بی صبری و بی تابی، نتیجه بزرگ نمایی سختی هاست. 
 
چکیده: یکی از روش های داشتن یک زندگی شاد و سرشار از شادکامی و رضایت، مقایسه نمودن زندگی مادی خود با زندگی دیگران است. در این نوع مقایسه لازم است زندگی مادی خود را با افراد پایین تر از خود مقایسه کنیم. در بخش اول این مقاله به برخی فواید این نوع مقایسه پرداختیم، در این بخش نیز به نکاتی دیگر اشاره خواهیم کرد.

تعداد کلمات 1155 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
سید مصطفی سید آقامیری

2. مقایسه بیشتر = افزایش داشته ها

انسان، خواستار افزایش بهره مندی است و تمایل دارد که زندگی خود را توسعه دهد، در این راه، اولین کارهایی که صورت می گیرد، نارضایتی از وضعیت موجود و ناسپاسی نسبت به آن است. در همین مواقع است که مقایسه صعودی (وقتی از لحاظ مادی خود را با بالاتر از خود مقایسه کینم، به این نوع مقایسه، مقایسه صعودی می گویند) به کار گرفته می شود. معمولاً کسانی که به فکر توسعه زندگی و افزایش بهره مندی خود از زندگی می افتند و از سویی به زندگی بهتر و بالاتر از خود نگاه می کنند، با مقایسه زندگی خود با آنان، دچار نارضایتی و ناسپاسی می شوند و از سوی دیگر راه کار طمع و بخل را برای رسیدن به خواسته خود بر می گزینند[1].
 این راه، روش معمول بیشتر ما برای پیشرفت در امور مادی است. اما آیا بهترین راه برای رشد مادی، همین راه است؟ یا اینکه راه های بهتری نیز وجود دارد؟ خداوند تعالی راه درست زیستن را به ما آموخته و روش صحیح رسیدن به اهداف را برای ما مشخص کرده است. قرآن کریم راه افزایش نعمت و بهره مندی بیشتر را شکر نعمت معرفی کرده و می فرماید: "لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى لَشَدِیدٌ[2]، اگر سپاسگزار باشید، حتماً بر شما می افزاییم و اگر ناسپاسی کنید، حقیقتاً عذاب من شدید است."
بالاخره رسیدن به هر چیزی راه و روش خود را می طلبد و نمی توان قوانین و سنت های الهی را نادیده گرفت. راه افزایش داشته ها نیز شکر گزاری و سپاس گزاری نسبت به نعمت هایی است که به ما ارزانی شده و راه سپاس گزاری، همانطور که در بخش اول مقاله ذکر گردید، مقایسه نزولی، یعنی مقایسه خود با افراد کمتر برخوردار، است.
از سویی مقایسه صعودی که در حقیقت مقایسه خود با افراد بالاتر است، عاملی می شود برای ناسپاسی و این ناسپاسی و نارضایتی علاوه بر اینکه سلامت روان فرد را بر هم می زند، رزق و روزی مادی را نیز کاهش خواهد داد. پس سپاسگزار باشیم تا خداوند تعالی نیز نعمت هایش را افزایش دهد.
امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: "به کسی که پایین دست توست نگاه کن، تا سپاسگزار نعمت های خدا باشی و شایسته افزایش او گردی و ساکن جود او شوی[3]."
 

