اساس زندگی زناشویی، سازگاری، تفاهم و همکاری است که این امور فقط در پرتو حسن خلق فراهم می شود.
 

مقدمه 

با شور و اشتیاق فراوانی به سراغ ازدواج می‌روند اما بعد از مدتی می‌بینیم که این شور و اشتیاق تبدیل به نفرت و انزجار می‌شود. با یک تحقیق و تحلیل جزئی درباره زندگی آنها پی می‌بریم که آنها هم کفو (همتا) هم نبودند و ملاک و معیار شان برای انتخاب همسر اشتباه بوده است. ما در این نوشتار می‌خواهیم درباره یک موضوع با اهمیتی به نام هم کفو بودن صحبت کنیم تا شناخت کاملی از هم کفو بودن پیدا کنیم. 
 

نظر اسلام درباره کفویت

از نظر اسلام، کفویت فقط در ایمان، دین داری و اخلاق است. اینها ملاک های هستند که باید در راس امور قرار بگیرند و بقیه ملاک ها در درجات بعدی قرار دارند… 
 
شرط ایمان :
در اسلام شرط اول انتخاب همسر ایمان و تقوا معرفی شده است. دین بنیان خانواده را حفظ می کند و همسر با تقوا بیشتر از همسری که تقوای کمتری دارد، می تواند اعتماد و آرامش شما را تامین کند. بنابراین پرهیزگاری شرط اول ازدواج از نگاه ائمه و معصومین است. کسی که پایبند به دین نباشد هیچ ضمانتی وجود ندارد که به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک پایبند باشد. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که: وقتی کسی که به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت است به او زن دهید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد زمین را پر خواهد کرد. [1]

بهترین نمونه و داستان برای کافی بودن شرط ایمان و اخلاق در ازدواج، داستان عجیب جویبر و ذلفا است که پیامبر اکرم(ص)، جویبر را با وجود فقر، تنگدستی و نداشتن چهره‌ای زیبا، سفارش به ازدواج با ذلفا نمود؛ درحالی‌که ذلفا از خانوادۀ بسیار ثروتمند و جویبر از فقیران مدینه بود. اما چون این دختر، از ایمان بالایی برخوردار بود، سفارش پیامبر اکرم(ص) را پذیرفت. حضرت نیز به پدر دختر فرمودند: کفو (همتای) زن مؤمن، مرد مؤمن است و شرط دیگری نگذاشتند. هم‌چنین فرمودند: «وَ مَا أَعْلَمُ یا جُوَیبِرُ لِأَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَلَیکَ الْیوْمَ فَضْلًا إِلَّا لِمَنْ کَانَ أَتْقی لِلَّهِ مِنْکَ وَ أَطْوَعَ. [2]
 

نکته: ازدواج یک خرید ساده نیست که بتوانید از سوپر مارکت سر کوچه خودتان تهیه کنید، بلکه صحبت یک عمر زندگی و آبرو است که نمی‌شود با تصمیمات و انتخاب های احساسی و گاهاً هوس آلود آن را تباه سازید. باید همسری را که به عنوان یار و همدم انتخاب می کنید از لحاظ دینی هم کفو شما باشد تا جلوی بسیاری از مشکلات گرفته شود. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «زن را برای زیبایی اش به همسری مگیر; چون ممکن است جمال زن باعث پستی و سقوط اخلاقی اش بشود. همچنین به انگیزه مالش، با او پیوند زناشویی برقرار مکن; زیرا مال می تواند موجب طغیان او گردد، بلکه به سرمایه دینی اش متوجه باش و با زن با ایمان ازدواج کن.»[3] 

اخلاق نیکو ثمره ایمان به خدا و پیامد معرفت و بصیرت دینی و نتیجه دینداری واقعی است. با زن زشت رو می توان زندگی کرد، اما با زن زیبا روی اما، بد اخلاق بی آزرم هرگز. به همین خاطر در انتخاب همسر، محاسن اخلاقی وی نیز می باید مورد توجه و بررسی کامل قرار گیرد تا مبادا زن زیبا و به ظاهر دیندار، ترشرو و بی آزرم، پرتوقع و کینه جو، خودخواه و از خود راضی، نزد دیگران بی مقدار و با شوهر خویش ناسازگار باشد. 


اگر همسری را که شما انتخاب کردید از اخلاق نیکو بهره‌مند باشند، محیط خانواده شما تبدیل به بهشتی سرور انگیز خواهد شد و چنان‌چه ‌ همسری را انتخاب کردید که ظاهری زیبا و اما اخلاق بدی دارد و با  ‌بداخلاقی خو گرفته باشد، همواره خود را در جهنّمی سوزان گرفتار خواهید کرد. مردی در این زمینه با امام رضا (علیه السلام) مشورت نمود و عرض کرد: یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری کرده ولی اخلاق بدی دارد. حضرت فرمود: اگر بدخلق است، دخترت را به ازدواج او در نیاور.[4] 
 

مراد از حسن خلق چیست؟ 
مراد از حسن خلق، در این جا، رفتارها و تعامل های مناسب در زندگی، سازگاری و مدارا با افراد است. حسن خلق، خوش اخلاقی و نیک منشی به معنای زینت دادن به کلام، شکر و سپاس گذاری، خوش زبانی و حقیقت گویی، محبت و تشویق، صداقت و... می باشد. اساس زندگی زناشویی، سازگاری، تفاهم و همکاری است که این امور فقط در پرتو حسن خلق فراهم می شود. پس در انتخاب خودتان دقیق باشید تا در زندگی مشترک، سختی ها و ناملایمتی ها با وجود همسری خوش اخلاق برای شما تبدیل به فرصتی برای تعالی و پیشرفت شود. 
 

نکته پایانی و ارزشمند

زندگی مشترک به عنوان یک پدیده مرکب از اجزاء اصلی و اساسی آن یعنی زن و مرد می باشد هر قدر بین این دو عنصر هماهنگی، همفکری، تناسب و سنخیت روانی، اخلاقی و جسمی باشد، این ترکیب استوارتر، مستحکمتر، پرثمرتر و جاودانه تر خواهد بود؛ هرچه قدر این تناسب و هماهنگی کمتر باشد، زندگی سست تر، کم ثمرتر و ناپایدارتر خواهد بود. علت عمده بیشتر ناهنجاری ها و آشوبزدگی های خانواده ها، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است. 

پی نوشت :
[1] ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، قم: سازمان انتشارات جاویدان، ح247. 
[2] اصول کافی، دارالحدیث، جلد ۱۰، صفحه ۶۱۳.
[3] ملامحسن فیض کاشانی، محجه البیضاء، جلد 3، صفحه 85. 
[4] وسائل الشیعه، ج 14، صفحه 54.