کودک ۷ ساله در طول مدت زمانی طولانی به موضوعاتی خاص می پردازد و خود را با یک تکلیف که در حال انجام است محدود می کند.
 

[فعالیت های جسمانی کودکان در سنین مختلف]

کودک گروه ۶ سال غالبا از یک مکان به مکان دیگر می رود، در حقیقت به نظر می رسد که همیشه و حتی هنگامی که ایستاده است، حرکت می کند، نمی تواند آرام باشد، دائما وضعیت خود را تغییر می دهد و بی تعمق اشیائی را که انتخاب می کند، دستکاری می نماید. او دیگر نمی تواند با مکعب برج بسازد یا نخ را به دور یک قرقره بپیچد، آنچنان که سال قبل این کار را به راحتی انجام می داد. به نظر می رسد که در مورد آنچه که او را احاطه کرده اند، بسیار مطلع است و برای اینکه به تکلیف بعدی بپردازد بسیار آماده است. کودک کلاس دوم، دقت و توجه خود را به هدر می دهد.
کودک ۷ ساله در طول مدت زمانی طولانی به موضوعاتی خاص می پردازد و خود را با یک تکلیف که در حال انجام است محدود می کند و حتی مادامی که با مداد و با قیچی کارهای مشکلی انجام می دهد، پشتکار نشان می دهد. هنگامی که پر جنب و جوش است ، میز تحریر خود را «هل» می دهد اما با این وجود گاهی پیش می آید که بهتر در سر جایش قرار میگیرد. او علاقه دارد کارش را تمام کند، اگر در طول کلاس دور می زند، برای این است که نزد معلم رفته و با او صحبت کند.
 کودک ۸ ساله هنوز بسیار کم حرکت است.
 در کلاس سوم، بچه ها کمتر در کلاس راه می روند، کارهایشان زیاد منظم نیست و عضو گروه شدن بسیار واضح است. کلاس بسیار تمیز به نظر می رسد و اگر یک فعالیت گروهی باعث نامرتب شدن کلاس شود، کل گروه به سرعت کلاس را مرتب می کنند. کودکان جدا از هم بسیار آرام و بسیار مستقل هستند، آنان غالبأ کمتر میل به باز و بسته کردن کشوهای میزشان دارند، آنها غالبا کمتر ارتباط مستقیم با معلم را دوباره برقرار می نمایند، آنها بیشتر با بالا بردن دست رابطه برقرار می کنند. .
بچه های کلاس چهارم و پنجم بسیار جدی و پرکار هستند، دانش آموزان برای ساعت های طولانی سر جای خود باقی می مانند، اما به یک دلیل «رشد» ی که هنوز مشخص نیست، مهارت های وضعیت به وضوح در مسیر قهقرایی به سر می برند.
کودک گروه ۹ ساله ، دست را تا آرنج بالا می آورد و آنقدر ضعیف است که غالبا با دست دیگرش آن را نگاه می دارد. ممکن است به دلایل موقتی رشد نیروی کودک در مسیر منطقه نخاعی تا دورترین نقطه انگشتان ضعیف شود، زیرا کودک علاقه جدیدی به کارهای کوتاه مدت اما بسیار مشکل احساس می کند و این نکته یک تنظیم خوب را ایجاب می کند. در هر شرایطی، اگر در گروه، یک کودک ۹ ساله وجود دارد که نسبت به سنش پیشرفت کمی دارد، این کودک نمونه هایی از عدم بلوغ خود را در وضعیت و رفتار حرکتی اش ارائه می دهد. خصوصیات حرکتی یک کودک در خور توجه است زیرا همزمان ، وضعیت شخصیت و بلوغ را نشان می دهند.
در حدود ۹ سالگی، کودک به روشی عمل می کند که خاص اوست، او ماهیت روانی - حرکتی خود را در روش وارد کلاس شدن و در حرکاتی که در طول عصبانیت با هیجان انجام می دهد نمودار می سازد. باید همیشه عوامل فرهنگی - تربیتی و محیط را در نظر گرفت. اما باید همیشه هسته مرکزی شخصیت او را که در رفتارهای وضعیتی و در حالات چهره بیان می شود، جستجو کنیم. با این وجود «شلدون» عقیده دارد که: «رفتارها و وضعیتها بدون هیچ اعتراض ممکنی، مادر زادی هستند». او از سه نوع وضعیت روحی که با سه نوع ساختمان بدنی ارتباط دارند صحبت می کند:
