سرزنش کردن، قاتل زندگی مشترک و آرام شماست اگر نتوانید سرزنش کردن را کنترل کنید و بی اختیار، سرزنش کردن همسرتان را ادامه دهید، باعث خراب شدن زندگی تان می شود.
 

مقدمه 

زن و مرد به عنوان شریک زندگی همدیگر باید شریک گفتن عیب های هم به یکدیگر نیز باشند و مانند آینه ای باشند که عیب های هم را بدون هیچ کم و کاستی یا افراط و تفریطی به هم نشان دهند و در پی این با‌شند که کمک کار باشند نه اینکه سرزنش کننده باشند. سرزنش، صفت ناپسندی که بنیان زندگی را ویران می‌کند و باعث جدا شدن زوجین از هم می‌شود.
 

سرزنش مدام

رابطه‌ ای که مدام در آن سرزنش و سرکوفت نسبت به یکدیگر وجود دارد، رابطه‌ای متزلزل و ناپایدار است که هر لحظه امکان گسست و از هم پاشیدگی در آن وجود دارد. زن و شوهری که مدام در حال ایراد گرفتن از یکدیگر و یاد‌آوری اشتباهات گذشته‌شان به هم هستند، دچار نوعی کینه و دلخوری دائمی در رابطه‌شان می‌شوند. امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) می فرماید؛ زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می‌سازد. [1]  این افراد به جای اینکه از زندگی، لذت ببرند مدام به دنبال نقطه ضعفی از دیگری هستند تا به قول معروف مچ‌ گیری کنند و شروع کنند به سرزنش کردن و زندگی را هم برای خودشان و هم برای شریک زندگی‌ شان سخت و غیر قابل تحمل می‌کنند. 

یادآوری به زوج های جوان : شمای که تازه در اول مسیر زندگی قرار دارید، سعی کنید خودتان را به صفت های خوب عادت دهید و سرزنش کردن را یک خط قرمز برای خودتان قرار دهید و از آن، اجتناب کنید.

زوج ها را می‌شود به دو دسته تقسیم کرد: 1. آن دسته از افرادی که از زمین و زمان درگیر و شاکی هستند. برای این دسته از افراد شاد بودن خیلی سخت است. 2. گروه دیگری که از تمام فرصت ها استفاده کرده و خود و همسرشان را شاد مرده و از سرزنش دوری کرده و شادی را جایگزین آن می‌کنند. شما جزء کدام یک از این گروه ها هستید؟ 
 

سرزنش کننده، خودش گرفتار همان صفت می‌شود

یکی از آثار سرزنش کردن این است که فرد سرزنشگر خودش به همان عیب گرفتار می شود و مورد تمسخر دیگران قرار می‌گیرد. شوهری که همسرش را به خاطر یک عیبی سرزنش می‌کند و آبروی او را جلوی دیگران می‌ریزد، خداوند او را به همان عیب گرفتار خواهد کرد. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند؛ کسی که مومنی را به جهت چیزی سرزنش می کند از دنیا نمی‌ رود، مگر اینکه خود به آن مبتلا می‌شود. [2] 
 

سرزنش کردن مساوی است با پرخاشگری و عصبانیت

تحقیر و سرزنش کردن همسر، باعث شکسته شدن اقتدار او خواهد شد و از او فردی پرخاشگر و عصبی خواهد ساخت که دیگر مانند سابق، همسرش را دوست نخواهد داشت. اولویت شما باید حفظ زندگی باشد، نه اینکه مدام بر سر مسائل پیش وپا افتاده بحث کرده و یکدیگر را کلافه کنید و بدانید که با سرزنش کردن به جای نمی‌رسید. 
 

سرزنش کردن، دشمن زندگی است

سرزنش کردن، قاتل زندگی مشترک و آرام شماست اگر نتوانید سرزنش کردن را کنترل کنید و بی اختیار، سرزنش کردن همسرتان را ادامه دهید، در این حالت باید منتظر انفجاری از طرف همسرتان باشید که مانند آتشفشان فوران خواهد کرد و هر چه در کنار و اطراف او باشد را می‌سوزاند. سرزنش زیاد موجب بدبینی همسر نسبت به ما می شود. از آن‌جا که سرزنش خرد کننده شخصیت طرف مقابل باشد، او در خیال خود چنین می پندارد که اگر همسرم مرا دوست داشت، این قدر مرا سرزنش نمی‌کرد. همین خیال ها آرام آرام نور محبّت را در میان زن و شوهر کم سو کرده و آتش کینه و دشمنی را شعله ور می کند. 
 

سرزنش عامل تکرار کار غلط

زمانی که شما سرزنش را بیش از اندازه انجام می دهید، طرف مقابل جرات بیشتری بر انجام دادن آن کار اشتباه پیدا می‌کند و تبدیل می‌شود به یک فرد بی باک و نترس که دست به هر کاری می‌زند. امیرالمؤمنان علی(علیه‌ السلام) می فرماید: از این که مکرر سرزنش کنی پرهیز کن که این کار جرات انجام گناه را در طرف مقابل می افزاید و عقاب تو را بی ارزش می‌کند. [3]

نکته: زندگی از مسائل کوچک و بزرگ بسیاری تشکیل شده است، که گاه بی توجهی به مسائل کوچک و پیش پا افتاده می تواند بسترساز مسائل بزرگتر باشد. همین سرزنش کردن را شاید زیاد اهمیت ندهیم اما همین سرزنش می‌تواند سبب جدایی و طلاق زوجین شود.

نکته پایانی: همه ما دارای عیب و نقص ها هستیم و اگر کسی این عیب های ما را مدام بر سر ما بزند و سرزنش های او از حد بگذرد آیا ما تحمل می کنیم؟ آیا ما خوشمان می آید که دیگران ما را سرزنش کنند؟ 
قطعا خوشمان نمی آید و از این کار متنفر هستیم. از این به بعد هر وقت خواستید همسرتان را سرزنش کنید، خودتان را جای او بگذارید. پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می‌فرماید: آدمى را همین عیب بس که عیبی را در مردم ببیند و در خود نبیند و مردم را به خاطر کاری سرزنش کند که خود نمى تواند آن را ترک کند و همنشین خویش را با چیزهای نامربوط و بیهوده بیازارد. [4]

پی نوشت : 
[1] حرانی ابومحمد، مترجم صادق حسن‌زاده، تحف العقول، قم: آل علی (علیه‌السلام ) چاپ 13، 1393، صفحه 84.
[2] محمدبن‌ یعقوب کلینی، اصول کافی، جلد 2، صفحه 143.
[3] میرزاحسین نوری‌طبرسی، مستدرک الوسائل، قم: آل البیت (علیه‌السلام ) جلد 14، صفحه 261.
[4] اصول الکافی، جلد 2، صفحه 356.