پاداش دادن به رفتارهای مطلوب، به عنوان تقویت کننده عمل می‌کند و باعث می‌شود کودک احساس خوبی پیدا کند و باعث می‌شود تا تمایل بیشتری نسبت به کارهای خوب پیدا کند.
 

مقدمه 

پدر و مادر و اعضای خانواده بیشترین تاثیر را در رشد و شکوفایی کودک دارند؛ آنها از همان روز تولد کودک آینه ای رفتار و شخصیت او در نوجوانی و جوانی هستند. بسیاری از خانواده ها به این امر توجه نمی‌کنند، آنها باور نمی‌کنند که رفتارشان با یکدیگر و اطرافیان در ذهن فرزند ثبت می‌شود این تاثیر پذیری کودک از اطرافیان به قدری ظریف است که خود کودک هم از آن بی خبر است. (1)
والدین و اعضای خانواده باید بدانند که مراعات ادب و احترام بین آنها یکی از اصلی ترین پایه های تربیت صحیح فرزند است. اگر ادب نباشد، نباید انتظار داشته باشید که فرزند صالح و سالمی تربیت کنید. پیامبر اسلام، یک تعبیر زیبایی در این مورد فرمودند؛ دختر زیبارویی که در دل خانواده ای بد اخلاق و بدرفتاری بزرگ شده باشد، مانند گلی است که در لجنزار و محیط متعفن رشد کرده است. (2)
 

تربیت اشتباه

خانواده های وجود دارند که دوست دارند همیشه دستور بدهند و در چنین خانواده ای تبعیت مردن بدون چون و چرای فرزندان یک فضیلت بشمار می آید و اگر اطاعت امر نکنند، تنبیه های خشنی در انتظار آنها خواهد بود و فرزندان از روی ترس و اضطرار، مجبور به اطاعت از آنها هستند. این نوع از تربیت را می‌توان غلط ترین نوع تربیت معرفی کرد چون استقلالی برای فرزندشان قائل نمی‌شوند. 

لازم است بدانیم ما برای موفقیت در روابط خانوادگی، شغلی و اجتماعی خود نیازمند یک پل ارتباطی قوی و محکمی هستیم، تا این پل ارتباطی وجود نداشته با‌د، اطلاعاتی بین ما و اطرافیان رد و بدل نمی‌شود. حداقل، اطلاعات به طور دقیق رد و بدل نمی‌شود و احتمال نافرمانی و اطاعت نکردن کودک از دستورات وجود دارد برای روشن شدن مطلب یک مثالی میزنم؛ در نظر بگیرید شما کارمند اداره ای هستید و رئیس بد اخلاق و پرخاشگری دارید، او برای پیشبرد کارهای اداره مدام از تنبیه، توبیخ، داد و بیداد و فریاد استفاده می‌کند،شما ممکن است کارهای را از روی ترس انجام دهید ولی به هیچ وجه از روی علاقه و خلوص نیت و با جان و دل مار نخواهید کرد.
اما آور رئیس شما در عین حال که برای اجرای قوانین و وظایف تاکید دارد، برخوردی خوب و مناسب نیز با شما داشته باشد و برای توانایی های شما ارزش قائل شود و برای موفقیت شما در کارتان، پاداش قرار دهد و در صورت بروز مشکل با شما صحبت کند و به فکر حل مسالمت آمیز مشکلات باشد در این صورت شما در محیط کار دچار خستگی، تنش و فرسودگی نمی‌شوید بلکه خلاقیت و انگیزه ای شما بیشتر خواهد شد. این روش مدیر هم به نفع اداره است و هم به نفع آن کارمند و در راس اینها به نفع شخصیت رئیس است. والدین هم برای تربیت فرزندشان باید از این روش استفاده کنند و مدام دستور ندهند و از بالا به پایین نگاه نکنند. 

