اوتیزم یکی از اختلالات شایع در دوران کودکی است. 
 

اوتیزم کودکی

 اوتیزم توسط لئوکانر (۱۹۴۳) شرح داده شد، اما تا سال ۱۹۸۰ در سومین ویرایش DSM اوتیزم به عنوان موجودیت بالینی مجزا شناخته نشده بود. به خاطر نشانه های عمده اوتیزم که به نظر می رسد کودکان در ارتباط برقرار کردن ناتوان هستند، کانر آن را سندرم اوتیزم کودکی اولیه نامید.
 
براساس نظر کانر، اوتیزم فطری است و خود را تا 5/2 سالگی نشان می دهد. در حال حاضر، به عنوان نتیجه ای از کار کانر، زمینه تشخیصی تغییر کرده است. تشخیص اسکیزوفرنی در کودکی نادر است. یکی از شایع ترین اختلال های روان پزشکی حاد در کودکی اوتیزم است. آمار مربوط به رواج این اختلال به دو دلیل تغییر کرده اند؛ یکی مربوط به عدم توافق قابل ملاحظه در این مورد است که از میان شرایط گوناگونی که شبیه به اوتیزم هستند و در مصاف با یکدیگر قرار می گیرند، کدام باید اوتیزم در نظر گرفته شود و دیگر این که تغییر در شیوع این اختلال به دگرگونی در نشانه های تشخیصی مربوط است.
 
به روشنی مشخص شده که اوتیزم ۴ یا ۵ مورد از هر ۱۰۰۰۰ تولد را در بر می گیرد. علی رغم دامنه وسیع رفتارهایی که به وسیله واژه اوتیزم پوشش داده می شوند، تقریبا چهار نشانه وجود دارند که به طور غیرقابل تغییری مورد تاکید هستند: انزوای اجتماعی، عقب ماندگی ذهنی، نقایص زبانی و رفتارهای کلیشه ای و یکنواخت (اکوسلیا، ۱۹۹۹).
 

نشانه های اوتیزم

1.انزوای اجتماعی
یک کودک زیبا با رفتاری مبهم، با نوک پا، داخل اتاق انتظار شما می شود، نگاه خیره او از شما برداشته می شود، به جای اسباب بازی ها، او به یک سیم آویزان، چرکین که گه گاهی نیز آن را به چرخش در می آورد، می چسبد. وقتی شما بررسی در مورد او را آغاز می کنید، او از تماس با شما شانه خالی می کند و به طور خاصی از تماس دست شما با سرش، آشفته و پریشان می گردد و به جای توجه به شما، به بیرون پنجره خیره می شود. او کاملا تنها و خود مشغول به نظر می رسد. یک ناهنجاری رایج و قابل توجه در افراد اوتیزم، نقص در رفتار اجتماعی است، مشکلی که ما به وضوح در واژه (اوتیزم) می بینیم. این که برخی از این کودکان از هر تماس اجتماعی کناره گیری می کنند، وضعیتی است که «تنهایی افراطی اوتیزم» نامیده شده است. نگه داشتن و در آغوش گرفتن آنها به خاطر حالت بدنی خاصی که به خود می گیرند، مشکل است (یا بدن را سفت و سخت کرده یا این که در هنگام بلند کردن آنها، بدن را شل می کنند).
 
پس زدن تماس شخصی حتی در کودکان بزرگتر شدیدتر است. با وجود حضور دیگران ممکن است طوری رفتار نمایند که به نظر برسد که واقعأ کسی وجود ندارد. به هرحال، درجه انزوای اجتماعی تغییر می کند. برخی از کودکان نوپا وابستگی به مادرانشان نشان می دهند.
 
آنها به مادر خود می چسبند و وقتی غریبه ها حضور پیدا می کند تلاش بیشتری برای نزدیک شدن به او می کنند. به علاوه، این به آن معنی نیست که حتی زمانی که انزوای اجتماعی شدید است، کودک هیجانی نشان نمی دهد. کودکان اوتیزم ممکن است خشم، وحشت یا گریه تسلی ناپذیر را نشان دهند، اما اغلب در پاسخ به چیزهایی که قابل تشخیص نیست، این امر صورت می گیرد. براساس این تغییر پذیری اجتماعی وینگ (۱۹۸۷)، رینگ و گلدر (۱۹۷۹) کودکان اوتیزم را به سه طبقه فرعی تقسیم بندی کرده اند. در نوع کناره گیر، کودک به استثنای زمانی که چیزی می خواهد به ندرت یک ارتباط اجتماعی خود به خودی برقرار می کند.
 
در نوع منفعل، کودک شروع کننده تماس نیست، اما اگر کس دیگری زمینه ارتباط را برقرار کند، پاسخ می دهد و همین طور در کنش های متقابل حالت فعال ندارد. در نوع فعال اما غیر معمول، کودک به دیگران به طریقی عجیب و غریب نزدیک می شود. این امکان وجود دارد آنچه را که ما اوتیزم می نامیم یک اختلال نباشد، بلکه چند اختلال باشد (اکوسلیا، ۱۹۹۹).

2.عقب ماندگی ذهنی
بیشتر کودکان اوتیزم عقب مانده ذهنی هستند. حدود ۸۹-۷۶ درصد، هوشبهر کمتر از ۷۰ دارند (اکوسلیا، ۱۹۹۹). اما کودکان اوتیزم از کودکان عقب مانده ذهنی از نظر نوع و ماهیت نقایص شناختی شان متفاوتند. کودکان اوتیزم واقعا در پاره ای از موارد مانند آزمون های توانایی حسی - حرکتی (آزمون شکل های نهفته در مقایسه با آزمون های درک اجتماعی و زبان) بهتر عمل می کنند.
 
وقتی کودکان اوتیزم تحت درمان قرار می گیرند ارتباطات اجتماعی آنها بهبود می یابد اما عقب ماندگی ذهنی آنها بهبود می یابد. بنابراین در کودکان اوتیزم، عقب ماندگی ذهنی یک مشکل شناختی اولیه و نه صرفأ نتیجه ای از کناره گیری اجتماعی آنهاست. گاهی اوقات کودکان اوتیزم علایمی از هوش بالای متوسط را در یک حوزه مثل هنر و موسیقی نشان می دهند. این گونه کودکان «ابله دانشمند نما» نامیده می شوند (همان منبع).
 
منبع: کتاب «روان شناسی مرضی کودکان»

نویسنده: علیرضا کاکاوند