پرخوری می تواند زمینه افزایش چربی های دور قلب و در نتیجه بیماری های قلبی شود. 
 

تأثیر پرخوری بر پوست و صورت

با توجه به مطالبی که تاکنون بیان گردید اولین آسیب پرخوری به خود معده وارد می شود و آسیب دوم به شکم و در مرحله سوم مهمترین آسیبی که پرخوری می زند بر روی پوست انسان است. یعنی عوارض پرخوری بر روی پوست انسان ظاهر می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: حضرت عیسی (علیه السلام)  از شهری می گذشت دیدند مرد و زنی با هم نزاع می کنند و سر هم داد می کشند حضرت عیسی (علیه السلام) پرسید: چه مشکلی دارید؟ مرد گفت: این خانم من است. زن خوبی است اخلاق خوبی دارد کارهایش هم خوب است.
 
زن صالحه ای است. اما من دوست دارم از او جدا شوم. حضرت فرمود: به من خبر بده مشکل این خانم چیست چرا دوست داری از او جدا شوی؟ گفت: صورتش پیر است بدون اینکه سن بالایی داشته باشد. حضرت عیسی به آن زن فرمود: آیا دوست داری صورتت باطروات شود؟ زن گفت بله حضرت فرمود: وقتی غذا می خوری مبادا سیر شوی، اگر غذا زیاد باشد و روی سینه سنگین شود و از مقدار معمول زیادتر باشد آب صورت و طراوت آن را از بین می برد. آن زن به سفارش حضرت عیسی عمل کرد و صورتش با طراوت شد و به حالت جوانی برگشت.[1]
 
در این روایت حضرت عیسی علت را بیان می کند و می فرماید اگر شکم سیر شود، سبب سنگین شدن سینه و قلب می شود پس قلب نمی تواند به خوبی کار کند و قادر نیست که خون را به صورت و سایر قسمت های بدن پمپاژ نماید در نتیجه صورت شادابی خود را از دست می دهد. با توجه به این روایت اگر کسی بخورد و سیر نشود صورتش با طراوت و شاداب خواهد شد در غیر این صورت، پوست، شادابی خود را از دست می دهد.

تأثیر پرخوری در ظهور بیماری پیسی

یکی دیگر از بیماری های پوستی که پرخوری سبب ایجاد آن است پیسی است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «خوردن روی سیری، سبب پیسی می شود». [2]بنابراین انسانی که سیر است نباید چیزی بخورد زیرا سبب پیسی است. در روایت دیگری باز هم از پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که می فرماید: «۵ چیز سبب ابتلاء به پیسی می شود تا آنجایی که می فرماید: خوردن روی سیری است».[3] خوردن بر روی سیری می تواند دو معنا داشته باشد. یک معنای آن این است که فرد غذایی می خورد و سیر می شود اما بعد از نیم ساعت مجددا غذا می خورد. معنای دیگر آن است که فرد غذا می خورد و سیر می شود اما باز هم به غذا خوردن ادامه می دهد. بنابراین اثر دوم پرخوری در پوست ظاهر می شود.

 تأثیر پرخوری در ظهور بیماری های قلب

اثر سوم و نهایی پرخوری بر روی قلب است تا جایی که سبب ضعف قلب می شود. مانند اینکه قلب کارایی خود را از دست داده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «با زیاد خوردن و زیاد نوشیدن قلب ها را نمیرانید. زیرا قلب به مانند گیاه می میرد چرا که اگر به گیاه هم زیاد آب دهید می میرد».[4] این مردن به معنای از دست دادن کارایی و فعالیت و شادابی قلب است و مردن حقیقی مراد نیست. بلکه قلب صفت مرده را دارد یعنی کارایی ندارد. چرا که قلب زمانی می تواند به خود برسد که معده خالی باشد نه اینکه به طور مدام جهت هضم غذا به معده خون پمپاژ نماید به همین جهت روایات می فرماید: «گرسنگی غذای قلب است».[5]
 
امروزه ما شاهد آن هستیم که افراد زیادی مبتلا به سکته قلبی می شوند. آمار عمل قلب باز و استفاده از فنر و آنژیوگرافی بسیار زیاد شده است که یکی از دلایل آن پرخوری است. زیرا امروزه افراد توانمند هستند و به دلیل وجود رستورا نها و فست فودها به هر مقدار غذایی که نیاز داشته باشند دسترسی دارند و تمامی این موارد اشتها را تحریک می کند و سبب ابتلاء به بیماری های قلبی و دیابت، چربی خون و فشار خون می شود. در گذشته این بیماری ها مختص سنین بالا بود اما امروزه بسیار زیاد شایع شده است و یکی از دلایل آن پرخوری است. در حقیقت بر اساس این روایت گرسنگی سبب می شود رگهای قلب باز شوند و عمل رساندن خون به جداره و عضلات قلب به خوبی انجام گیرد و قلب بتواند خود را تغذیه نمایند.
 
