ترس و رویا در کودک نه ساله

کودک ۹ ساله خواب های خوب و دل انگیز نیز می بیند اما به نظر می رسد که این خواب ها خیلی کم می باشد.
 

کودک 9 ساله درباره خودش می گوید: «من به این آسانی از چیزی نمی ترسم» ، در حقیقت او از چیزهای کمی می ترسد، با وجود این عده ای از کودکان 9ساله هنوز بر موارد ترس های گذشته خود تسلط نیافته اند مانند طوفان، جنازه ، دیدن خون، شنا در زیر آب.
این ترس ها مربوط به این سن و به یک شخصیت خاص هستند. و به طور کلی ادامه یافته و حتی افزایش می یابند. با وجود اینکه کودک 9 ساله کمتر می ترسد، اما جای نگرانی وجود دارد، اشتباهات کوچکی را که مرتکب می شود او را خشمگین می کند. هنگامی که از خیابان می گذرد دچار واهمه و ترس می شود.
عدم موفقیت در تحصیل و به نتیجه نرسیدن یک کار او را متوحش می سازد. حتی در یک میهمانی اگر بر اثر اشتباه به جای دست راست با دست چپ دست بدهد یا خود را از کودکان دیگر کمتر بداند، می ترسد. او نیازمند این است که خاطرش جمع باشد و مورد نوازش و محبت قرار گیرد تا بتواند موقعیت خویش را به خوبی احساس نماید. گاهی از اوقات در رقابت با دیگران فقط در این شرایط است که به نگرانی اش اضافه می گردد، در اینجا باید سعی کند که از این رقابت پرهیز نماید یا آن را به حداقل کاهش دهد.

 کودک ۹ ساله هرچند که پیوسته و ظاهرا آرام باشد گاهی اگر در خوابی عمیق رفته است، یک مرتبه بر اثر رؤیای هول انگیز و وحشتناک از خواب می پرد. بعضی از کودکان ۹ ساله با فریاد از خواب بیدار می شوند و در روی تخت می نشینند و معمولا برای رفتن به اتاق خواب مادر از رختخواب خارج می شوند، اما غالبا به حالت اشخاصی هستند که در خواب راه می روند، اگر بدانند آنچه دیده اند خواب بوده، خیلی زود آرام می گیرند ولی اگر واقعا بدانند خواب دیده اند، ممکن است نتوانند خواب خود را به یاد آورند.
آنان غالبأ خواب های وحشتناک خود را بیان می نمایند و سر منشأ این خواب ها در اتفاقاتی است که در طول روز برای آن ها پیش آمده است. مطالعه داستان ها، سینما، رادیو و تلویزیون، نمایشات سیرک هم می تواند دلیلی بر این خواب ها باشد.
در عالم خواب ممکن است افراد یا حیوانات به تعقیب کودک ۹ ساله بپردازند، او را زخمی کنند، با اسلحه به او حمله نمایند یا او را بدزدند. قتل و آدمکشی در بین بچه ها زیاد است ، بهترین دوست با مادرش گاهی کشته می شود یا مادرش فرار می کند؛ حوادث دهشتناک یا طوفان خانه را بر سر آنها خراب می کند.
کودک ۹ ساله می داند بین فعالیت های روزانه و رویا و خواب هایش رابطه ای وجود دارد. او می داند که بعضی از آهنگ های تکراری موجب یکی از این خواب های ترسناک شده است، بنابراین شخص مقاوم می شود، تنها فکر کردن در مورد این خواب ها او را به لرزه در می آورد، به همین جهت به دنبال این است تا در مقابل تحریکاتی که ممکن است بعضی از این کابوس ها ایجاد کنند، از خویشتن حمایت کند. در طول روز به جای خواندن کتابهای ترسناک، کتابهای سرگرم کننده مطالعه می کند ولی در همان حال با گوشی برنامه ترسناک رادیو را گوش می دهد.
کودک ۹ ساله خواب های خوب و دل انگیز نیز می بیند اما به نظر می رسد که این خواب ها خیلی کم بوده و به خاطر سپردن آنها بسیار مشکل است، بیشتر اوایل صبح خواب های شیرین و دلپذیر می بیند و میل دارد دوباره به خواب رود تا ادامه خوابش را ببیند.
 
 
منبع: کتاب روان شناسی کودک
نویسنده: آرنولدژسل، اف-ال ایلگ