عوامل تربیتی عاطفی فرزندان در خانواده (بخش اول)
از تأثیرگذارترین عوامل حرکت مطلوب فرزندان در مسیر سبک زندگی اسلامی، خانواده و روابط عاطفی والدین است که مهمترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد محسوب میشود.
موفقیت والدین در پرورش فرزندانی شایسته و هماهنگ با معیارهای دینی، بستگی زیادی به چگونگی برقراری رابطه آنها با یکدیگر و با فرزندان شان دارد.
مقدمه
پیریزی تربیت مبتنی بر رهنمودهای اسلام که بر پایه فطرت و حرکت بهسوی فضیلت و کمال است، در محیط خانواده امکان پذیر است؛ زیرا خانواده مناسب ترین نظام برای تأمین امنیت و آرامش روانی اعضا، پرورش نسل جدید، اجتماعیکردن، برآورده ساختن نیازهای عاطفی افراد و تربیت فرزندان محسوب میشود و سهم بسیار ارزندهای را در بنای تمدن انسانی و اسلامی دارد (شریف قریشی، 1362: 15). از ملزومات اساسی برای رسیدن به این کارکرد مهم، سلامت خانواده است. از جمله خصیصهها و ملزومهای عمدهی خانواده سالم، داشتن روابط عاطفی زن و شوهر نسبت به یکدیگر است، در این روابط زن و شوهر دوستی خودشان را نسبت به هم بر اساس محوریت آموزههای دینی ابراز میکنند و بر این اساس برای هم ارزش، احترام، حقوق و تکالیفی قائل هستند و برای عملیاتی ساختن آن از طریق همدلی، دلجویی و بهرهگیری از کلمات گرم و مناسب تلاش میکنند (صافی، 1388: 18).
بنابراین موفقیت والدین در پرورش فرزندانی شایسته و هماهنگ با معیارهای دینی، بستگی زیادی به چگونگی برقراری رابطه آنها با یکدیگر و با فرزندان شان دارد. از اینرو برقراری ارتباط حسنهی عاطفی- اجتماعی با دیگران یک هنر است و تمام افراد جامعه، بهویژه والدین باید برای کسب این مهارت تلاش کنند. رابطه مطلوب عاطفی مهمترین نقش را در زندگی انسان دارد. شاید هیچیک از ابعاد تجارب زندگی انسان به اندازه روابط عاطفی والدین در رشد شخصیت سالم فرزند مؤثر نباشد. ازاینرو، امام صادق علیه السلام بر این نوع روابط با فرزند تأکید دارند و میفرمایند: «إِنَ اللَّهَ لَیَرْحَمُ الْعَبْدَ؛ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ» خدا والدین را به دلیل دوستداشتن و محبت به فرزند، مشمول رحمت گسترده خود میکند (کلینی، 1344، ج6: 5).
با توجه به اینکه در جهان کنونی، زندگی اخلاقی و عاطفی بشر در اثر تزلزل نظامهای ارزشی و انحلال مبانی فطری، مورد تهدید قرار گرفته و جامعه بشری با بحرانها و ستمهای گوناگون اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه شده است (یوسفیان، 1386: 26) اهمیت بررسی عوامل تربیت - عاطفی فرزندان در خانواده که در این تحقیق هدف اصلی بوده - مضاعف میگردد.
بنابراین موفقیت والدین در پرورش فرزندانی شایسته و هماهنگ با معیارهای دینی، بستگی زیادی به چگونگی برقراری رابطه آنها با یکدیگر و با فرزندان شان دارد. از اینرو برقراری ارتباط حسنهی عاطفی- اجتماعی با دیگران یک هنر است و تمام افراد جامعه، بهویژه والدین باید برای کسب این مهارت تلاش کنند. رابطه مطلوب عاطفی مهمترین نقش را در زندگی انسان دارد. شاید هیچیک از ابعاد تجارب زندگی انسان به اندازه روابط عاطفی والدین در رشد شخصیت سالم فرزند مؤثر نباشد. ازاینرو، امام صادق علیه السلام بر این نوع روابط با فرزند تأکید دارند و میفرمایند: «إِنَ اللَّهَ لَیَرْحَمُ الْعَبْدَ؛ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ» خدا والدین را به دلیل دوستداشتن و محبت به فرزند، مشمول رحمت گسترده خود میکند (کلینی، 1344، ج6: 5).