انسان ها، کسی را که دوست داشته باشند برای حرفه‌ای او احترام قائل هستند و دوست دارن. حرف های او را جامه عمل بپوشانند. خانواده های که مدام شکایت می‌کنند که  فرزندمان به حرف هایمان گوش نمی‌دهند چکار باید کنیم؟ باید بگوییم؛ اگر می خواهید فرزندتان به حرف های شما گوش دهد و به آنها عمل کند ابتدا باید با آنها ارتباط خوبی برقرار کنید یعنی؛ علاوه بر سیاست پدرانه و مادرانه خود برای او همانند برادر و خواهر باشید. در این صورت حرف شما برای او ارزش دارد. 
 

خانواده های کج خلق 

خانواده های که کج خلق و ایرادگیر هستند، باید بدانند که فرزند آنها تا زمانی که از آنها می‌ترسد به حرف های آنها گوش می‌دهد همانند مثال بالا که کارمند از رئیس خود می‌ترسید و به حرف او گوش می داد، فرزند به محض اینکه به استقلال و خود مختاری برسد دیگر برای حرف های والدینش ارزشی قائل نمی‌شود. 
با فرزندتان رفیق باشید ارتباط داشته باشید تا موفق باشید. 

برای اینکه یک ارتباط خوب و قوی با فرزندتان داشته باشید به این نکات دقت داشته باشید. 

1. زمان کافی را با فرزند خودتان سپری کنید

پدر و مادر باید از هر فرصتی استفاده کنند و به فرزند خودشان توجه کنند حتی اگر شده از فرصت های یکی دو دقیقه ای هم استفاده کنند. مثلا به نقاشی های آنها نگاه کنید، او را نوازش کنید، با او بازی کنید. 
نکته‌:  برای هر یک از فرزندتان باید وقت اختصاصی داشته باشید چون خصوصیات دختر و پسر متفاوت است. 
 

2. از مقایسه سازی جدا پرهیز کنید

خودتان را جای فرزندتان بگذارید و ببینید که مدام شما را با کسی مقایسه می‌کنند، چه حسی به شما دست خواهد داد؟ 
خداوند، تمام انسانها را از موهبت هوش و استعداد برخوردار ساخته اما ممکن است در یک خانواده بین دو کودک از نظر ضریب هوشی تفاوت وجود داشته باشد، متاسفانه اکثر والدین به مقایسه کودک می‌پردازند و از کودک بیش از ظرفیت و توانایی او توقع دارند این مقایسه سازی دارای اثرات مخربی است و دور از منطق و عقل است. (3)
 

3. با کودک خود حرف بزنید

از هر فرصتی برای حرف زدن با کودک تان استفاده کنید. مثلا زمانی که با هم به بیرون می‌روید یا در خانه با او تنها هستید راجع به خاطرات گذشته و داستان های که مرتبط با سن و سال آنهاست را برای آنها تعریف کنید. 
 

4. پاداش دادن 

پاداش دادن به رفتارهای مطلوب، به عنوان تقویت کننده عمل می‌کند و باعث می‌شود کودک احساس خوبی پیدا کند و باعث می‌شود تا تمایل بیشتری نسبت به کارهای خوب پیدا کند. و انتخاب پاداش مناسب برای رفتار مطلوب کودک شما، همیشه آسان نیست موضوعی است که نیاز به تشخیص و عقل سلیم و کمی حدس زدن دارد تا موردی را پیدا کنید که هم کودک را خوشحال کند و هم ترغیب کند. (4)
با این چهار روش، شما می‌توانید ارتباط خوبی را با فرزندتان برقرار کنید و تبدیل یک خانواده موفق شوید. 
سجاد رستمی چورتی

پی نوشت 
[1] محمد رضا ایزد پور، مهارت‌های تعامل با فرزند، تهران: فزیانی، 1393،صفحه 36.
[2] من لا یحضره الفقیه، جلد 3،صفحه 391.
[3] عطاری کرمان، عباس اینگونه فرزندتان را تربیت کنید، تهران: آسیم، 1387،صفحه 56.
[4] استفن کاربر و روبین فرید من، چگونه می‌توانیم با کودک مان رفتار کنیم، مترجم بهرام صادقی، تهران: اسماء، 1390،صفحه 26.