آموزش مهارت ها به کودک یکی از راه های غلبه بر ترس های اوست. 


جدایی

 همان طور که مورد بحث و بررسی قرار گرفت، والدین می توانند ترس و اضطراب را به کودکان خود منتقل کنند و بر قابلیت و توانایی آنها در یادگیری و مقابله با احساسشان اثر بگذارند.
 
رشد و تکامل بروز ترس ها می تواند تحت تأثیر تعامل محیطی قرار گیرد. البته می توان کودکان را از طریق مواجه کردن با مکان ها و اشیای ترسناک از بروز ترس در سنین بالا در زندگی آنها جلوگیری کرد (مارکس، ۱۹۸۷). به عنوان مثال، می توان با جدا کردن کودکان از والدین به طور مکرر، به طوری که احساس امنیت کامل بکنند، از بروز واکنش های شدیدی که بعدها ممکن است رخ دهد، جلوگیری کرد. به این حالت، کاهش فشار و اضطراب گفته می شود (استیسی و همکاران، ۱۹۷۱). کودکان نیاز دارند تا تجربه های خاصی را در زندگی داشته باشند تا بتوانند مستقل باشند و به خودشان متکی شوند. بنابراین، آنها باید یاد بگیرند که چگونه بر اضطراب خود بدون اتکا به والدین فایق آیند.
 

افزایش روحیه استقلال طلبی در کودک

اغلب مادران کودکان خود را تشویق می کنند که به یک استقلال نسبی به صورت جدایی موقت و مختصر از والدین در دومین سال زندگی دست یابند. ماندن کوتاه مدت پیش مادر بزرگ یا پدر بزرگ، یا منزل دوستان می تواند اولین قدم در این زمینه باشد. این نوع رفتارها کودکان را برای کارهای گروهی و یا رفتن به مهد کودک آماده می سازد. و به همین سان، رفتن به مهد کودک، کودکان را برای رفتن به مدرسه آماده می سازد.
 
برای بعضی از مادران جدایی از فرزندانشان بسیار مشکل و سخت است. اغلب، کودکان در جریان روز با مادرشان هستند و مادران معمولا به فرزندان خود اجازه نمی دهند که بتوانند مستقل باشند. اضطرابی که در اثر جدایی از فرزند به مادر دست می دهد ممکن است به کودک نیز منتقل شود. به محض اینکه کودک شروع به نافرمانی از مادر می کند باید علت را در اضطراب به وجود آمده در کودک جستجو کرد. و زمانی که کودک از جدا شدن از مادر ناراحت می شود و یا از بازی های گروهی اجتناب می کند، می تواند دلیلش وجود اضطراب باشد که اغلب، مادران را نگران می سازد.
 
بسیاری از مادران برای جدا شدن از کودکی بازی های گروهی زیادی را ترتیب می دهند. اما در همه موارد مسئله بالا، یعنی، اجتناب کودک تکرار می شود. کودک یاد می گیرد که با مخالفت کردن مادرش نمی تواند او را ترک کند و مادر هم احساس می کند که در زمانی که کودکش مضطرب است نمی تواند او را ترک بکند.
 

ناتوانی والدین در کمک به استقلال کودک

مادران اغلب در این گونه موارد اظهار عجز و ناتوانی می کنند و احساس می کنند که برای سازمان دادن به جدایی والدین و فرزندان احتیاج به کمک و یا حداقل کار گروهی دارند. اگر مادر به طور محکم و عامرانه به کودک خود تذکر دهد که مدت زمان کوتاهی او را ترک می کند و خیلی زود تا زمانی که کودک مشغول بازی است باز خواهد گشت، کودک به این جدایی راضی خواهد شد و با این گفته مادر به راحتی می تواند فرزندش را که با کودکان دیگر مشغول بازی است، ترک کند. و بعد از برگشتن به کودک یادآوری نماید که همان طوری که قول داده بود، برگشته است.
 
به محض اینکه کودک یک بار بدین طریق تنها ماند و با کودکان دیگر مشغول بازی شد، به سرعت تنها ماندن را یاد می گیرد. و این تجربه های مکرر به کودک می آموزد که مادر قابل اعتماد است و به زودی بر می گردد. خداحافظی کردن با کودک بسیار مهم است و می تواند به عنوان یک نشانه در یادگیری چنین رفتارهایی به کار رود.
 
اگر مادران بدون اطلاع کودک و به آرامی و به آهنگی، او را ترک کنند کودک به مادر اعتماد نکرده و از او جدا نخواهد شد. وقتی کودک نداند چه اتفاقی می افتد، اضطرابش بیشتر خواهد شد. بعضی از مادران در هنگام جدایی از فرزند خود به علت گریه کردن کودک، بسیار ناراحت و مضطرب می شوند و همین امر باعث می شود که آنها سعی کنند بدون اطلاع و خداحافظی با کودک، او را ترک کنند؛ اما همین رفتارها مشکلات بعدی زیادی را به وجود می آورد.
 
بسیاری از معلمان مهد کودک ها می گویند: مادرانی را می شناسند که در روزهای اول که کودک خود را به مهد می آورند نمی توانند مهد کودک را ترک کنند، بلکه پشت در کلاس می ایستند، در حالی که کودک خیلی راحت و آرام مشغول کارهای مربوط به کلاس است.
نویسنده: یو داگلاس
 
منبع: کتاب «اصلاح رفتار کودکان»