چرا کودکان نمی توانند ناامید باشند؟
یکی از مهم ترین سئوالات در حوزه درمان اختلالات روانی این است که آیا کودکان نیز می توانند ناامید شوند؟ آیا احتمال مبتلا شدن کودکان به بیماری های افسردگی وجود دارد؟ این جواب منتفی است. با ما همراه باشید تا چرایی آن را بدانید.
ناامیدی و خودکشی در کودکان یک امر نادرست.
چرا کودکان نمی توانند ناامید باشند؟
ممکن است شما، به ویژه از مقایسه نمره های خود با هنجارها و مفهوم این نمره ها شگفت زده شده باشید. در مجموع، کودکانی که به بلوغ نرسیده اند، بی نهایت خوش بین اند، و از چنان قابلیتی برای امید و از چنان مصونیتی در برابر ناامیدی برخوردارند که هیچ گاه پس از بلوغ به آن دست نمی یابند. کودکان در زمان بلوغ قسمت اعظم خوش بینی خود را از دست می دهند.
[یک نمونه]
زمانی که پسرم، دیوید، پنج ساله بود، من و همسرم از هم جدا شدیم. توضیح دادن این مسئله با تعابیر خوشایند به خرجش نمی رفت. او مدام در تعطیلات آخر هر هفته از من می پرسید که آیا نمی شود من و کری بار دیگر با هم ازدواج کنیم. دیگر وقت آن رسیده بود که به صراحت با او وارد صحبت شوم. به تفصیل برایش شرح دادم که به مرور از عشق آدم ها به یکدیگر کاسته می شود، به طوری که دیگر همدیگر را دوست ندارند و این می تواند آخر خط باشد. من، که سعی می کردم او را به اصل موضوع هدایت کنم، از او پرسیدم: «هیچ وقت دوستی داشته ای که خیلی به او علاقه داشته باشی و بعد دیگر او را آنقدرها دوست نداشته باشی؟»
در حالی که در حافظه اش جستجو می کرد، با بی میلی گفت: «چرا».
«خوب، احساس من و مادرت به هم دچار همین وضع شده. ما دیگر همدیگر را دوست نداریم، و بعدها هم دوست نخواهیم داشت. ما دیگر با همدیگر ازدواج نخواهیم کرد».
او که سرش را به علامت تأیید تکان می داد، به بالا نگاه کرد و با این کلام آخر از بحث چنین نتیجه گرفت: «هر طور دلتان می خواهد».
[سبک تبیین نامتوازن کودکان]
سبک تبیین کودکان، به شدت نامتوازن است و شدت آن به مراتب بیش از آن چیزی است که در بزرگسالان یافت می شود. رویدادهای خوب قرار است همیشگی باشند، قرار است از هر لحاظ به کودک کمک کنند، و نتیجه عمل خود او هستند. رویدادهای ناگوار فقط پیش می آیند، به سرعت از بین می روند، و تقصیر آن ها بر گردن دیگران است. کودک معمولی چنان تبیین نامتوازنی دارد که نمره های او به طور میانگین با نمره های نمایندگان فروش موفق در شرکت متروپولیتن لایف برابری می کند. نمره های نامتوازن کودک افسرده به نمره های فرد بزرگسال معمولی و غیر افسرده شباهت دارد. هیچ بزرگسالی به اندازه کودک خردسال از ظرفیت امید برخوردار نیست و همین واقعیت باعث می شود که افسردگی شدید در کودکی خردسال نمودی غمبار پیدا کند.
در حالی که در حافظه اش جستجو می کرد، با بی میلی گفت: «چرا».
«خوب، احساس من و مادرت به هم دچار همین وضع شده. ما دیگر همدیگر را دوست نداریم، و بعدها هم دوست نخواهیم داشت. ما دیگر با همدیگر ازدواج نخواهیم کرد».
او که سرش را به علامت تأیید تکان می داد، به بالا نگاه کرد و با این کلام آخر از بحث چنین نتیجه گرفت: «هر طور دلتان می خواهد».
[سبک تبیین نامتوازن کودکان]
سبک تبیین کودکان، به شدت نامتوازن است و شدت آن به مراتب بیش از آن چیزی است که در بزرگسالان یافت می شود. رویدادهای خوب قرار است همیشگی باشند، قرار است از هر لحاظ به کودک کمک کنند، و نتیجه عمل خود او هستند. رویدادهای ناگوار فقط پیش می آیند، به سرعت از بین می روند، و تقصیر آن ها بر گردن دیگران است. کودک معمولی چنان تبیین نامتوازنی دارد که نمره های او به طور میانگین با نمره های نمایندگان فروش موفق در شرکت متروپولیتن لایف برابری می کند. نمره های نامتوازن کودک افسرده به نمره های فرد بزرگسال معمولی و غیر افسرده شباهت دارد. هیچ بزرگسالی به اندازه کودک خردسال از ظرفیت امید برخوردار نیست و همین واقعیت باعث می شود که افسردگی شدید در کودکی خردسال نمودی غمبار پیدا کند.
[افسردگی در کودکان]
کودکان نیز به افسردگی دچار می شوند و فراوانی و شدت افسردگی آن ها همانند بزرگسالان است اما این افسردگی به لحاظی با افسردگی نوجوانان و بزرگسالان تفاوت دارد. آن ها ناامید نمی شوند و به خودکشی دست نمی زنند. سالانه ۲۰ تا ۵۰ هزار خودکشی در بین بزرگسالان امریکایی روی می دهد که بیشتر آن ها به دنبال افسردگی واقع می شود. یکی از مؤلفه های خاص افسردگی، یعنی ناامیدی، عامل پیش بینی کننده قدرتمندی برای خودکشی است.
