تفاوت های میان زن و مرد، تفاوت های نیست که بتوان چشم بر روی آنها بست. 


تفاوت های جنسی در شخصیت و رفتار اجتماعی

مردان و زنان تا چه اندازه ای از نظر شخصیت و رفتار اجتماعی تفاوت دارند؟ با اینکه باید مراقب باشیم که تفاوت های گروهی را به موردهای فردی تعمیم ندهیم، شواهد حکایت دارند که زنان برون گرایی، صمیمیت، پذیرا بودن نسبت به احساسات، اضطراب، مهرورزی، و ابراز هیجانات بیشتری را نشان می دهند. مردان در مقیاس هاس جسارت، مصمم و با اراده بودن، و عزت نفس نمرات بالاتری کسب می کنند. در حیطه رفتار اجتماعی، به نظر می رسد که زنان بیشتر از مردان با دیگران همکاری می کنند؛ برعکس، مردان بیشتر رقابت جو هستند.


[خود مشاهده گر تفاوت های زن و مرد باشید]

شاید متوجه تفاوت هایی در روابطی که مردان و زنان با دوستان خود دارند شده باشید. روابط دوستی مردان با مردان دیگر از روابط دوستی زنان با زنان دیگر سطحی تر و کمتر حمایت کننده است.
 
زنان در برخی فرهنگ ها بیشتر از مردان لبخند می زنند و معمولا احساسات و تجربیات مخفی خود را بیشتر ابراز می کنند (لافرانس، هچت و پالاک، ۲۰۰۳). در تعدادی از جوامع، انتظار نمی رود که مردان آشکارا هیجانات خود را نشان دهند. از سوی دیگر، به زنان برای ابراز کردن هیجاناتی مثل شادی، عشق، ترس، و غم آزادی عمل بیشتری داده شده است (ریپلی،
۲۰۰۵). با این حال، وقتی موقع ابراز کردن هیجان خشم می رسد، به مردان معمولا آزادی عمل بیشتری داده می شود. مردان یاد می گیرند که خشم هیجان «مردانه» است، و نمایش دادن خشم از طریق پرخاشگری جسمانی ممکن است مردانه برداشت شود.
 
به قول پژوهشگر خشم ساندارا توماس «اما در مورد دختران، عمل کردن به این طریق ترغیب نمی شود ... زنان معمولا این پیام را دریافت می کنند که خشم ناخوشایند و غیرزنانه است» (نقل شده در دیتمن، ۲۰۰۳). با این حال، زنان روش های دیگر ابراز کردن خشم را یاد می گیرند، مانند کنار گذاشتن، افرادی که آنها را دلخور کرده اند و تصمیم گرفتن به اینکه هرگز دوباره با آنها صحبت نکنند. با اینکه قطع یادگیری فرهنگی در تعیین کردن اینکه چگونه هیجانات ابراز شوند نقش دارد، اما باید به این موضوع نیز اشاره کنیم که ممکن است مغز مردان و زنان به صورت متفاوتی تنظیم شده باشد که بر احساس کردن هیجان ها و ابراز کردن آنها تأثیر بگذارد ( کانلی و همکاران، ۲۰۰۲).
 
زنان گرایش دارند در فواصل نزدیکتر از مردان تعامل کنند. آنها همچنین معمولا بین خودشان و غریبه های جنسیت دیگر، فضای بیشتری از مردان حفظ می کنند (راستملی، ۱۹۸۶). مردان از غریبه هایی که روبروی آنها می نشینند احساس ناراحتی بیشتری می کنند، در حالی که زنان به احتمال بیشتر احساس می کنند غریبه هایی که کنار آنها می نشینند، به آنها تعدی می کنند. در کتابخانه ها، مردان کتاب ها را به طور حفاظی، جلوی خودشان کپه می کنند. زنان کتاب ها و روپوش ها را در صندلی مجاور قرار می دهند تا مانع از نشستن دیگران در کنار خود شوند.
 

[تفاوت در رفتارهای جنسی و پرخاشگرانه]

در رفتار جنسی و رفتار پرخاشگرانه نیز تفاوت های جنسی وجود دارند. زنان به احتمال بیشتری دوست دارند روابط جنسی با رابطه رمانتیک آمیخته شود (فیشر، ۲۰۰۰). مردان معمولا به آمیزش جنسی اتفاقی و داشتن شریکان جنسی متعدد تمایل بیشتری نشان می دهند. پژوهشگران معلوم کرده اند که کودکان و بزرگسالان مذکر عموما پرخاشگرانه تر از زنان رفتار می کنند - حداقل در اغلب فرهنگ ها و تحت اغلب شرایط (آرچر، ۱۹۹۶). مسئله این است که آیا این تفاوت جنسی فطری است یا عوامل اجتماعی - فرهنگی را منعکس می کند.
 
بار دیگر، اجازه دهید در مورد تعمیم دادن مفرط محتاط باشیم. در بین مردان و در بین زنان، تفاوت زیادی در پرخاشگر بودن وجود دارد. در ضمن، با اینکه مردان خیلی بیشتر احتمال دارد که نسبت به غریبه ها و سایر افراد هم جنس به صورت خشونت آمیز عمل کنند، زنان اندکی بیشتر احتمال دارد که به همسر خود ضربه بزنند، لگد بزنند، از اسلحه استفاده کنند و الی آخر( آرچر، 2000). با این حال، زنان در این روابط به احتمال بیشتری صدمه می بینند، عمدتا به این علت که مردان از لحاظ جسمانی قوی ترند و هنگامی که حمله می کنند از سلاح های خطرناکتری استفاده می کنند (آرچر، ۲۰۰۰).
 
این احتیاط در تعمیم مفرط، به نوع پرخاشگری نیز گسترش می یابد. بررسی کودکان همواره نشان می دهد که پسرها بیشتر به پرخاشگری بدنی با آشکار می پردازند. اما دخترها اغلب به پرخاشگری رابطه ای می پردازند که طی آن از روابط به عنوان وسیله ای برای صدمه زدن به دیگران استفاده می کنند. برای مثال، دخترها بیشتر احتمال دارد که با حذف کردن دیگران از گروه های دوستان یا با شایعه پراکنی، پرخاشگری خود را ابراز کنند.
 
اما سؤالی که باقی می ماند این است که آیا مردان در نتیجه طبیعت یا تربیت از لحاظ جسمانی پرخاشگرتر هستند؟ ما این سؤال را در قسمت بعدی بررسی خواهیم کرد.
 
نویسنده: جفری نوید و اسپنسر راتوس
 
منبع: کتاب «بهداشت روانی»