۱- «ویسروتونیک» یا دارای امعاء و احشاء قوی با شکل ظاهری غیر طبیعی و گرد، گردنی کوتاه و دست و پاهانی کوچک.
۲- «ویسروتونیک» دارای بدنی قوی، محکم و چهار گوش و ماهیچه هایی برجسته.
۳- «سربرو تونیک» دارای مغز قوی، بدنی دوکی شکل و استخوان بندی ضعیف.
«ویسروتونیک» نوع فوق العاده خوب که دارای امعاء و احشاء قوی، یک دستگاه هاضمه بسیار قوی، یک خلق و خوی بسیار خوب و آرام است، خوش سلوک و اجتماعی است.
«سوماتو تونیک» دارای بدنی قوی، قاطع، فعال ، پر انرژی، مستبد، پر سر و صدا و تهاجمی است.
«سربرو تونیک»، نوع ضعیفی که دارای مغز قوی است، ملاحظه کار وکندکار است، در خود فرو می رود و غالبا تنهایی را به سر و صدا و به جامعه ترجیح می دهد و از نظر «شلدون» پیروی می کند: «او احتمالا برای فردی که دارای مغز قوی است بسیار طبیعی و دلپذیر است، هنگام نشستن کمرش خمیده می شود در صورتی که نوعی که دارای بدنی قوی است به هنگام نشستن شانه هایش بسیار راست است و به پشت صندلی تکیه می کند».
خانم «ماری لیون» مؤسس «هولگوک» شخص بسیار پر حرکت بود که با جدیتی بسیار خاص دختران جوان این مؤسسه را تشویق می کرده تا همواره پر جنب و جوش باشند، حتی هنگام نشستن.
نباید زیاد این فکر را جدی گرفت، اما به شیوه ای سودمند، تفاوت های اساسی عمیقی را بر اساس رفتارها، روش ها و رفتار کودکان به یاد می آورد. این تفاوتها آنقدر پیچیدگی نامحدود دارند که طبقه بندی در ۳ گروه نمونه، نمی تواند آنها را توصیف نماید. اما اطلاعات ساده در مورد این تفاوت ها مطمئنا به ما امکان می دهد تا رفتار خود را نسبت به کودکان، متنوع کنیم. ما سعی خواهیم کرد تا رفتار وضعیتی را درک نمائیم به جای آنکه بخواهیم آن را کلیشه ای نمائیم، وضعیت به عنوان مفهوم کلیدی برای تفسیر رشد کودک به روشی مناسب، باقی می ماند، اما باید این مفهوم را گسترده کرد تا حدی که عضلات کوچک و به همان اندازه عضلات بزرگ، عضلات ظریف و کوچک چشم ها، عضلات ظریف و به هم بافته شده انگشتان و به همان اندازه عضلات زمخت بالا تنه را در آن بگنجانیم. سلامتی عضلات به هماهنگی بین عضلات قوی اساسی و عضلات فرعی بسیار ظریف بستگی دارد، برای برقراری این هماهنگی، بدن کمی بر روی گروه عضلات کش دهنده ، ماهیچه ای، توازنی، حرکتی و باز دارنده تکیه دارد.
مدرسه و خانه باید جهت و گرایش تمام این لحظه ها را در نظر بگیرند. این گوناگونی تکیه گاه ها، در تمام انواع فعالیت ها برای ما ظاهر می شود، کودک توپ را پرتاب می کند و به آن ضربه می زند، با خمیر مجسمه سازی کار می کند، نقاشی می کند، خطوط درهم و برهم می کشد، کپی می کند، می نویسد، می خواند؛ تمام این موارد تا رفتار و آداب ، همه دارای اساس حرکتی هستند، بنابراین عامل حرکتی را در تمام مراحل رشد جستجو می کنیم.
 
 
 
منبع: کتاب روان شناسی کودک
نویسنده: آرنولدژسل، اف-ال ایلگ