تفاوت شخصیت سالم و ناسالم (بخش اول)
یکی از سئوالات مهم در مبحث روان شناسی شخصیت، تفاوت میان شخصیت سالم از ناسالم است. در این نوشتار به بیان برخی از تفاوت های این دو می پردازیم. با ما همراه باشید.
تفکیک شخصیت سالم از ناسالم
افراد دارای شخصیت سالم می گویند از زندگی خود خیلی راضی هستند. دیگران نیز معتقدند آنها به طور کلی با زندگی خود سازگار هستند. آنها قادرند به اکثر اهداف خود برسند، برای مواجهه با چالش ها عزم خود را جزم کنند، و با فاصله اندکی بعد از پایان مشکلات و ناملایمات زندگی، باسرعت به زندگی عادی خود برگردند. از سوی دیگر، افراد دارای شخصیت ناسالم زندگی خود را نارضایت بخش و غمگین می دانند، و از آنچه زندگی به آنها ارایه داده است ناراضی هستند. این افراد به زور می توانند یا اصلا نمی توانند، هیجان های خود را کنترل کنند، و اکثر مواقع ارتباط مؤثر و صحیحی با دیگران ندارند.
[اختلال شخصیت]
افراد مبتلا به اختلالات شخصیت دهگانه، حداقل ۱ ویژگی ممیزه یکی از شخصیت های ناسالم را دارند و تعداد صفات شخصیتی سالم آنها نسبتا انگشت شمار است. با این حال، مرز بین شخصیت سالم و ناسالم سیاه و سفید و کاملا مشخص نیست. اکثر افراد، حتی آنهایی که شخصیت سالم دارند، معمولا مخلوطی از ویژگی های سالم و ناسالم را نشان می دهند. تقریبا همه ما، گهگاه، در بعضی جوانب زندگی دچار چالش می شویم و ممکن است برای مدتی رفتار خوبی نشان ندهیم. شخصیت سالم و ناسالم را می توانید روی یک پیوستار مجهز به ابعاد مختلف تجسم کنید. ابعادی که در زیر نام می بریم در سالم یا ناسالم بودن شخصیت نقش دارند.
1) انعطاف پذیری
بخش اعظم زندگی انسانها را عادات پر کرده اند. برای مثال، احتمالا همیشه در طرف چپ تختخواب دونفره، یا اکثر مواقع طاقباز می خوابید. احتمالا صبح ها با یک روتین خاص برای رفتن به سر کار آماده می شوید: بیدار می شوید، دست و صورتتان را می شویید، تلگرام و وایبر را چک می کنید، چای دم می کنید، صبحانه می خورید، و از خانه خارج می شوید.
عادت چیز خوبی است زیرا به شما اجازه می دهد کارها را سریع تر انجام دهید بدون آنکه مجبور شوید درباره هر کاری که می کنید فکر کنید و راجع به انجام دادن یا ندادن آن تصمیم بگیرید.
از طرف دیگر، گاهی شرایط ایجاب می کند از خودتان انعطاف پذیری نشان دهید برای مثال، اگر به انگلستان بروید و سمت چپ جاده رانندگی کنید، احتمالا تصادف خواهید کرد. اگر روزی رانندگی کردن در سمتی که به آن عادت ندارید را تجربه کنید، متوجه خواهید شد که این تغییر چقدر ناراحت کننده است و تا چه اندازه احساس خواهید کرد دست و پا چلفتی شده اید و خودتان نیستید. با این حال، اکثر مردم قادر هستند خودشان را با شرایط جدید وفق بدهند. توانایی وفق دادن خود با شرایط در حال تغییر، انعطاف پذیری (flexibility) نام دارد.
اگر نتوانید در خودتان تغییراتی به وجود بیاورید که با تغییرات جدید مطابقت داشته باشند، در زندگی خود در موقعیت ناگوار و نامساعدی قرار خواهید داشت.
انعطاف پذیری یکی از ابعاد اصلی شخصیت سالم است. برای مثال، آقایی را در نظر بگیرید که عادت دارد شبها سر یک ساعت خاص بخوابد و صبح ها با یک روتین خاص و مشخص بیدار و برای رفتن به سر کار آماده شود. او با چند تن از دوستانش به مسافرت می رود و هنگامی که دوستانش می خواهند استثنائا این چند شب را دیرتر از ساعت معمول بخوابند، عصبانی می شود. قوانین سختگیرانه و خشم او در طول مسافرت به احتمال زیاد باعث ناراحتی دوستان خواهد شد.
عادت چیز خوبی است زیرا به شما اجازه می دهد کارها را سریع تر انجام دهید بدون آنکه مجبور شوید درباره هر کاری که می کنید فکر کنید و راجع به انجام دادن یا ندادن آن تصمیم بگیرید.