با توجه به اینکه در جهان کنونی، زندگی اخلاقی و عاطفی بشر در اثر تزلزل نظامهای ارزشی و انحلال مبانی فطری، مورد تهدید قرار گرفته و جامعه بشری با بحرانها و ستمهای گوناگون اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه شده است (یوسفیان، 1386: 26) اهمیت بررسی عوامل تربیت - عاطفی فرزندان در خانواده که در این تحقیق هدف اصلی بوده - مضاعف میگردد.
عوامل موثر در خانواده
عوامل تربیت عاطفی، زمینههایی هستند که در ارتباط یک انسان با انسان دیگر تحقق یافته و باعث تأثیرگذاری در عواطف و منش شخصیتی همدیگر و یا فرد ثالث میشوند و در عمل به نفع همدیگر گامی برمیدارند یا دستکم اظهار همدردی یا احساس همدلی و یگانگی میکنند. این تأثیرات بهشکل محبت، مودت، رحمت، لطف، رأفت، عفو و گذشت، خشوع، الفت، شفقت، احسان، حلم، شکر و مانند آن در ابراز و عملکرد افراد نمود مییابد (مصباح یزدی، 1387، ج2: 57).
واژه تربیت نیزکه از نظر لغوی به معنی پرورانیدن، پروردن، آموختن، تأدیب و سیاست، ترقی و برتری و احسان و تفقد نسبت به شاگرد و دیگر زیردستان بهکار رفته است (دهخدا، 1373، ج4: 5776) از ریشه «ربی» و «ربأ» گرفته شده است که بر برتری، رشد و علو دلالت میکند. بنابراین، تربیت عبارت است فراهمآوردن زمینه و امکانات برای رشد و شکوفایی استعدادهای و تواناییهای بالقوه انسان و هدایت آن درجهت مطلوب (میناگر، 1390: 17).
در شکلگیری و تکوّن شخصیت و ویژگیهای عاطفی، اخلاقی و رفتاری فرزندان، دو عامل وراثت و محیط دخالت دارند. در میان عوامل محیطی، تأثیرگذارترین عامل، خانواده است و در میان عوامل خانوادگی محوریترین عامل، والدین هستند (پناهی، شریفی، 1388: 139). با توجه به نقش کلیدی والدین در انتقال ارزشهای دینی و معنوی به فرزندان و اهمیت رشد شخصیت مطلوب عاطفی ایشان با محوریت فرهنگ ناب دینی، نسبت به یکدیگر و تأثیر آن بر رشد تربیت مطلوب فرزندان در ادامه به تعدادی از عوامل تربیت عاطفی فرزندان در نهاد خانواده، اشاره میشود:
واژه تربیت نیزکه از نظر لغوی به معنی پرورانیدن، پروردن، آموختن، تأدیب و سیاست، ترقی و برتری و احسان و تفقد نسبت به شاگرد و دیگر زیردستان بهکار رفته است (دهخدا، 1373، ج4: 5776) از ریشه «ربی» و «ربأ» گرفته شده است که بر برتری، رشد و علو دلالت میکند. بنابراین، تربیت عبارت است فراهمآوردن زمینه و امکانات برای رشد و شکوفایی استعدادهای و تواناییهای بالقوه انسان و هدایت آن درجهت مطلوب (میناگر، 1390: 17).