3. افزایش روحیه قناعت

قناعت در لغت، به معنای راضی بودن است به آن چه قسمت و روزی انسان شده[4] و در اصطلاح عبارت از این است که انسان بیش از هر چیز به خداوند متعال متکی بوده و به هرچه در اختیار دارد خشنود و سازگار باشد و با عزت نفس و آبرومندی به سر برده و هیچ‌گاه چشم داشتی به دیگران نداشته و از نداشتن امور مادی و کمبودها‌ اندوهگین و حسرت‌زده نباشد[5].
یکی از شرایط رسیدن به رضایت، احساس کفایت است و کفایت یعنی اینکه از داشته های خود احساس رضایت کنیم. نارضایتی از آن جا حاصل می شود که داشته های خود را کم دانسته و معتقد باشیم این داشته ها نیازهای ما را تأمین نخواهند کرد. یکی از عواملی که باعث می شود داشته های خود را کافی ندانیم، مقایسه خود با افرادی است که از لحاظ مادی از ما برتر و بالاتر هستند. اما برعکس، مقایسه نزولی و به عبارتی مقایسه خود را افرادی که امکانات مادی کمتری دارند، موجب می شود داشته های خود را کافی بدانیم، چرا که این نوع مقایسه موجب نمایان شدن داشته هایمان می گردد.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که یکی از ثمرات مهم مقایسه این است که انسان به کافی بودن داشته های خود برای گذران زندگی آگاه شده و در حقیقت احساس کفایت می کند و وقتی شخصی احساس کند داشته هایش به قدر کفایت است، راضی شده و در نتیجه روحیه قناعت در فرد شکل خواهد گرفت.
البته باید توجه نمود که احساس رضایت و قناعت، منافاتی با تلاش و فعالیت بیشتر برای توسعه و رشد زندگی ندارد. زیرا لزومی ندارد که انگیزه تلاش و کوشش، برخواسته از نارضایتی در زندگی باشد. متأسفانه برخی افراد، تنبلی و کسالت خود را به پای زهد و قناعت گذارده و برای رشد زندگی و رفاه خانواده، آنگونه که شایسته است تلاش نمی کنند. پس باید توجه نمود راضی بودن از وضع موجود و خوشنودی از داشته ها، منافاتی با تلاش برای یک زندگی بهتر ندارد.
 

4. بالا رفتن صبر و تحمل

 زندگی همه انسان ها، از هر قشر و صنف و طبقه اجتماعی، سرشار از سختی ها و مشکلات است. فردی که نتواند کمبودها، کاستی ها و موانع را تحمل کرده و بی صبری کند، هیچگاه در زندگی به اهداف مد نظر خود نخواهد رسید. فردی که در زمینه مادی خود را با افراد بالاتر از خود مقایسه می کند و دست به مقایسه صعودی می زند، در حقیقت زمینه را برای ناصبوری و بی تابی، فراهم کرده است و از سویی مقایسه نمودن خود با افرادی که از لحاظ مادی پایین تر از ما هستند، صبوری و تحمل فرد را افزایش می دهند. نبی مکرم اسلام، صلی الله علیه و آله وسلم، می فرمایند: "کسی که در دنیای خود به پایین تر از خود نگاه کند و خدا را به خاطر برتری هایی که به او داده، ستایش کند، خداوند او را سپاسگزار و بردبار می نویسد[6]".
وقتی انسان در زندگی مادی به انسان هایی نگاه می کند، که داشته هایشان از او کمتر است، خود به خود نسبت به داشته های خود آگاه شده و به حمد و ستایش خداوند تعالی می پردازد و همچنین، می یابد که زندگی اش، آنچنان که تا به حال گمان می کرده، سخت و طاقت فرسا نیست. همین مقایسه نزولی، دلیلی می شود برای افزایش صبر و تحمل و برداری، چرا که با مشاهده مشکلات دیگران، مشکلات خود را کوچک خواهد شمرد.
باید توجه نمود که علت بی تابی و بی صبری انسان ها، همیشه بزرگ و طاقت فرسا بودن مشکل نیست، بلکه بزرگشماری سختی هاست که طاقت انسان را تاب می کند و صبرش را کاهش می دهد. وقتی انسان دست به مقایسه صعودی می زند، در اندازه مشکلات و سختی های زندگی اش، اغراق کرده و آن ها را بزرگ می بیند، اما در مقایسه نزولی که فرد، زندگی خود را با افراد  پایین تر از خود مقایسه می کند، انسان مشکلات زندگی را آنگونه که هست می بیند و حتی در برخی موارد مشکلات را کوچکتر از اندازه واقعی خود، می پندارد.
پی نوشت:

[1] عباس پسندیده، رضایت از زندگی،  قم: انتشارات دارالحدیث، 1393، پانزدهم، ص 133.
[2]  سوره ابراهیم، آیه 7.
[3] مستدرک الوسائل، ج8، ص 337.
[4]  لویس معلوف، فرهنگ لغت المنجد، تهران: فرحان، 1387، واژه قنع.
[5] غلامحسین رحیمی‌اصفهانی، اخلاق اسلامی، قم، 1368، ج2، ص 151.
[6] سنن ترمذی، ج 4، ص 74.

بیشتر بخوانید:
با مقایسه خود با دیگران شاد بمانید! (بخش اول)
رازهای شادکامی برای شاد زیستن
راز شادکامی برای دستیابی به بالاترین لذت زندگی