انسانی که به دنیا وابسته است و از ساده زیستی به تجملات روی می آورد حقوق اجتماعی را در نظر نمی گیرد و از عدالت می گریزد.
 

۹. ورشکستگی و بدهکاری

بیش تر ورشکستگی ها و بدهکاری های اقتصادی به دلیل رعایت نکردن میانه روی در دخل و خرج است. تجمل پرستانی که دل در گرو هوا و هوس دنیایی دارند. زمانی به خود می آیند که کار از کار گذشته و دیگر راهی برای بازگشت شان باقی نمانده است. کم نیستند کسانی که با دست دراز کردن به طرف مردم و قرض گرفتن ازدیگران زندگی ساده و معمولی خود را به زندگی اشراف و اعیان برسانند. به همین دلیل، ناچار می شوند سرمایه های خود را در این دنیا به بهای ناچیز قربانی تجمل پرستی کنندامام کاظم علیه السلام می فرماید: «مَنِ اقْتَصَدَ وَ قَنِعَ بَقَیَتْ عَلَیْهِ النِّعْمَةُ وَ مَنْ بَذَّرَ وَ أَسْرَفَ زَالَتْ عَنْهُ النِّعْمَةُ؛۲۱ کسی که میانه روی داشته باشد و قناعت کند، نعمت ها (و اموال) خود را از دست نخواهد داد. در مقابل، کسی که اسراف و تبذیر کند، نعمت ها را از دست می دهد (و محتاج دیگران می شود)
 

۱۰. رویارویی با حق و حقیقت

انسانی که به دنیا وابسته است و از ساده زیستی به تجملات روی می آورد حقوق اجتماعی را در نظر نمی گیرد و از عدالت می گریزد و چنان روحیۀ خودخواهی و غرور بر او چیره می شود که جز خود نمی تواند کس و چیز دیگری را قبول داشته باشد و با قدرت تمام با آن می ستیزد. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «وَ ما أَرْسَلْنا فی قَرْیَةٍ مِنْ نَذیرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُون» ؛۲۲ «ما در هیچ شهر و دیاری پیامبری انذار کننده نفرستادیم، مگر اینکه مترفین آنان (همان کسانی که مست ناز و نعمت بودند) گفتند: ما به آنچه بر شما فرستاده شده، کافر هستیم

مترفون در این آیه، جمع مترف از ماده «ترف» به معنی تنعم است. مترف به کسی می گویند که فزونی نعمت و زندگی سرشار از رفاه، او را مست و مغرور و غافل کرده و به طغیان گری واداشته است.۲۳ مترفان طغیان گر و غافل معمولاً در صف نخست مخالفان پیامبران بودند؛ زیرا آموزه های پیامبران الهی، مزاحم کام جویی ها و هوس رانی های آنان بود. همچنین پیامبران از حقوق محرومانی دفاع می کردند که مترفان با غصب حقوق آنان توانسته بودند به این زندگی پر زرق و برق و تجملاتی برسند. افزون بر آن، این گروه همیشه برای پاسداری از مال و ثروت شان، قدرت حکومت را به ناروا در اختیار می گیرند.
 

۱۱. عذاب الهی

یکی دیگر از پیامدهای سوء تجمل گرایی، عذاب دردناک خداوند در فردای قیامت است که دامنگیر تجمل پرستان خواهد شد؛ زیرا قیامت، سرای حسابرسی به تک تک اعمال بندگان خدا خواهد بود و در برابر هر عملی که بندگان انجام داده باشند، ثواب یا عقابی داده خواهد شد.