در شکلگیری و تکوّن شخصیت و ویژگیهای عاطفی، اخلاقی و رفتاری فرزندان، دو عامل وراثت و محیط دخالت دارند. در میان عوامل محیطی، تأثیرگذارترین عامل، خانواده است و در میان عوامل خانوادگی محوریترین عامل، والدین هستند (پناهی، شریفی، 1388: 139). با توجه به نقش کلیدی والدین در انتقال ارزشهای دینی و معنوی به فرزندان و اهمیت رشد شخصیت مطلوب عاطفی ایشان با محوریت فرهنگ ناب دینی، نسبت به یکدیگر و تأثیر آن بر رشد تربیت مطلوب فرزندان در ادامه به تعدادی از عوامل تربیت عاطفی فرزندان در نهاد خانواده، اشاره میشود:
الف. همسویی بینشها و باورهای مذهبی
بنیادیترین مسئله در نهاد خانواده که موجب آرامش و جلب عاطفی اعضای آن میشود، اصل همتایی در بینشها و باورهای دینی اعضای خانواده، بهویژه همسران است. در تعالیم اسلامی به هنگام گزینش همسر بر اصل«کفو» به معنای همتایی و همانندی تأکید شده است، بدینمعنا که زن و مرد در افکار و باورها و ویژگیهای رشدی در بیشتر موارد همتا باشند: «أَنْکِحُوا الْأَکْفَاءَ وَ انْکِحُوا مِنْهُمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِکُمْ»(مجلسی، 1403ق، ج100: 236). همسویی والدین در باورهای مذهبی، علاوه بر اینکه موجب گرمی خانواده بهویژه تحکیم روابط عاطفی خودشان است در تربیت مطلوب فرزندان نیز مؤثر است. روابط عاطفی مطلوب و دین پسند والدین نسبت به هم و فرزندان ناشی از خداباوری در بینشها، افکار و باورهای آنان است. بنابراین داشتن بینش واحد و هماهنگ والدین در نوع برقراری روابط، با محوریت دینی و عملیاتیساختن آنها در زندگی، از مهمترین عوامل عاطفی پرورش شخصیت فرزندان است.
ب. اندیشه از خود دانستن وجود فرزند
از عوامل شکلگیری روابط عاطفی مطلوب والدین نسبت به فرزندان این است که والدین وجود فرزندان را از خود آنها میدانند و علاقه طبیعی و خدادادی بین خودشان و آنان را احساس میکنند و خوبی و بدی آنان را، خوبی و بدی خودشان میدانند و به سرنوشت مطلوب و زندگی سعادتمندانه دنیایی و اخروی آنها علاقهمند هستند (فرهادیان، 1388: 9).
امام سجاد علیه السلام در تبیین این ویژگی عاطفی والدین و لزوم پرورش آن، از آن بهعنوان حقوق فرزند یاد کرده و میفرمایند: «وَ أمَّا حَق وَلدِکَ فَتعلم إنَّه منک و مضاف إِلیکَ فِی عَاجل الدُّنیَا بِخَیره و شَرَّه وَ إِنَّکَ مَسؤُول عَمَّا وَلّیته مِن حُسنِ الاَدَبِ وَ الدَّلَالة عَلی رَبِّه وَ المَعُونَة عَلَی طَاعَته فِیکَ وَ فِی نَفسِه فَمُثَابَ عَلی ذَلِکَ وَ مُعَاقَب»؛ حق فرزندت بر تو آن است که بدانی او از تو است و رفتار نیک و بدش در این دنیا با تو پیوند دارد و تو بهدلیل مسئولیت و ولایتی که بر او داری، موظفی که او را خوب تربیت کنی و بهجانب پروردگارش رهنمون باشی و به او کمک کنی تا در ارتباط با تو و خودش، از خداوند فرمان برد و نیز توجه داشته باش که اگر او را به شایستگی تربیت کنی، پاداش آن را خواهی یافت و چنانچه در تربیت او سهلانگاری کنی مورد عقوبت خداوند قرار خواهی گرفت (حرانی، 1404ق: 189).
