مهم ترین نیازى که بر اثر ازدواج تأمین مى شود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگى است این نیاز که در سرشت آدمى ریشه دارد.
 

مقدمه

ارضاى غریزه جنسى و تأمین نیازهاى فیزیولوژیک انسان از آثار مثبت ازدواج است؛ ولى مى توان فلسفه و حقیقت ازدواج از نظر اسلام را در سه امر جست و جو کرد: تکمیل، تسکین و تولید.
 

 فلسفه ازدواج از نظر اسلام


۱. تکمیل
هیچ انسانى به تنهایى کامل نیست و پیوسته در جهت جبران کمبود خویش تلاش مى کند. جوان در پى رسیدن به استقلال فکرى است؛ براى جبران نواقص و تأمین نیازهاى بى شمار خود به سوى ازدواج سوق داده مى شود و با گزینش همسرى مناسب و شایسته موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم مى کند. مرحوم شهید مطهرى در این باره مى فرماید: «تشکیل خانواده یعنى یک نوع علاقه مند شدن به سرنوشت دیگران.... و یکى از علل این که در اسلام ازدواج یک امر مقدس و عبادت تلقى شده است همین است... ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعى فردى و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است... پختگى اى که در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده ایجاد مى شود، در هیچ جاى دیگر نمى توان به آن رسید. و آن را فقط در ازدواج و تشکیل خانواده باید بدست آورد.»۱

شخصیت انسان پس از ازدواج به یک شخصیت اجتماعى تبدیل مى شود؛ زیرا در پرتو ازدواج و زندگى مشترک خود را شدیداً مسؤول حفظ همسر و تأمین وسائل زندگى و تربیت فرزندان آینده تلقى مى کند و تمام هوش، ابتکار و استعدادهاى خود را به کار مى گیرد؛ به عبارت دیگر، احساس مسؤولیت اجتماعى در او شکل مى گیرد و بسیارى از شایستگى ها و توانمندى هاى نهفته در درونش را شکوفا مى سازد. بنابراین، مى توان ازدواج را مایه رشد و کمال یافتن انسان دانست. در واقع خداوند انسان را به گونه اى آفریده که بدون جنس مخالف ناقص است و با جنس مخالف کامل مى شود. مرد به زن نیازمند است و زن به مرد. هر کدام از دو جنس از نظر روحى و جسمى به هم وابسته اند و با قرار گرفتن در کنار هم یکدیگر را تکمیل مى کنند.

۲. تسکین
مهم ترین نیازى که بر اثر ازدواج تأمین مى شود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگى است این نیاز که در سرشت آدمى ریشه دارد، چنان مهم است که خداوند در بیان فلسفه ازدواج مى فرماید: «از آیات و نشانه هاى خداوند این است که براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار دادیم تا در کنار آنان آ رامش یابید.»۲ بنابراین، همسر موجب آرامش و امنیت خاطر و محیط خانه وسیله آرامش روحى زن و مرد قرار داده شده است. در اوایل جوانى احساس تنهایى، بیهودگى و نداشتن پناهگاه انسان را فرا مى گیرد.

ازدواج و قرار گرفتن در کنار همسرى شایسته و دلسوز این احساس را از بین مى برد و او را به آرامش روحى مى رساند. این احساس آرامش به ثبات فکرى و روحى، وقار، احساس ارزشمند بودن و لذت مى انجامد. در واقع دست آفرینش نوعى کشش درونى میان زن و مرد به ودیعت نهاده تا هر کدام در سنین خاص خواهان یکدیگر شوند و اضطراب وپریشانى شان از طریق ازدواج به سکونت و آرامش تبدیل گردد. دانشمندان علوم تجربى و انسانى نیز ارضاى صحیح و به موقع غریزه جنسى و ترشح معتدل غدد جنسى را براى سلامت جسم و روان آدمى لازم دانسته، عدم آن را سبب پاره اى از بیمارى هاى روانى و گاه جسمانى شمرده اند.

۳. تولید
یکى از ثمرات بزرگ ازدواج وجود فرزند و بقاى نسل آدمى است. تولید و تکثیر نسل را نباید کوچک و بى اهمیت شمرد؛ زیرا هدف آفرینش جهان وجود انسان و پرورش و تکامل او است. تولید و پرورش انسان هاى خدا پرست و موحد و نیکوکار و صالح، مطلوب خداى جهان آفرین است.

از دیدگاه اسلام، وجود فرزند صالح براى پدر و مادر یک عمل صالح شمرده مى شود و در سعادت دنیا و آخرت آن ها مؤثر است به همین جهت، معصومان تولید و تکثیر نسل را از اهداف ازدواج خوانده اند. پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: «چه مانع دارد که مؤمن براى خودش همسرى برگزیند. شاید خدا فرزندى به او عطا کند که با گفتن لااله الاالله زمین را سنگین سازد.» در حقیقت زوج ها از طریق فرزندان خود رشته پیوند میان اعضاى یک نسل را به وجود مى آورند.

این امر از اهداف اساسى ازدواج است؛ وجود فرزندان به گرمى، پویایى و صفاى کانون خانواده مى انجامد و انگیزه ادامه زندگى را در انسان تقویت مى کند. البته روشن است که در پرتو ازدواج یکى از نیازها و غرایز مهم انسان (غریزه جنسى) تأمین و به روشى درست ارضا مى شود. با تأمین این نیاز جسمانى، فرد از نظر روانى، ذهنى و اخلاقى به آرامش مى رسد و مسیر بسیارى از انحرافات جنسى و اخلاقى و اجتماعى بسته مى شود.

پی نوشت :
۱. تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهرى. ص ۲۵۲.
۲. سوره روم (۳۰): آیه ۲۱.

منبع: سایت پرسمان