مصرف زیاد کالاها و خوراکی‌ها به‌ دلیل زیان‌باربودن، مصداق اسراف است.
 

مقدمه

اسراف و در مقابل آن صرفه‌ جویی به‌ طور گسترده در کتب دینی و اخلاقی بحث شده است. برای انسان‌های غافل تنها هنگام مشکلات صرفه‌ جویی جلوه پیدا می‌کند، اما اسلام که مکتبی برای سعادت بشر است، اسراف را همیشه امری ناپسند می‌شمارد. دستیابی به موفقیت در عرصه‌های گوناگون، با رواج مصرف صحیح در جامعه انجام می‌شود و این اراده مردمی با فرهنگ‌سازی و تلاش همه‌ جانبه،‌ استمرار می‌یابد تا مشکلاتِ ناشی از محدودیت منابع، کمترین تأثیر منفی را در جامعه بگذارد.

مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای (مد ظله) سال ۱۳۸۸ را «سال حرکت به‌سوی اصلاح الگوی مصرف» نامیدند. اگر نخبگان و توده مردم به ضرورت آن پی ببرند می ‏توان معضلات اشاره‌ شده را حل کرد. مقام معظم رهبری در زمینه اسراف فرمودند: «ما در زمینه مصرف و هزینه‌ کردن منابع مالی کشور، دچار نوعی بی‌توجهی هستیم که بایستی آن را تبدیل کنیم به یک توجه و اهتمام خاص». از نظر ایشان، جلوگیری از اسراف فقط وظیفه مردم نیست، بلکه مسؤولین هم در این زمینه وظیفه ‏ای سنگین دارند[۱]. به‌ دلیل اهمیت بحث و اجابت دعوت رهبر انقلاب، برخی از راه‌های مقابله با اسراف را بیان می‌کنیم؛ زیرا ریشه‌ کنی بیماری اسراف در جامعه بدون درمان یکایک افراد میسّر نیست و به اندازه‌ای که افراد جامعه در فکر و عمل متحول شوند، می‌توان به تحول اجتماعی آنان نیز  امید بست.
 

مفهوم‌شناسی اسراف و تبذیر

معنای اسراف «تجاوز از حدّ وسط» است. غالباً این واژه درباره رفتار انسان به کار می‌رود و شامل عبور از هر حدّی؛ ازقبیل زیاده‌ روی در رفتارهای اخلاقی، فرهنگی، سیاسی، اعتقادی و اقتصادی، اعم از فردی و اجتماعی می‌شود[۲]. معنای تبذیر نیز «پراکنده‌ساختن» و «جدا‌کردن» است که به‌ تدریج در معنای مجازیِ «نابود کردن و هدر‌دادن مال» و به تعبیر عامیانه «ریخت‌و‌پاش» به کار رفته است[۳]. برخی گفته‌اند: «تبذیر هزینه‌ کردن مال در جایی است که هزینه آن سزاوار نیست». به عبارتی دیگر، تبذیر مصرف‌کردن مال به ‌صورتی است که به اتلاف منجر شود[۴].
 

معیار اسراف و تبذیر

ناپسند‌بودن اسراف ‌‌با سه ‌ملاک‌ تعیین می‌شود:
 

گناهان ‌شرعی‌

معصیت‌ انسان را از مسیر طاعت الهی خارج می‌کند. اگر معصیت بدون ‌صرف ‌مال ‌باشد، اسراف ‌است که تجاوز از دستورات ‌دینی ‌است ‌و اگر ‌‌مالی هم خرج شده باشد، علاوه بر معصیت،‌  ‌تبذیر و اسراف ‌اقتصادی‌ نیز هست که گناهی ‌دیگر‌ خواهد بود؛ لذا بعضی ‌لغت‌شناسان ‌و مفسران، آن ‌را به‌ «خوردن ‌مال‌ حرام»‌ و برخی‌ آن ‌را به «‌تجاوز از حلال ‌به‌ حرام» ‌معنی ‌کرده‌اند و عده‌ای ‌نیز آن ‌را به‌ «انفاق ‌در راه‌ گناه» ‌تفسیر کرده‌اند.
 