والدین با ایجاد ارتباط عاطفی و دوستانه مبتنی بر این حقیقت فطری انسانی، ارتباط سیستمی متعالی در شبکه اعضای خانواده برقرار میکنند و محیط عاطفی مناسبی را برای فرزندان فراهم میآورند تا توانمندیهایی که در فطرت آنها نهادینه شده است بهتدریج بروز و پرورش یافته و موجب برقراری ارتباط نیک با فرزندان، احترام و تکریم آنها، تقویت احساس ارزشمندی، رضایت، خشنودی و دیگر صفات برجسته عاطفی تربیتی در آنان شود (فقیهی، 1392: 181-190؛ ضیایی،1390: 53).
انسان بهدلیل داشتن غریزهی حب ذات، هرآنچه دوست دارد که متعلق به او است. همینامر بر اساس حکمت خداوندی موجب میشود که از خویشتن در برابر مخاطرات و تهدیدها محافظت کند. پدران و مادران به دلیل اینکه فرزندان را پارهای از وجود خویش و ثمره زندگی میدانند، بهشدت به وی احساس دلبستگی دارند و از همینرو، سخت از او محافظت میکنند. از منظر امام علی علیه السلام فرزند نه تنها پارهای از وجود آدمی، بلکه همه وجود او است. ایشان در بخشی از نامه خویش به امام حسن علیه السلام چنین میفرمایند: «و تو را دیدم که پاره تن من، بلکه همه جان منی؛ آنگونه که اگر به تو آسیبی برسد به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است» (سید رضی، 1387، نامه: 31).
والدین با نشاندادن دلبستگی خود به فرزند خویش شخصیت عاطفی کودک را میپرورانند و زمینه دلبستگی کودک را به آنها فراهم میکند. این دلبستگی، روابط کودک را در جامعه بزرگ تر آینده، رقم میزند و کودک این رابطه با والدین را بعدها هم حفظ خواهد کرد تا رفتار خود را با والدین محبوبش تطبیق دهد. پس دلبستگی والدین به فرزند میتواند زمینهی لازم برای تأثیر مثبت والدین بر فرزندان را فراهم کند و فرزندان را بهسوی تطبیق رفتار خود با والدین تشویق و ترغیب کند (سپاهمنصور، شهابیزاده، خوشنویس، 1387: 255). در حقیقت، این نوع علاقه طبیعی میان والدین و فرزندان از عوامل مؤثر در سبک زندگی مطلوب و مورد تأکید در آموزههای اسلامی است که میتواند زمینهساز پرورش فرهنگ و اخلاق دینی در خانواده گردد.
امام سجاد علیه السلام در تبیین این ویژگی عاطفی والدین و لزوم پرورش آن، از آن بهعنوان حقوق فرزند یاد کرده و میفرمایند: «وَ أمَّا حَق وَلدِکَ فَتعلم إنَّه منک و مضاف إِلیکَ فِی عَاجل الدُّنیَا بِخَیره و شَرَّه وَ إِنَّکَ مَسؤُول عَمَّا وَلّیته مِن حُسنِ الاَدَبِ وَ الدَّلَالة عَلی رَبِّه وَ المَعُونَة عَلَی طَاعَته فِیکَ وَ فِی نَفسِه فَمُثَابَ عَلی ذَلِکَ وَ مُعَاقَب»؛ حق فرزندت بر تو آن است که بدانی او از تو است و رفتار نیک و بدش در این دنیا با تو پیوند دارد و تو بهدلیل مسئولیت و ولایتی که بر او داری، موظفی که او را خوب تربیت کنی و بهجانب پروردگارش رهنمون باشی و به او کمک کنی تا در ارتباط با تو و خودش، از خداوند فرمان برد و نیز توجه داشته باش که اگر او را به شایستگی تربیت کنی، پاداش آن را خواهی یافت و چنانچه در تربیت او سهلانگاری کنی مورد عقوبت خداوند قرار خواهی گرفت (حرانی، 1404ق: 189).
