اصولی کاربردی ارتباط با نوجوان (بخش دوم)
برخی اصولی که والدین در برخورد با فرزند نوجوانش رعایت کنند عبارت است از : اصل برخورد مثبت و مثبت فکر کردن، اصل برقراری ارتباط کلامی و عاطفی، اصل پرهیز از افراط و تفریط و اصل پرهیز از تحمیل کردن.
در هر فرصتی که پیش می آید با فرزندان خود صحبت کنید و با آنها در یک فضای گرم و صمیمانه ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید.
5ـ اصل برخورد مثبت و مثبت فکر کردن
وقتی با نوجوان روبرو می شوید حتی اگر از او عصبانی هستید، نه با حرکات بدن تان و نه با زبان تان نباید با او مواجه شوید یعنی او نباید احساس کند که شما می خواهید به او حمله، تنبیه، قضاوت یا اورا ارزیابی کنید. عبارات و کلماتی هم که استفاده می کنید باید همه مثبت باشند، تشویقی برای تغییر باشد؛ ابتدا با یک نکته مثبت از نوجوان تان شروع کنید، سپس مطلبی اصلی که مدنظرتان است بگویید و در باره آن مسئله صحبت کنید و مجدد یک نکته مثبت بگویید. مثلا به او بگویید «از اینکه من بچه ای دارم که اهل درس است و آنقدر اخلاق و رفتار خوبی دارد؛ اما به او یادآوری می کنیم زمان استفاده از تبلت را مدیریت کند، زیرا من و پدر را نگران کرده است.» مجدد از او تعریف می کنید. «ما از هوش و استعدادت حیف مان میآید. برای اینکه تو یک آدم موفقی خواهی شد و برای اینکه نگران تو هستیم.» هنگامیکه با نوجوانی روبرو می شوید، سعی کنید با او برخورد مثبتی داشته باشید، از کلمات و عبارات تشویق آمیز استفاده کنید و به دنبال نکات مثبت او باشید، نه عیب جویی و ایراد گرفتن از او.
6ـ اصل برقراری ارتباط کلامی و عاطفی
در هر فرصتی که پیش می آید با فرزندان خود صحبت کنید و با آنها در یک فضای گرم و صمیمانه ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید.
«با نوجوان تان ارتباط کلامی و عاطفی خوبی داشته باشید.» هر فرصتی پیش آمد، با او ارتباط مثبت برقرار کنید. مثلا وقتی میبینید بچه نوجوان تان از ساعت 1 تا 3 بعدازظهر در اتاقش هست و در اتاق هم بسته، شما می توانید از این فرصت استفاده کنید یک استکان چای با کشمش به اتاقش ببرید و بگویید امروز در اداره که بودم خواندم که کشمش آنتیاکسیدان زیادی دارد گفتم امروز با هم چایی بخوریم. تحقیقات نشان می دهد هر چقدر خانوادهها در سن نوجوانی فرزندشان، برای نزدیک شدن به آنها ارتباطات کلامی و غیرکلامی بین همه اعضای خانواده برقرار شود و به او محبت کنید و او احساس کند مورد توجه است؛ نوجوان بیشتر و بهتر این سن را پشت سر می گذارد؛ نه اینکه من و بچه ام خوب باشم ولی پدرش را هفته ای یکبار ببیند. ارتباط پسرم با پدرش خوب باشد ولی مرا به عنوان آشپز ببیند. «پسری که آمده بود برای مشاوره می گفت: مادر من زن خوبی است خوب آشپزی میکند. خوب لباس ها را می شوید. ولی من می توانم غذا را از بیرون تهیه کنم. لباس ها را به خشکشویی بدهم. من محبت می خواهم. من درک شدن می خواهم. دربارة دوستانم نظر بدهد، که من بدانم چه جالب والدینم به من و دوستانم توجه می کنند. ولی نه به صورت انتقادی به شکلی بگوید که من احساس کنم مورد توجه هستم. نه مورد انتقاد؛ وقتی بصورت انتقادی نظرات شان را می گویند. ما را هم همراه دوستانم زیرسوال می برند. ولی وقتی نظرشون را فقط در مورد دوست مان می گویند برای مان دلپذیر است که مورد توجه والدین مان هستیم.
