی دانست:وظیفه وجدانی
وجدان انسان حکم میکند تا نسبت به کسی که تمام عمر خود را در راستای رشد و شکوفایی او صرف نموده است نهتنها احترام گذاشته، بلکه خدمتهای او را تلافی کند و برای رفع نیازهای او بکوشد.
وظیفه عقلی
همانطور که میدانیم، قاعده وجوب شکر منعم، یک قاعده عقلی است که در علم کلام برای وجوب معرفت و شناخت خداوند استفاده شده است. این قاعده در بحث ما نیز کاربرد دارد. یعنی عقل انسان حکم میکند تا نسبت به شخصی که عمر و جوانی خود را در پی رفع نیازهای ما گذرانده، سپاسگزار بوده و در مقابل، نسبت به رفع نیازهای او کوشا باشیم. ثانیا؛ انسان عاقل میاندیشد و فکر میکند که اگر او درصدد جبران زحمات والدین سالخوردهاش برنیامده و ناسپاسی او را کند، مسلماً این امر از چشم فرزندانش دور نمانده و آنها نیز در مورد او همین روش را به کار خواهند بست. بر این اساس امام علی علیهالسلام فرمودند : به پیران احترام بگذارید تا کودکانتان به شما احترام گذارند.وظیفه دینی
آیههای متعددی از قرآن کریم[1] و همچنین روایات فراوانی دلالت بر وجوب و لزوم تکریم والدین در هر شرایطی میکنند. در اینجا به طور اختصار به چهار حدیث مهم از این باب اشاره میکنیم:
-
امام علی علیهالسلام فرمودند: «بر الوالدین اکبر فریضة»[2] بزرگترین تکلیف الهی، نیکی کردن به پدر و مادر است.
-
امام صادق علیهالسلام در مورد آیه «و قل لهما قولا کریما» فرمودند: «اِن ضرباک فقل لهما غفر الله لکما»[3] اگر تو را کتک زدند بگو خدا شما را بیامرزد.
-
امام صادق علیه السلام فرمودند: «یَجِبُ لِلْوَالِدَیْنِ عَلَى الْوَلَدِ ثَلَاثَةُ أَشْیَاءَ شُکْرُهُمَا عَلَى کُلِّ حَالٍ وَ طَاعَتُهُمَا فِیمَا یَأْمُرَانِهِ وَ یَنْهَیَانِهِ عَنْهُ فِی غَیْرِ مَعْصِیَةِ اللَّهِ وَ نَصِیحَتُهُمَا فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَة»[4] پدر و مادر سه حق بر فرزند خویش دارند: 1- در هر حال سپاسگزار و شاکر آنها باشد. 2- در آنچه به آن امر و یا از آن نهی میکنند، مطیع آنان باشد. مگر اینکه موجب معصیت پروردگار شود. 3- در آشکار و نهان، خیرخواه و دلسوز آنان باشد.
-
امام سجاد علیه السلام فرمودند: «َ أَمَّا حَقُ أَبِیکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُکَ فَإِنَّکَ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیْتَ مِنْ نَفْسِکَ مَا یُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاکَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَیْکَ فِیهِ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِک»[5] اما حق پدرت بر تو این است که بدانی او اصل و ریشه توست. زیرا اگر او نبود تو نیز نبودی. پس هر چه در وجود تو، تو را به شگفتی و خشنودی وا می دارد، بدان که پدرت منشا و اساس آن نعمت است. پس خدای را حمد و سپاس گوی و بر قدر و منزلت او شاکر باش.
[1] مانند آیه شریفه: وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریما(اسراء-23)
[2] محمدبن حسین آقاجمال خوانساری، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، ج 7، تهران: دانشگاه تهران، 1366، ص 419.
[3] محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، تهران: دار الکتب الاسلامی، ج2، 1407ق، ص 158.
[4] محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج 75، 1407 ق، ص 236.
[5] محمدبن علی ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، قم: اسلامی، ج2، 1413ق، ص 622.
بیشتر بخوانید
آداب در حضور پدر و مادر
احترام به پدر و مادر
برکات نیکی به پدر و مادر
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}