والدین با ایجاد ارتباط عاطفی و دوستانه مبتنی بر این حقیقت فطری انسانی، ارتباط سیستمی متعالی در شبکه اعضای خانواده برقرار میکنند و محیط عاطفی مناسبی را برای فرزندان فراهم میآورند تا توانمندیهایی که در فطرت آنها نهادینه شده است بهتدریج بروز و پرورش یافته و موجب برقراری ارتباط نیک با فرزندان، احترام و تکریم آنها، تقویت احساس ارزشمندی، رضایت، خشنودی و دیگر صفات برجسته عاطفی تربیتی در آنان شود (فقیهی، 1392: 181-190؛ ضیایی،1390: 53).
انسان بهدلیل داشتن غریزهی حب ذات، هرآنچه دوست دارد که متعلق به او است. همینامر بر اساس حکمت خداوندی موجب میشود که از خویشتن در برابر مخاطرات و تهدیدها محافظت کند. پدران و مادران به دلیل اینکه فرزندان را پارهای از وجود خویش و ثمره زندگی میدانند، بهشدت به وی احساس دلبستگی دارند و از همینرو، سخت از او محافظت میکنند. از منظر امام علی علیه السلام فرزند نه تنها پارهای از وجود آدمی، بلکه همه وجود او است. ایشان در بخشی از نامه خویش به امام حسن علیه السلام چنین میفرمایند: «و تو را دیدم که پاره تن من، بلکه همه جان منی؛ آنگونه که اگر به تو آسیبی برسد به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است» (سید رضی، 1387، نامه: 31).
والدین با نشاندادن دلبستگی خود به فرزند خویش شخصیت عاطفی کودک را میپرورانند و زمینه دلبستگی کودک را به آنها فراهم میکند. این دلبستگی، روابط کودک را در جامعه بزرگ تر آینده، رقم میزند و کودک این رابطه با والدین را بعدها هم حفظ خواهد کرد تا رفتار خود را با والدین محبوبش تطبیق دهد. پس دلبستگی والدین به فرزند میتواند زمینهی لازم برای تأثیر مثبت والدین بر فرزندان را فراهم کند و فرزندان را بهسوی تطبیق رفتار خود با والدین تشویق و ترغیب کند (سپاهمنصور، شهابیزاده، خوشنویس، 1387: 255). در حقیقت، این نوع علاقه طبیعی میان والدین و فرزندان از عوامل مؤثر در سبک زندگی مطلوب و مورد تأکید در آموزههای اسلامی است که میتواند زمینهساز پرورش فرهنگ و اخلاق دینی در خانواده گردد.
پ. انسان دوستی
بشر دوستی که در فطرت هر یک از پدر و مادر وجود دارد، خود از منشأهای برقراری روابط عاطفی با فرزند است. در فرهنگ قرآن برقراری ارتباط عاطفی افراد بشر با یکدیگر بهعنوان یک اصل تربیتی مورد توجه است و از اینرو، مادامی که افراد و فرزندان از انسانیت بیرون نرفتهاند، درصدد دشمنی با خدا و دین بر نیامدهاند و برای اخراج افراد دیگر از بلادشان اقدامی صورت ندادهاند، همچنان بر رابطه دوستی، حتی در سطح برّ و احسان و برخورد عدالتی تأکید میشود (ممتحنه، 9-8)[10]. در احادیث متعدد عملیاتیساختن این میل فطری سرآمد فعالیتهای خردمندانه آدمی شمرده شده است[11] ( فتال نیشابوری، 1375، ج1: 3). تمایل فطری آدمی به بشر دوستی مصادیق زیادی دارد و در عملیاتی و اجراییکردن محبت هرکسی که به فرد نزدیکتر است از شدت بیشتری برخوردار است، از جمله این محبتها، محبت والدین به فرزند است. البته محبت پرهیزکاران به هر فردی در طول محبت خدا است.
ادامه دارد...
نویسنده : حسن نجفی
ادامه دارد...
نویسنده : حسن نجفی
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}