از همین رو، بزرگان و اولیای دین همواره مسلمانان را نسبت به در اختیار داشتن مالی بیش از اندازۀ نیاز، برحذر داشته اند؛ زیرا ممکن است نتوانند آن گونه که شایسته است، حق آن را به جا آورندامام صادق (علیه السلام) می فرماید: «کُلُ بِنَاءٍ فَوْقَ الْکِفَایَةِ یَکُونُ وَبَالاً عَلَى صَاحِبِهِ یَوْمَ الْقِیَامَة؛۲۴ هر ساختمانی که بیش از احتیاج باشد، در روز قیامت (وبال گردن و) بر دوش صاحبش خواهد بود» این سخن بدان معناست که خدا در فردای قیامت دربارۀ این کار از او حساب و کتاب پس خواهد گرفت و در واقع، وی با این کارها بار گناهانش را سنگین تر کرده استدر روایتی که امام کاظم علیه السلام از پدرانش و آنان از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل کرده اند، چنین می خوانیم: «هر چه بنده ای خود را به سلطان ستمکار نزدیک تر کند، از خداوند دورتر شده است، و هر چه مال و ثروتش بیش تر شود، حساب و کتابش نزد خداوند سخت تر می شود.»۲۵

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نیز به «ابن مسعود» می فرماید: «ای ابن مسعود! پس از من اقوامی می آیند که طعام های پاکیزه و رنگارنگ را می خورند.... و خانه ها و کاخ هایی بنا می کنند و مساجد را به زیورآلات تزیین می نمایند. تمام همت آنان برای دنیا است و به آن دل بسته و اعتماد کرده اند. شرف آنان به درهم ها و دینارهاست و تلاش شان برای شکم. آنان بدترین بدها هستند که فتنه از آنان برمی خیزد و به خودشان بر می گردد.»۲۶

منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره۱۶۳

پی نوشت:
۱) اعراف: ۳۲.
۲) اصول کافی، شیخ کلینی، مکتب علمیه اسلامیه، تهران، بی جا، ۱۳۸۵ ق، ج ۶، ص ۴۴۰.
۳) تحف العقول، ابن شعبه حرانی، دار الحدیث، قم، ۱۳۸۳ق، ص ۵۶.
۴) اصول کافی، شیخ کلینی، ج ۵، ص ۷۳.
۵) نساء: ۵.
۶) حدید: ۲۰.
۷) قصص: ۸۳.
۸) تفسیر نورالثقلین، ابن جمعه حویزی، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۲ ق، ج ۴، ص ۱۴۴.
۹) مکارم الاخلاق، مرحوم طبرسی، انتشارات شریف رضی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ ق، ص ۴۹۵.
۱۰) بحار الانوار، علامه مجلسی، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۱، ص ۳۴۷.
۱۱) یونس: ۸۸.
۱۲) عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، تحقیق مستفید، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۰ش، ج ۱، ص ۲۷۶.
۱۳) ابراهیم: ۳.
۱۴) المیزان، علامه طباطبایی، الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۳ ق، ج ۱۲، ص ۱۴.
۱۵) غرر الحکم، ابن محمد آمدی، دار الحدیث، قم، ۱۳۸۳ ق، ج ۱، ص ۳۷۴.
۱۶) غرر الحکم، آمدی، ج ۵، ص ۳۵۹.
۱۷) غرر الحکم، آمدی، ج ۳، ص ۱۹۲.
۱۸) تحف العقول، ابن شعبه، ص ۴۸.
۱۹) روم: ۷.
۲۰) سفینة البحار، شیخ عباس قمی، آستان قدس رضوی، مشهد، ج ۲، ص ۳۶۱.
۲۱)تحف العقول، ابن شعبه خرّانی، موسسه امیر کبیر، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ ق، ص ۶۴۳.
۲۲) سباء/ ۳۴.
۲۳) لسان العرب، ابن منظور، دار الصادر، بیروت، ۱۹۹۷، ج ۹، ص ۱۷.
۲۴) مکارم الاخلاق، طبرسی، ۱۴۱۶ ق، ص ۱۲۷.
۲۵) منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، هجرت، قم، ۱۴۱۰ ق، بی جا، ص ۳۴۷.
۲۶) مکارم الاخلاق، مرحوم طبرسی، ص ۲۳۷.