قبل از ازدواج باید این مهارتها را بیاموزید (بخش اول)
امروزه شاید بسیاری از جوانان و خانواده ها نیز به این نکته دست یافته اند که صرف رسیدن به سن خاص و بلوغ جسمی و جنسی، برای تحقق ازدواجی موفق و مطمئن کافی نیست و علاوه بر آن یک جوان باید به حدی از رشد و آمادگی روان شناختی نیز رسیده باشد تا بتواند عهده دار مسئولیت ها و نقش های جدید خود در قالب زندگی مشترک گردد. با ما همراه باشید.
از آنجا که انگیزه جنسی مهم ترین عامل در سوق دادن انسان به سمت ازدواج است، شناخت دقیق این غریزه و آگاهی از نحوه عمل و کارکرد آن، جوان را در مدیریت و کنترل این غریزه کمک خواهد کرد.
مقدمه
توجه همه جانبه به کسب مهارت های زندگی در مراحل پیش از ازدواج و پس از آن، ضرورتی ست که نرخ بالای طلاق و آسیب های بعد از آن به خوبی به آن اشاره دارد، البته نباید فراموش کرد که آموزش و کسب این مهارت ها تنها نباید به سنین جوانی نیز ختم شود؛ چراکه قدر مسلم آموزش های دوران کودکی و نوجوانی در فرد گیراتر و ماندگارتر است. امروزه شاید بسیاری از جوانان و خانواده ها نیز به این نکته دست یافته اند که صرف رسیدن به سن خاص و بلوغ جسمی و جنسی، برای تحقق ازدواجی موفق و مطمئن کافی نیست و علاوه بر آن یک جوان باید به حدی از رشد و آمادگی روان شناختی نیز رسیده باشد تا بتواند عهده دار مسئولیت ها و نقش های جدید خود در قالب زندگی مشترک گردد.
داشتن زندگی شاد، مؤفق و مؤثر، آرمانی ست که هر فردی در زندگی خود می تواند به دنبال کسب آن باشد و تحقق این آرمان زمانی میسر است که زمینه برای آموزش و به کارگیری مهارت های زندگی آماده باشد. مهارت های زندگی مجموعه توانایی هایی هستند که فرد را قادر می سازند در طول زندگی، در مسیر کمال و ارتقای سازگاری با خود، دیگران و محیط گام بردارد؛ به نحوی که به بهبود کیفیت زندگی او بینجامد. در واقع مهارت های زندگی، توانایی های روانی- اجتماعی برای رفتار انطباقی و مؤثر هستند که افراد را قادر می سازند به طور مؤثرتری با مقتضیات و چالش های زندگی روزمره مقابله کنند.
داشتن زندگی شاد، مؤفق و مؤثر، آرمانی ست که هر فردی در زندگی خود می تواند به دنبال کسب آن باشد و تحقق این آرمان زمانی میسر است که زمینه برای آموزش و به کارگیری مهارت های زندگی آماده باشد. مهارت های زندگی مجموعه توانایی هایی هستند که فرد را قادر می سازند در طول زندگی، در مسیر کمال و ارتقای سازگاری با خود، دیگران و محیط گام بردارد؛ به نحوی که به بهبود کیفیت زندگی او بینجامد. در واقع مهارت های زندگی، توانایی های روانی- اجتماعی برای رفتار انطباقی و مؤثر هستند که افراد را قادر می سازند به طور مؤثرتری با مقتضیات و چالش های زندگی روزمره مقابله کنند.
اما این مهارتها کدامند؟
برخی مهارت ها در واقع پایه ای و اساسی هستند؛ مثل مهارت های روان شناختی و اجتماعی که شامل مهارت های اخلاقی، فردی، عاطفی، ارتباطی و رفتاری هستند که البته مهارت های شناختی هر یک از انواع ذکر شده مصادیقی دارد که تعیین مرز و جدا کردن آنها از یکدیگر کار سختی ست؛ مثل مهارت های رفتاری، اخلاقی و اجتماعی که مرزهای بسیار نزدیکی دارند.