کسانی که دست به خودکشی می زنند به شدت اعتقاد دارند که وضعیت نابسامان تا ابد به قوت خود باقی است و بر همه جنبه های زندگیشان سایه گستر خواهد بود و اینکه تنها مرگ به رنج آن ها خاتمه خواهد داد. خودکشی در کودکان غمبار و در حال حاضر، رو به افزایش است. اما سالانه حدود دویست مورد خودکشی از این دست مشکلی همه گیر شناختی محسوب نمی شود.
کودکان زیر هفت سال هیچ گاه مرتکب خودکشی نمی شوند، اگرچه مدارک مستندی از قتل به دست کودکان حتی پنج ساله در دسترس است. در این سنین کودکان مرگ را درک می کنند، غایی بودن آن را در می یابند، و می توانند قصد کشتن کسی را بکنند؛ اما هیچ نمی توانند به مدتی طولانی در حالت ناامیدی باقی بمانند.
به اعتقاد من، این وضعیت را تکامل فراهم آورده است. کودک حامل بذر آینده است و عمده ترین جنبه علاقه طبیعت به کودکان این است که آنان به سلامت به بلوغ برسند و نسل بعدی کودکان را به وجود بیاورند. طبیعت نه تنها کودکان را به لحاظ جسمانی مقاوم ساخته است - در کودکان سنین پیش از بلوغ، میزان مرگ بر اثر تمامی عوامل در کمترین حد قرار دارد- بلکه از لحاظ روانشناختی نیز آنان را به فراوانی و به گونه ای غیرمنطقی، از امید برخوردار کرده است.
به رغم تمامی این مقاوم سازی ها در برابر ناامیدی، برخی از کودکان بیش از سایرین در برابر بدبینی و افسردگی آسیب پذیرند. پرسشنامه سبک اسناد کودکان (CASQ) شاخص خوبی است که نشان می دهد کدام کودکان آسیب پذیر و کدام درامان اند. کودکانی که نمره آنها در نیمه خوش بینی قرار می گیرد - در پسرها نمره بیشتر از 5/5 و در دخترها نمره بیشتر از 5/7 - به نوجوانان و بزرگسالانی خوش بین تبدیل می شوند. به طور میانگین، آن ها در مقایسه با کودکانی که نمره آن ها از این حدود میانگین کمتر است، کمتر افسرده می شوند، و موفق تر و سالم ترند.
کسانی که دست به خودکشی می زنند به شدت اعتقاد دارند که وضعیت نابسامان تا ابد به قوت خود باقی است و بر همه جنبه های زندگیشان سایه گستر خواهد بود و اینکه تنها مرگ به رنج آن ها خاتمه خواهد داد. خودکشی در کودکان غمبار و در حال حاضر، رو به افزایش است. اما سالانه حدود دویست مورد خودکشی از این دست مشکلی همه گیر شناختی محسوب نمی شود.
کودکان زیر هفت سال هیچ گاه مرتکب خودکشی نمی شوند، اگرچه مدارک مستندی از قتل به دست کودکان حتی پنج ساله در دسترس است. در این سنین کودکان مرگ را درک می کنند، غایی بودن آن را در می یابند، و می توانند قصد کشتن کسی را بکنند؛ اما هیچ نمی توانند به مدتی طولانی در حالت ناامیدی باقی بمانند.
به اعتقاد من، این وضعیت را تکامل فراهم آورده است. کودک حامل بذر آینده است و عمده ترین جنبه علاقه طبیعت به کودکان این است که آنان به سلامت به بلوغ برسند و نسل بعدی کودکان را به وجود بیاورند. طبیعت نه تنها کودکان را به لحاظ جسمانی مقاوم ساخته است - در کودکان سنین پیش از بلوغ، میزان مرگ بر اثر تمامی عوامل در کمترین حد قرار دارد- بلکه از لحاظ روانشناختی نیز آنان را به فراوانی و به گونه ای غیرمنطقی، از امید برخوردار کرده است.
به رغم تمامی این مقاوم سازی ها در برابر ناامیدی، برخی از کودکان بیش از سایرین در برابر بدبینی و افسردگی آسیب پذیرند. پرسشنامه سبک اسناد کودکان (CASQ) شاخص خوبی است که نشان می دهد کدام کودکان آسیب پذیر و کدام درامان اند. کودکانی که نمره آنها در نیمه خوش بینی قرار می گیرد - در پسرها نمره بیشتر از 5/5 و در دخترها نمره بیشتر از 5/7 - به نوجوانان و بزرگسالانی خوش بین تبدیل می شوند. به طور میانگین، آن ها در مقایسه با کودکانی که نمره آن ها از این حدود میانگین کمتر است، کمتر افسرده می شوند، و موفق تر و سالم ترند.
[تولد سبک تبیین در آغازین روزهای زندگی]
سبک تبیین در همان اوایل زندگی پای می گیرد، به طوری که سبک تبیین در کودکان حدودا هشت ساله شکل گرفته است. حال که فرزند شما حوالی کلاس سوم دبستان، نگرشی خوش بینانه یا بدبینانه درباره دنیا کسب کرده است و این دیدگاه در آینده، سلامت، و موفقیت او اهمیت به سزایی دارد، احتمالأ مایلید بدانید این سبک از کجا می آید و برای تغییر دادن آن چه می توان کرد.
سه فرضیه عمده درباره سرچشمه سبک تبیین مطرح گردیده است. نخستین فرضیه به مادر کودک مربوط می شود.
سه فرضیه عمده درباره سرچشمه سبک تبیین مطرح گردیده است. نخستین فرضیه به مادر کودک مربوط می شود.
نویسنده: مارتین سلیگمن
منبع: کتاب «خوش بینی آموخته شده»
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}