«با نوجوان تان ارتباط کلامی و عاطفی خوبی داشته باشید.» هر فرصتی پیش آمد، با او ارتباط مثبت برقرار کنید. مثلا وقتی میبینید بچه نوجوان تان از ساعت 1 تا 3 بعدازظهر در اتاقش هست و در اتاق هم بسته، شما می توانید از این فرصت استفاده کنید یک استکان چای با کشمش به اتاقش ببرید و بگویید امروز در اداره که بودم خواندم که کشمش آنتیاکسیدان زیادی دارد گفتم امروز با هم چایی بخوریم. تحقیقات نشان می دهد هر چقدر خانوادهها در سن نوجوانی فرزندشان، برای نزدیک شدن به آنها ارتباطات کلامی و غیرکلامی بین همه اعضای خانواده برقرار شود و به او محبت کنید و او احساس کند مورد توجه است؛ نوجوان بیشتر و بهتر این سن را پشت سر می گذارد؛ نه اینکه من و بچه ام خوب باشم ولی پدرش را هفته ای یکبار ببیند. ارتباط پسرم با پدرش خوب باشد ولی مرا به عنوان آشپز ببیند. «پسری که آمده بود برای مشاوره می گفت: مادر من زن خوبی است خوب آشپزی میکند. خوب لباس ها را می شوید. ولی من می توانم غذا را از بیرون تهیه کنم. لباس ها را به خشکشویی بدهم. من محبت می خواهم. من درک شدن می خواهم. دربارة دوستانم نظر بدهد، که من بدانم چه جالب والدینم به من و دوستانم توجه می کنند. ولی نه به صورت انتقادی به شکلی بگوید که من احساس کنم مورد توجه هستم. نه مورد انتقاد؛ وقتی بصورت انتقادی نظرات شان را می گویند. ما را هم همراه دوستانم زیرسوال می برند. ولی وقتی نظرشون را فقط در مورد دوست مان می گویند برای مان دلپذیر است که مورد توجه والدین مان هستیم.
7- اصل پرهیز از افراط و تفریط
سعی کنید با نوجوانان، بر اساس اصل اعتدال رفتار کنید. اصل ارتباط با نوجوان اصل اعتدال است مقررات و انضباط را تعیین کنید. برای اعمال مقررات سعی کنیم در مرحله اول شما پایبند باشید. «پدری که خودش سیگار می کشد . نمی تواند به نوجوانش بگوید سیگار بد است و نکش. مادری که خودش مدام با گوشی همراه بازی می کند نباید به دختر نوجوانش بگوید اینکار را نکن.» از طرفی هم استبداد به درد نمیخورد. «نباید از والدین بخواهیم با ما کار نداشته باشند به این دلیل که ما به یک حد رشد رسیدیم» و یا «والدین بگویند: تو با من کار نداشته باش، آب از سر ما گذشته است.» این جملات را وقتی به نوجوان مان می گوییم اعتدال از بین می رود. گویی به او می گوییم که من با تو متفاوت هستم. گاهی در افراط و تفریط یعنی اصل اعتدال شاید لازم باشد اغماض کنید و نبینید این دفعه چه اتفاقی افتاد، برای اینکه اعتدال به هم نخورد.
مثلا اگر من به دخترم بگویم در گوشی همراهت فلان مطلب یا عکس را دیدم، حتما باید واکنشی نشان بدهم؛ اگر آنجایی که می دانید نمی توانید واکنش مناسب را نشان بدهید، یه جوری رفتار کنید که انگار ندیدید. بعد با مشاور یا دوستی مطرح کنید. کسی که به او نزدیک است و او به نوجوان تان بگوید مثلا اگر والدینت متوجه شوند ... یعنی غیرمستقیم انگار که هنوز والدین متوجه نشده اند، نوجوان به فکر می افتد و سعی می کند کار درست را انجام دهد.