در واقع کسب مهارت های روان شناختی جدای از آمادگی جسمی و جنسی فرد باید بسیار مورد توجه قرار گیرد. منظور از «آمادگی های روانشناختی» کسب حد نصابی از رشد شناختی، عاطفی و رفتاری است که صلاحیت و توانمندی فرد برای شروع زندگی مشترک را مشخص می سازد؛ حداقل هایی که به مرور زمان و متناسب با مراحل بعدی زندگی (پذیرش نقش ها و موقعیت های جدید) رشد می کنند و کامل می شوند.
در واقع کسب مهارت های روان شناختی جدای از آمادگی جسمی و جنسی فرد باید بسیار مورد توجه قرار گیرد. منظور از «آمادگی های روانشناختی» کسب حد نصابی از رشد شناختی، عاطفی و رفتاری است که صلاحیت و توانمندی فرد برای شروع زندگی مشترک را مشخص می سازد؛ حداقل هایی که به مرور زمان و متناسب با مراحل بعدی زندگی (پذیرش نقش ها و موقعیت های جدید) رشد می کنند و کامل می شوند.
بهره مندی از بهداشت و سلامت روانی
همان گونه که سلامت و بهداشت جسم در استحکام و کارآمدی خانواده تأثیر مستقیم و مهمی دارد، بهره مندی از سلامت و بهداشت روان نیز در پایداری زندگی مشترک بسیار موثر است. بهره مندی از بهداشت و سلامت روانی زیرمجموعه آمادگی های روان شناختی است. از آنجا که حالات جسم و روح در یکدیگر اثرگذار هستند، اختلال و ناهنجاری هر یک می تواند در دیگری نیز اثرگذار باشد. بنابراین جوانی که در آستانه سن ازدواج قرار دارد، باید با ارتقاء بینش و کسب مهارت های رفتاری در پیشگیری از بروز چنین موانعی جدیت داشته باشد و از سوی دیگر، فردی که از اختلالاتی چون افسردگی، اضطراب، استرس، وسواس و ... رنج می برد باید بداند که این موارد می تواند در زندگی آینده او و نحوه تعامل با همسر و فرزندان آثار نامطلوبی را داشته باشد و ضروری است تا حد امکان در کاهش و درمان این اختلالات بکوشد. همچنین دستیابی به شناخت های مختلف نیز بسیار مهم است، چراکه مهمترین مقدمه لازم برای انجام ازدواجی سعادتمندانه را، می توان کسب شناخت و آگاهی عنوان کرد که این شناخت شامل شناخت شخصی، غریزه جنسی و شناخت نقش ها و مسئولیت ها ست.
شناخت شخصی
فردی که می خواهد ازدواج کند باید تعریفی از خود داشته و هویت یافته باشد. جوانی که هنوز به روشنی نمی داند کیست؟ از چه ظرفیت ها و توانمندی هایی برخوردار است و چه علایقی دارد؟، آیا می تواند با ازدواج و ورود به مرحله جدید زندگی، از عهده مسئولیت ها و نقش های خود به خوبی برآید؟
شناخت غریزه جنسی
از آنجا که انگیزه جنسی مهم ترین عامل در سوق دادن انسان به سمت ازدواج است، شناخت دقیق این غریزه و آگاهی از نحوه عمل و کارکرد آن، جوان را در مدیریت و کنترل این غریزه کمک خواهد کرد. یکی از اصلی ترین زمینه های تعارض، روابط جنسی ست. در واقع عدم توجه یا کم توجهی زوج به نیازهای یکدیگر بسیار مسئله ساز است.
آگاهی از تفاوت های زن و مرد
شناخت خصوصیات جنس مخالف بسیار حائز اهمیت است؛ شناختی که به منظور انتخاب او برای زندگی مشترک صورت می پذیرد و آگاهی از این ویژگی ها و تفاوت ها برای کسی که در صدد ازدواج برآمده لازم است تا بتواند در مواجهه و تعامل با همسر خود رفتار مناسب داشته باشد. مثلاً از جمله تفاوت های عمده بین زن و مرد، عاطفی تر بودن زنان نسبت به مردان است که عدم آگاهی و مدیریت صحیح آن می تواند دردسر ساز باشد، همچنین دیدگاه زنان و مردان نسبت به ارتباط و مسائل جنسی نیز تفاوت هایی با یکدیگر دارد.
ادامه دارد...
منبع: سایت پرسمان
ادامه دارد...
منبع: سایت پرسمان
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}