خشم منفی می تواند تخریب گر شخصیت فرد باشد. 


خشم

گرچه خشم طبیعی است، اما اغلب به صورت احساس منفی برداشت می شود. بسیاری از افراد دوست ندارند خشم خود را مستقیما ابراز کنند. با این حال، در صورتی که موقعیت ها یا شرایط غیر منصفانه یا ناعادلانه باشند، حقوق شخصی محترم شمرده نشده باشد، با انتظارات معقول برآورده نشده باشند، خشم می تواند واکنشی طبیعی و سالم باشد. اگر فرد بتواند خشم خود را جسورانه ابراز کند، حل مشکل یا حل تعارض امکان پذیر است.
 

[خشم منفی چیست؟]

خشم، زمانی منفی می شود که فرد آن را انکار کند، فرو بخورد، یا آن را به صورت نامناسب ابراز نماید. در صورتی که فرد از ابراز کردن خشم ناراحت باشد، امکان دارد که احساسات خشم خود را انکار کرده یا فروبخورد. پیامدهای احتمالی عبارتند از مشکلات جسمانی مانند سردردهای میگرن، زخم معده، یا بیماری قلبی کرونری و مشکلات هیجانی نظیر افسردگی و عزت نفس پایین.
 
خشمی که به صورت نامناسب ابراز می شود می تواند به خصومت و پرخاشگری بینجامد. برخی افراد سعی می کنند احساسات خشم خود را با پرداختن به فعالیت های پرخاشگرانه اما ایمن مانند مشت زدن به یک کیسه یا فریاد کشیدن ابراز کنند. تصور می شود این گونه فعالیت ها که تخلیه هیجانی نامیده می شوند، خشم را تخلیه می کنند. اما تخلیه هیجانی به جای اینکه احساسات خشم را تسکین دهد، می تواند آن را افزایش دهد. بنابراین، فعالیت های تخلیه هیجانی برای افراد خشمگین توصیه نمی شود. فعالیت هایی که پرخاشگرانه نیستند، مثل قدم زدن یا صحبت کردن با یک نفر، به احتمال بیشتری در کاهش دادن خشم مؤثر هستند( ژاکوب و پلهام، ۲۰۰۵).
 

[آثار جسمانی خشم]

شاپیرو (۲۰۰۵) گزارش داد که خصومت زیاد با افزایش خطر بیماری قلبی کرونری و فشارخون ارتباط دارد. خصومت می تواند به طغیان های خشم منجر شود که برای ابراز خشم مؤثر نیستند. روش های مؤثر برای ابراز خشم، مانند استفاده از ارتباط جسورانه برای ابراز کردن خشم، باید جایگزین طغیان های پرخاشگرانه ای مانند فریاد کشیدن یا پرت کردن چیزها شود. کنترل کردن عصبانیت با مدیریت کردن مؤثر خشم، نباید با فروخوردن احساس های خشم که می تواند به مشکلاتی بینجامد، اشتباه گرفته شود.


[خشم در زنان]

فرو خوردن خشم در زنان خیلی شایع است که برای حفظ و تقویت کردن روابط با دیگران و اجتناب کردن از ابراز هیجان های به اصطلاح غیرزنانه ای مانند خشم، جامعه پذیر شده اند. زنان معمولا زمانی خشمگین می شوند که افراد قدرت یا توانایی آنها را انکار کنند، برخورد غیرمنصفانه ای با آنها بکنند، یا به صورت غیرمسئولانه با آنها رفتار نمایند (توماس، ۲۰۰۵). متخلفان معمولا غریبه ها نیستند، بلکه افرادی هستند که رابطه بسیار صمیمانه ای با آنها دارند. جلوه های فروخوردن خشم، از طریق شکایت های جسمانی یا مشکلات روان شناختی، در زنان شایع تر از مردان هستند. زنان باید بدانند که آگاهی از خشم و ابراز کردن آن برای رشد آنها ضروری هستند.


سبب شناسی خشم

نظریه های عصب - زیستی
پژوهشگران نقش انتقال دهنده های عصبی را در پرخاشگری حیوانات و انسان ها بررسی کرده اند، اما نتوانسته اند علت واحدی را مشخص کنند. یافته ها نشان می دهند که سروتونین نقش بازداشتی عمده ای را در رفتار پرخاشگرانه ایفا می کند؛ بنابراین، سطح پایین سروتونین ممکن است به افزایش رفتار پرخاشگرانه منجر شود (جانسون، ۲۰۰۴).
 
این یافته ممکن است با حملات خشم مشاهده شده در برخی افراد مبتلا به افسردگی ارتباط داشته باشد. به علاوه، افزایش فعالیت دوپامین و نوراپی نفرین در مغز با افزایش رفتار خشونت آمیز تکانشی ارتباط دارد. از این گذشته، صدمه دیدن ساختاری سیستم لیمبیک و قطعه های پیشانی و گیجگاهی مغز میتواند توانایی فرد را در تعدیل کردن پرخاشگری تغییر دهد؛ این می تواند به رفتار پرخاشگرانه منجر شود.
 
نظریه های روانی - اجتماعی
اطفال و کودکان نوپا خود را با صدای بلند و شدیدا ابراز می کنند که برای این مراحل رشد طبیعی است. قشقرق ها پاسخ متداول کودکان نوپایی هستند که خواسته های آنها برآورده می شوند. هنگامی که کودک پخته می شود، از او انتظار می رود کنترل تکانه (توانایی به تأخیر انداختن ارضا) و رفتار جامعه پسند را پرورش دهد.
 
روابط مثبت با والدین ، معلمان و همسالان؛ موفقیت در مدرسه؛ و توانایی مسئول دانستن خود، به پرورش این ویژگی ها کمک می کنند. کودکان در خانواده های کژکاری که تربیت مناسب در آنها وجود ندارد، کودکانی که پاسخ های بی ثباتی را به رفتارهای خود دریافت می کنند، و کودکانی که خانواده های آنها از جایگاه اجتماعی - اقتصادی پایین هستند، بیشتر در معرض خطر پرورش ندادن رفتار جامعه پسند قرار دارند؛ این فقدان رشد می تواند باعث شود که فرد تکانشی شود، به راحتی ناکام شود و برای رفتار پرخاشگرانه مستعد باشد.
 
لری و همکاران (۲۰۰۶) بین طرد میان فردی و پرخاشگری ارتباط پیدا کردند. طرد در صورتی می تواند به خشم و پرخاشگری منجر شود که موجب ناراحتی عاطفی یا ناکامی فرد شده یا عزت نفس او را تهدید کرده باشد. اغلب مشاهده شده است که رفتار پرخاشگرانه وسیله ای برای برقرار کردن مجدد کنترل، بهبود بخشیدن به خلق، یا تلافی کردن است.
 
نویسنده: جفری نوید و اسپنسر راتوس
 
منبع: کتاب «بهداشت روانی»