آزار کلامی در خانه (بخش دوم)
در بخش پیشین بیان شد که خشونت های خانگی به انواع مختلفی تقسیم می شوند که بخشی از آن آزار کلامی همچون تهدید، سرزنش و فریاد زدن نمونه هایی از این نوع خشونت خانگی است. در ادامه به دو مورد دیگر از آزار کلامی در خانه اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
منت گذاشتن بر همسر خود می تواند آزار کلامی و نوعی خشونت خانگی باشد.
4. دشنام دادن
دشنام به دیگری از مصادیق آزار است، او را خوار می سازد و محبت را از میان می برد. البته کلماتی وجود دارد که در فرهنگی دشنام به شمار می آیند و در فرهنگ های دیگر نه؛ اما کلماتی نیز هستند که در همه فرهنگ ها آن را دشنام می دانند، هرچند حساسیت های فرهنگی در همین کلمات نیز متفاوت است. برخی دشنام ها جرم اند؛ اما برخی دیگر، تنها نشانه مخالفت با طرف مقابل می باشند و نیز ممکن است کلماتی در فرهنگی خاص دشنام باشند؛ اما کاربرد آن عادی شده و برای تحقیر و آزار رساندن به کار نمی آیند. به هر حال استفاده از هر کلامی که معنای ناپسند داشته و تحقیر دیگران را در بر داشته باشد از دیدگاه متون دینی نکوهیده است و از آن نهی شده است.
مردی از قبیله بنی تمیم نزد رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: مرا به چیزی سفارش کنید. ایشان در ضمن سفارش فرمودند: «به مردم دشنام نده که دشمنی آنها را به دنبال دارد»[1]. بنابراین روایت، دشنام افزون بر این که خود نوعی آزار کلامی است، آزارهای دیگری را نیز در پی دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «دشنام دادن به مؤمن؛ فسق، جنگ با او؛ کفر، خوردن گوشت او (غیبت کردن او) معصیت و احترام اموالش؛ مانند احترام جان اوست»؛ [2]«آبرو، مال و جان مومن محترم است»؛[3] «کسی که نسبت به مؤمنان فحاشی کند، مانند کسی است که هلاکت او نزدیک است»؛[4] «خداوند کسی که بسیار لعن می کند، فحاشی می کند، بسیار به دیگران طعنه می زند، فحش می دهد، فقیر را خوار می کند و قسم می خورد را دشمن می دارد»؛[5] «نفرین کردن بر فرزندان موجب درویشی است».[6]
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «سه چیز زندگی را تیره می سازد: فرمانروای ستمگر، همسایه بد و زن بد دهن»؛[7] «هر کس مرد یا زن مزمنی را به چیزی که در او نیست دشنام دهد، خداوند او را در طینت خبال (چرکی که از فرج زنان بدکاره بیرون آید) برانگیزد و نگهدارد تا از آنچه گفته بیرون آید».[8]
معنای کلام حضرت که فرمود: «تا از آنچه گفته بیرون آید» دو وجه دارد: یا کنایه از دوام و خلود باشد، زیرا اثبات آن بر او ممکن نیست؛ چون که بهتان زده است و یا مقصود پاک شدن از چرکی گناه به وسیله آتش است. طیبی در شرح مشکاه گفته است: «یعنی توبه کند یا پاک شود». مجلسی (ره) فرماید: «شاید مقصودش توبه در دنیا باشد؛ اما بعید است».[9] امام موسی بن جعفر (علیه السلام) درباره دو مردی که به هم دشنام می دهند، می فرماید: «آنکه آغاز به دشنام کرد ستمکارتر است، گناه او و گناه رفیقش به گردن اوست تا زمانی که از مظلوم معذرت بخواهد». [10]
مردی از قبیله بنی تمیم نزد رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: مرا به چیزی سفارش کنید. ایشان در ضمن سفارش فرمودند: «به مردم دشنام نده که دشمنی آنها را به دنبال دارد»[1]. بنابراین روایت، دشنام افزون بر این که خود نوعی آزار کلامی است، آزارهای دیگری را نیز در پی دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «دشنام دادن به مؤمن؛ فسق، جنگ با او؛ کفر، خوردن گوشت او (غیبت کردن او) معصیت و احترام اموالش؛ مانند احترام جان اوست»؛ [2]«آبرو، مال و جان مومن محترم است»؛[3] «کسی که نسبت به مؤمنان فحاشی کند، مانند کسی است که هلاکت او نزدیک است»؛[4] «خداوند کسی که بسیار لعن می کند، فحاشی می کند، بسیار به دیگران طعنه می زند، فحش می دهد، فقیر را خوار می کند و قسم می خورد را دشمن می دارد»؛[5] «نفرین کردن بر فرزندان موجب درویشی است».[6]