حکم ‌عقل‌ و معیارهای ‌عقلی‌

‌عقل ‌به ‌زشتی اتلاف ‌مال ‌ حکم ‌می‌کند و ‌تجاوز از آن ‌را ‌نوعی‌ سفاهت ‌و جهالت ‌می‌شمارد؛ مانند انفاق ‌به ‌کسی‌ که ‌استحقاق‌ آن‌ را ندارد. ‌مرحوم ‌طبرسی[۵] در توضیح‌ آیه ‌شریفه ‌ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لَاتُسْرِفُوا  می‌فرماید: هر انفاق‌ و مصرف ‌مالی‌ که ‌عقل آن ‌را زشت ‌شمرد و به صاحبش ضرر ‌رساند، اسراف ‌و حرام ‌است‌.
 

عرف‌ جامعه‌

گاهی عرف ‌اجتماعی ‌عامل ‌تعیین‌‌کننده ‌«حدّ» در ‌اسراف ‌است‌؛ ‌مثلاً‌ مصرف ‌مال‌ در ‌مصالح ‌شخصی، زن ‌و فرزند یا انفاق ‌آن ‌برای ‌مصالح ‌دیگران‌، ‌محدود به‌ حدّی‌ است‌ که ‌عرف‌ جامعه ‌آن‌ را براساس‌ موقعیت‌ اقتصادی ‌و اجتماعی‌ هر فرد مشخص می‌کند که ‌کاستی ‌از آن‌، مصداق ‌بخل ‌است و زیاده‌‌روی از آن‌ ‌خارج‌شدن ‌از اعتدال ‌و ورود به ‌گروه مسرفین‌ خواهد بود[۶].

اینک به نمونه‌هایی از اسراف و زیاده‌روی توجه می‌کنیم:
تضییع کالا، هرچند اندک: امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «خدای عزوجل میانه‌روی را دوست دارد و از اسراف، حتی کنارگذاشتن هسته (میوه) و زیادی نوشیدنی ناخوش ‌است، زیرا آنها به‌ کار می‌آیند.»[۷] براین‌اساس، استفاده‌ نکردن از مواد غذایی و پوشاک مصرف‌شدنی، نابودی آنها بر اثر استفاده نادرست، ضایعات فلزات و مواد پلاستیکی، نابود‌کردن زباله‌های بازیافتی و هدردادن بنزین هنگام سوخت‌گیری و … از مصادیق اسراف است.

استفاده بیش از مقدار نیاز: ‌ مصرف زیاد کالاها و خوراکی‌ها به‌ دلیل زیان‌باربودن، مصداق اسراف است. امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «اسراف نیست آنچه بدن را سالم نگه‌ می‌دارد بلکه اسراف تباه کردن مال و زیان به بدن است[۸].”

استفاده نادرست از منابع و امکانات مادی و طبیعی عمومی: امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «ادقوا اقلامکم و قاربوا بین سطورکم و احذفوا من فضولکم و اقصدوا قصد المعانی و ایاکم و الاکثار[۹]؛ قلم‌های خود را ریز بتراشید، سطرها را نزدیک بنویسید، اضافی ننویسید و مقصود را هرچه فشرده‌تر بنگارید؛ مبادا زیاده‌روی کنید.» اموال عمومی جامعه مسلمین نمی‌تواند کمترین زیانی را تحمل کند؛ حتی به‌ اندازه‌ای که کارمندی در اداره‌ای سطری را درشت‌تر بنویسد‌ یا جمله‌ای را در نامه‌ ای اداری کمی طولانی کند. از دیگر نمونه‌های اسراف می‌توان به اسراف در تهیه مقدمات عبادی (مثل وضو و …) و اسراف در وقت و گذراندن آن به بطالت و بی‌برنامگی اشاره کرد.

ادامه دارد...

نویسنده: حسنیه نوروزی