در هر حال سیری مانع این کار می شود به همین جهت در روایتی آمده است «چیزی آسیب رسانتر و بدتر از زیاد خوردن برای قلب مؤمن نیست».[6] از این روایت استفاده می شود که چیزهایی که به قلب آسیب می رساند متعدد است. ممکن است هم وغم، غصه و ناراحتی، روغن، چربی و کلسترول، آلودگی هوا و سیگار و ... سبب بیماری قلبی شود اما بدتر از تمامی این موارد پرخوری است. زیاد خوردن قساوت قلب نیز می آورد و نور معرفت را خاموش می کند. این مطلب با روح و جان ارتباط دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «کسی که عادت نماید زیاد بخورد و زیاد بنوشد قلبش قساوت می گیرد»[7].
 
یکی از دلایلی که امروزه از چشمان مردم اشک جاری نمی شود همین قساوت قلب است که علت آن پرخوری است. قساوت قلب بیماری روحی است و بیماری عضو به شمار نمی آید. مؤید این مطلب این روایت است که می فرماید: «سیر نشوید. نور معرفت در دل هایتان خاموش می شود».[8] این امر ارتباط با روح و جان دارد. شاید مراد از ضرر پر خوری برای قلب مراد نفس، روح و جان باشد. البته بعید نیست منظور همان قلب تپنده و همین عضو باشد.
 
موردی که لازم است در زمینه آن ها توضیحاتی را ارائه نماییم این است که به عقیده پزشکان امروزی بیماری ها به دلیل سوء تغذیه ایجاد می شود. آیا می توان گفت که این شعار درست است؟ این احتمال وجود دارد که این شعار درست باشد. اما تفسیری که درباره آن انجام می دهند صحیح نیست. پزشکان سوء تغذیه را کم خوردن غذا معنا می کنند. یعنی نخوردن شیر و گوشت و مانند این موارد. اما باید بگوییم سوء تغذیه به معنای زیاد خوردن است. زیرا افرادی که بر اثر گرسنگی می میرند بسیار نادرتر از افرادی هستند که بر اثر پرخوری می میرند و بیشتر مرگ ها از سیری است. همچنین بیماری قلب، گرفتگی عروق کرونر، فشار خون و چربی خون، دیابت و ... نیز از سیری پدید می آید. بنابراین باید گفت که سوء تغذیه یعنی زیاده روی در خوردن و این شعار صحیح است.
 
البته آنچه که در معنای سوء تغذیه صحیح است آن است که چه کمتر از نیاز بدن و چه بیشتر از نیاز بدن خورده شود سوء تغذیه است. اما امروزه بلای اساسی بشر زیاد خوردن است نه کم خوردن.
 
نکته دیگر این است که افراد فکر می کنند که چه کاری انجام دهند که غذاهایی با ترکیبات خوشمزه تر تهیه نمایند تا اشتهای انسان را بیشتر تحریک کنند. چگونه می توان با این همه رستوران های رنگارنگ که اشتهای انسان را به غذا تحریک می کند جلوی نفس را گرفت؟ تنها راه این است که روایاتی را که در زمینه عدم پرخوری وارد شده است یادآور شد و به آن ها عمل نمود.
 
حضرت عیسی (علیه السلام) به بنی اسرائیل می فرماید: «ای بنی اسرائیل غذا نخورید تا گرسنه شوید. اگر گرسنه شدید بخورید. اگر خوردید سیر نشوید. اگر سیر بشوید گردن کلفت می شوید و قسمت پایین بدن شما چاق می شود و خداوند خود را فراموش می کنید». [9]همچنین حضرت امیر (علیه السلام) می فرماید: «بهترین کمک برای اینکه انسان کنترل نفس خود را به دست گیرد و عادت نفس خود را بشکند، گرسنگی است».[10]
 
نویسنده: سعید فریور
 
پی نوشت: 
[1] . علل الشرائع، ج2، ص497.
[2] . امالی الصدوق: ۴۳۶ ح ۴.
[3] . الخصال: ۲۷۰ ح ۹.
[4] . مکارم الأخلاق: ۱۵۰.
[5] . مصباح الشریعه: ۲۲۷.
[6] . مصباح الشریعه: ۲۳۷.
[7] . مستدرک الوسائل ۱۶: ۲۱۳ ح 19631.
[8] . مکارم الأخلاق: ۱۵۰.
[9] . المحاسن: ۴۴۷ ح ۳۴۲.
[10] . مستدرک الوسائل ۱۶: ۲۱۴ ح ۱۹۶۳۴.
 

منبع: کتاب طب معصومین (علیهم السلام) (بیانات استاد تبریزیان در موضوع حقیقت و علل بیماری ها)