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «سه چیز زندگی را تیره می سازد: فرمانروای ستمگر، همسایه بد و زن بد دهن»؛[7] «هر کس مرد یا زن مزمنی را به چیزی که در او نیست دشنام دهد، خداوند او را در طینت خبال (چرکی که از فرج زنان بدکاره بیرون آید) برانگیزد و نگهدارد تا از آنچه گفته بیرون آید».[8]
معنای کلام حضرت که فرمود: «تا از آنچه گفته بیرون آید» دو وجه دارد: یا کنایه از دوام و خلود باشد، زیرا اثبات آن بر او ممکن نیست؛ چون که بهتان زده است و یا مقصود پاک شدن از چرکی گناه به وسیله آتش است. طیبی در شرح مشکاه گفته است: «یعنی توبه کند یا پاک شود». مجلسی (ره) فرماید: «شاید مقصودش توبه در دنیا باشد؛ اما بعید است».[9] امام موسی بن جعفر (علیه السلام) درباره دو مردی که به هم دشنام می دهند، می فرماید: «آنکه آغاز به دشنام کرد ستمکارتر است، گناه او و گناه رفیقش به گردن اوست تا زمانی که از مظلوم معذرت بخواهد». [10]
5. منت گذاشتن
منت، احسان و نیکویی به دیگری و دارای بار ارزشی مثبت است و آنچه آن را منفی می نماید به زبان آوردن آن احسان و نیکویی است. این که فرد به همسر خود خدمتی نماید، احسان و کار نیکی انجام دهد بسیار خوب است؛ اما این که کار خود را به زبان بیاورد و با این کار قصد تحقیر او را داشته باشد، موجب آزار او شده است. خدماتی که مرد به خانواده خود ارائه می دهد در نظام حقوقی اسلام از جمله وظایف الزامی مرد است به همین دلیل اگر هم آنها را به زبان بیاورد در بیشتر موارد موجب ناراحتی بانو نمی شود و او با گفتن این جمله که وظیفه خود را انجام داده ای پاسخ شوهر خود را می دهد و در این صورت منت به شمار نمی آید، اما کمک اقتصادی بانو به همسر خود که در زمره وظایف الزامی او نیست، اگر به زبان بیاید، مصداق بارز منت گذاشتن و آزار دیگری است و به همین خاطر این گونه آزار رسانی در میان زن و مرد بیشتر از سوی زن سر می زند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «زنی که بر همسر خویش منت گذارد و بگوید تو از اموال من میخوری، اگر تمام اموال خویش را در راه خدا صدقه بدهد، ثواب تمامی اعمالش از بین می رود و خدا از او راضی نمی شود، مگر این که شوهرش از او راضی شود»؛ [11]«اگر زنی همه طلا و نقره موجود در زمین را به خانه شوهرش ببرد. سپس بر شوهر خود منت گذارد که تو کسی نیستی و همه این اموال مال من است. چنین زنی حتی اگر عابدترین مردم باشد، همه اعمال خیرش نابود می شود، مگر این که توبه کند و از شوهرش عذرخواهی نماید».[12] منت گذاشتن در خصوص سالمندان از حساسیت بیشتری برخوردار بوده و موجب رنجش خاطر شدید آنها خواهد شد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «زنی که بر همسر خویش منت گذارد و بگوید تو از اموال من میخوری، اگر تمام اموال خویش را در راه خدا صدقه بدهد، ثواب تمامی اعمالش از بین می رود و خدا از او راضی نمی شود، مگر این که شوهرش از او راضی شود»؛ [11]«اگر زنی همه طلا و نقره موجود در زمین را به خانه شوهرش ببرد. سپس بر شوهر خود منت گذارد که تو کسی نیستی و همه این اموال مال من است. چنین زنی حتی اگر عابدترین مردم باشد، همه اعمال خیرش نابود می شود، مگر این که توبه کند و از شوهرش عذرخواهی نماید».[12] منت گذاشتن در خصوص سالمندان از حساسیت بیشتری برخوردار بوده و موجب رنجش خاطر شدید آنها خواهد شد.
نویسنده: قاسم ابراهیمی پور
[1] . وسائل الشیعه، ج12، ص298.
[2] . همان.
[3] . مستدرک الوسائل و مستبط المسائل، ج۹، ص136.
[4] . وسائل الشیعه، ج12، ص298.
[5] . مستدرک الوسائل و مستبط المسائل، ج۹، ص139.
[6] . بحار الانوار، ج73، ص315.
[7] . همان، ج75، ص232.
[8] . مستدرک الوسائل، ج9، ص137.
[9] . مصطفوی، ترجمه اصول کافی، ج4، ص62.
[10] . کافی، ج2، ص360.
[11] . مکارم الاخلاق، ص 203.
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}