ایست قلبی به دلایل مختلف پزشکی مانند ضخیم شدن ماهیچه‌ی قلب، نارسایی قلبی، مشکلات ضربانی قلب، سندروم Q-T طولانی، و فیبریلاسیون بطنی رخ می‌دهد.
 

حمله‌ی قلبی چیست؟

قلب عضوی استثنایی است که حتی بعد از جدا شدن از بدن تا وقتی به مقدار کافی اکسیژن دسترسی داشته باشد کار می‌کند. قلب باید به سختی کار کند تا بتواند خون را به سراسر بدن برساند. رسیدن خونِ پر اکسیژن به قلب حیاتی است. در مواجهه با کاهش خون‌رسانی یا اکسیژن، سلول‌های ماهیچه‌ای قلب ممکن است بمیرند. کاهش خون‌رسانی به قلب می‌تواند در اثر تجمع پلاک‌هایی درون رگ‌های کرونری (رگ‌های خون‌ رسان به ماهیچه‌ی قلب) ایجاد شود که جریان خون به قلب را مسدود می‌کند. این پلاک‌ها از کلسترول، مواد چربی‌مانند، مواد زائد سلولی، کلسیم و فیبرین تشکیل می‌شوند.

با تجمع پلاک‌ها درون رگ‌های کرونری، فرد ممکن است دچار تصلب‌ شریان‌ها یا اسپاسم رگ‌های کرونری شود که به معنی تنگ شدن یا سخت شدن ماهیچه‌های قلبی خواهد بود. در این شرایط امکان پاره شدن پلاکِ ایجاد شده و به دنبال آن ایجاد لخته‌ی خونی وجود دارد. از طرفی تصلب‌ شریان‌ها می‌تواند به بیماری‌های کرونری قلب ختم شود که این بیماری‌ها زمینه‌ساز ایجاد حمله‌های قلبی هستند. علاوه بر تجمع پلاک‌ها، حمله‌ی قلبی در مواقعی به دلیل باریک شدن رگ‌های قلبی و نرسیدن خون به قلب رخ می‌دهد که به این نوع حمله‌های قلبی بیماری‌های ایسکمیک قلب می‌گویند.
 

نگاهی غیرمعمول به حمله‌ی قلبی

دکتر توماس اس.کوان (Thomas S. Cowan) با انتشار مقاله‌ای در دسامبر ۲۰۱۴ زاویه‌ی نگاهی تازه درباره‌ی حملات قلبی ارائه کرد. او می‌گوید حمله‌ی قلبی نه به دلیل بسته شدن رگ‌های قلبی، بلکه به دلیل عدم تعادل بین سیستمپاراسمپاتیک و سمپاتیک اتفاق می‌افتد که بخش‌هایی از سیستم اعصاب مرکزی بدن هستند.

استرس دلیل مهمی در ایجاد این عدم تعادل در سیستم عصبی است. زمانی که فرد در معرض استرس مزمن است، یک حسگر هیجانی، سیستم اعصاب سمپاتیک او را فعال می‌کند؛ وقتی اعصاب پاراسمپاتیک نتواند این اثر را جبران کند مقادیر غیرمنتظره‌ای آدرنالین در بدن آزاد می‌شود، این هورمون روی فعالیت سلول‌های ضربان‌ساز قلب اثر گذاشته و نیاز قلب به خون را افزایش می‌دهد. در چنین حالتی یک حمله‌ ی قلبی رخ می‌دهد.
 

تفاوت بین حمله‌ی قلبی و ایست قلبی

مهم است که تفاوت بین حمله‌ی قلبی و ایست قلبی را بدانیم، زیرا معمولا مردم این دو را یکسان فرض می‌کنند. ایست قلبی معمولا بدون علامت هشدار‌دهنده اتفاق می‌افتد و دلیل آن کارکرد معیوب الکتریکی قلب است که ضربان نامنظم قلب را به دنبال دارد. ایست قلبی به دلایل مختلف پزشکی مانند کاردیومیوپاتی یا ضخیم شدن ماهیچه‌ی قلب، نارسایی قلبی، مشکلات ضربانی قلب، سندروم Q-T طولانی، و فیبریلاسیون بطنی رخ می‌دهد. حمله‌ ی قلبی ممکن است احتمال خطر ایست قلبی را بالا ببرد و دلیل شایعی برای آن است.
 

طی یک حمله‌ی قلبی چه اتفاقی می‌افتد؟

هرگز این سوال برای شما پیش آمده که حین حمله‌ ی قلبی چه اتفاقی می‌افتد؟ پس بیایید به رخداد‌های درون بدن فردی در حال سکته و نقشی که پلاک‌ها در این وضعیت وخیم بازی می‌کنند نگاهی عمیق‌تر بیندازیم. اگر پلاک‌ها در گذر سال‌ها درون قلب فرد جمع شده باشند، می‌توانند به اندازه‌ای برسند که مسیر جریان خون را سد کنند. فرد ممکن است به آسانی متوجه این باریک شدن جریان خون در رگ‌هایش نشود، زیرا زمانی که یک رگ کرونری قلب از آوردن خون به قلب عاجز می‌شود دیگر رگ‌های کرونری برای بر عهده گرفتن وظیفه‌ ی رگِ از کار افتاده، بسط پیدا می‌کنند.

روی پلاک‌‌ها پوششی محکم از جنس رشته‌ای وجود دارد، اما درون آن به دلیل محتوای چربی‌مانندش نرم است. اگر پلاکی که در رگ‌های کرونری وجود دارد شکافته شود، ماده‌ی چرب درون آن در معرض جریان خون قرار می‌گیرد. پلاکت‌های خونی به سمت پلاک‌ها هجوم برده و تشکیل لخته‌ی خونی می‌دهند؛ فرایند تشکیل لخته شبیه به اتفاقی است که در مواجهه با جراحت و بریدگی رخ می‌دهد. لخته‌ی خونی ایجاد شده تبدیل به مانع اصلی بر سر راه جریان خون می‌شود و قلب از خونِ سرشار از اکسیژن محروم می‌ماند. سیستم عصبی این محرومیت اکسیژن را به سرعت به مغز مخابره می‌کنند. فرد شروع به عرق ریختن می‌کند، تپش قلب می‌گیرد، حالت تهوع و ضعف به سراغش می‌آید.

با پیامی که سیستم عصبی به طناب نخاعی مخابره می‌کند، احساس درد در سایر بخش‌های بدن آغاز می‌شود. فرد درد شدیدی را در ناحیه قفسه‌ ی سینه حس می‌کند که به سمت گردن، آرواره‌ها، گوش، بازوها، مچ دست، استخوان کتف، پشت کمر و حتی ناحیه‌ی شکمی انتشار می‌یابد. بیمارانِ دچار حمله‌ی قلبی می‌گویند دردی که تجربه کرده‌اند مانند این بوده که قفسه سینه‌ شان با گیره‌های فشاری له می‌شده است. این درد ممکن است بین چندین دقیقه تا چند ساعت طول بکشد.

در این مرحله اگر فرد درمان سریعی دریافت نکند ماهیچه‌های قلبی‌اش می‌میرند و هنگامی که ضربان قلب کاملا متوقف شود، سلول‌های مغزی در زمانی کوتاه، حدود ۳ تا ۷ دقیقه، می‌میرند. اگر فرد به سرعت درمان شود بهبودی قلب آغاز می‌شود، اما بافت آسیب دیده هیچ‌گاه عملکردش را باز نمی‌یابد و نتیجه‌ی آن کاهش دائمی جریان خون به قلب خواهد بود.

ادامه دارد...

منبع: سایت چطور