مثلا اگر من به دخترم بگویم در گوشی همراهت فلان مطلب یا عکس را دیدم، حتما باید واکنشی نشان بدهم؛ اگر آنجایی که می دانید نمی توانید واکنش مناسب را نشان بدهید، یه جوری رفتار کنید که انگار ندیدید. بعد با مشاور یا دوستی مطرح کنید. کسی که به او نزدیک است و او به نوجوان تان بگوید مثلا اگر والدینت متوجه شوند ... یعنی غیرمستقیم انگار که هنوز والدین متوجه نشده اند، نوجوان به فکر می افتد و سعی می کند کار درست را انجام دهد.
8- اصل پرهیز از تحمیل کردن
گاهی پدران و مادران به زمان عصر خود اشاره می کنند و بی توجه به مقتضیات زمان و مکان تأکید می کنند که وقتی به سن شما بودیم اینگونه رفتار می کردیم، اینگونه لباس می پوشیدیم و ... و نظایر آن را از فرزندان خود انتظار دارند.
«چیزی یا کسی را به نوجوان مان تحمیل نکنیم.» بدترین تحمیلی که به نوجوان مان می کنیم از او می خواهیم مثل ما باشد یادتان باشد دنیا تغییر کرده و بر اساس این تغییرات روحیات و نیازهای ما هم تغییر کرده است.
«چقدر شما مادر و پدران تان را داشتید و بچههای ما چقدر ما را ندارند.» من وقتی به خانه میآمدم بوی غذای مامان همیشه خانه را پر کرده بود. در صورتی که بچههای الان وقتی می آیند خانه اولین کاری که باید انجام دهند باید غذا را گرم کنند. گاهی ناگزیرند غذای خواهر یا برادر کوچک شان و یا حتی پدر را هم گرم کنند! چقدر اوضاع فرق کرده چرا از آنها انتظار داریم.
در حالی که باید به فرزندان اعتماد کرد و به آنها اجازه داد که به تدریج پس از کسب آگاهی لازم بتوانند خود تصمیم گیری در امور زندگی، تحصیلی و شغلی را تمرین کنند.
ادامه دارد ....
منبع : سایت خبر گزاری صدا وسیما
«چیزی یا کسی را به نوجوان مان تحمیل نکنیم.» بدترین تحمیلی که به نوجوان مان می کنیم از او می خواهیم مثل ما باشد یادتان باشد دنیا تغییر کرده و بر اساس این تغییرات روحیات و نیازهای ما هم تغییر کرده است.
«چقدر شما مادر و پدران تان را داشتید و بچههای ما چقدر ما را ندارند.» من وقتی به خانه میآمدم بوی غذای مامان همیشه خانه را پر کرده بود. در صورتی که بچههای الان وقتی می آیند خانه اولین کاری که باید انجام دهند باید غذا را گرم کنند. گاهی ناگزیرند غذای خواهر یا برادر کوچک شان و یا حتی پدر را هم گرم کنند! چقدر اوضاع فرق کرده چرا از آنها انتظار داریم.
در حالی که باید به فرزندان اعتماد کرد و به آنها اجازه داد که به تدریج پس از کسب آگاهی لازم بتوانند خود تصمیم گیری در امور زندگی، تحصیلی و شغلی را تمرین کنند.
ادامه دارد ....
منبع : سایت خبر گزاری صدا وسیما
بیشتر بخوانید :
مهارت برقراری ارتباط با نوجوانان
نحوه برقراری ارتباط خانواده با نوجوانان
10 اشتباه رایج والدین در برخورد با نوجوانان
چگونگی ارتباط با فرزندان نوجوان
راهکارهای اساسی در برخورد با نوجوان
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}