از طرف دیگر، گاهی شرایط ایجاب می کند از خودتان انعطاف پذیری نشان دهید برای مثال، اگر به انگلستان بروید و سمت چپ جاده رانندگی کنید، احتمالا تصادف خواهید کرد. اگر روزی رانندگی کردن در سمتی که به آن عادت ندارید را تجربه کنید، متوجه خواهید شد که این تغییر چقدر ناراحت کننده است و تا چه اندازه احساس خواهید کرد دست و پا چلفتی شده اید و خودتان نیستید. با این حال، اکثر مردم قادر هستند خودشان را با شرایط جدید وفق بدهند. توانایی وفق دادن خود با شرایط در حال تغییر، انعطاف پذیری (flexibility) نام دارد.
اگر نتوانید در خودتان تغییراتی به وجود بیاورید که با تغییرات جدید مطابقت داشته باشند، در زندگی خود در موقعیت ناگوار و نامساعدی قرار خواهید داشت.
انعطاف پذیری یکی از ابعاد اصلی شخصیت سالم است. برای مثال، آقایی را در نظر بگیرید که عادت دارد شبها سر یک ساعت خاص بخوابد و صبح ها با یک روتین خاص و مشخص بیدار و برای رفتن به سر کار آماده شود. او با چند تن از دوستانش به مسافرت می رود و هنگامی که دوستانش می خواهند استثنائا این چند شب را دیرتر از ساعت معمول بخوابند، عصبانی می شود. قوانین سختگیرانه و خشم او در طول مسافرت به احتمال زیاد باعث ناراحتی دوستان خواهد شد.
2) تاب آوری هیجانی
قامت راست کردن بعد از زمین خوردن. در سراسر زندگی، بدبیاری ها (موانع سر راه پیشرفت)، مشکلات و گرفتاری ها، و حتی تروما، برای همه افراد روی می دهند. افراد دارای شخصیت سال resiliency(رزی لی انسی یا تاب آوری) دارند، یعنی قادرند بعد از زمین خوردن، بلند شوند، گرد و خاک را از لباس خود بتکانند، قامت راست کنند، و به راه خود ادامه دهند.
آنها، در مقایسه با افراد فاقد رزی لی انس (تاب آوری)، بهتر می توانند انرژی و امکانات خود را جمع آوری کنند و رو به جلو پیشروی کنند. افراد دارای تاب آوری هیجانی (emotional resiliency) مداومت و پشتکار دارند، حتی وقتی که دوباره روی پای خود ایستادن مدتی طولانی وقت می برد و به تلاش بسیار زیاد نیاز دارد. جای تردید نیست که بعضی رویدادها آنقدر وحشتناک و تروماتیک هستند که بهبود و ایستادن دوباره روی پاهای خود، حتی برای کسانی که شخصیت بی نهایت سالم دارند، غیرممکن می شود.
با این حال، افراد با شخصیت سالم، در مقایسه با سایر افراد، با احتمال بیشتری سرنوشت خود را شجاعانه می پذیرند: یعنی، بدون جنگیدن تسلیم نمی شوند. در تضاد با آنها، افراد با شخصیت ناسالم،
بعد از ناملایمات زندگی، معمولا به کندی از جا بلند می شوند (اگر نگوییم که اصلا بلند نمی شوند.) آنها دوست دارند روی بی عدالتی، بی انصافی، و بزرگ بودن مشکلات و مخمصه های خود تمرکز کنند. تعداد تواناییهای coping آنها بسیار اندک است. آنها معمولا خود را به صورت قربانیانی می بینند که دیگران باید بیایند و آنها را نجات دهند.
آنها، در مقایسه با افراد فاقد رزی لی انس (تاب آوری)، بهتر می توانند انرژی و امکانات خود را جمع آوری کنند و رو به جلو پیشروی کنند. افراد دارای تاب آوری هیجانی (emotional resiliency) مداومت و پشتکار دارند، حتی وقتی که دوباره روی پای خود ایستادن مدتی طولانی وقت می برد و به تلاش بسیار زیاد نیاز دارد. جای تردید نیست که بعضی رویدادها آنقدر وحشتناک و تروماتیک هستند که بهبود و ایستادن دوباره روی پاهای خود، حتی برای کسانی که شخصیت بی نهایت سالم دارند، غیرممکن می شود.
با این حال، افراد با شخصیت سالم، در مقایسه با سایر افراد، با احتمال بیشتری سرنوشت خود را شجاعانه می پذیرند: یعنی، بدون جنگیدن تسلیم نمی شوند. در تضاد با آنها، افراد با شخصیت ناسالم،
بعد از ناملایمات زندگی، معمولا به کندی از جا بلند می شوند (اگر نگوییم که اصلا بلند نمی شوند.) آنها دوست دارند روی بی عدالتی، بی انصافی، و بزرگ بودن مشکلات و مخمصه های خود تمرکز کنند. تعداد تواناییهای coping آنها بسیار اندک است. آنها معمولا خود را به صورت قربانیانی می بینند که دیگران باید بیایند و آنها را نجات دهند.
ادامه دارد...
منبع: کتاب «آسیب شناسی روانی»
نویسنده: مهدی گنجی
نویسنده: مهدی گنجی
بیشتر بخوانید:
انواع اختلالات شخصیت کدام اند؟
انواع مختلف اختلالات شخصیتی
شخصیّت و انواع اختلالات آن
اختلالات شخصیت
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}