با چشم و هم چشمی به سلامت روان خودتان آسیب می رسانید.
 

مقدمه

حتما شما هم زنان زیادی را می‌شناسید که با وجود اینکه در جنبه‌های گوناگون زندگی شخصی و حرفه‌ای خود موفق‌اند، در تعاملات خود با زنان دیگر، به جای اینکه از همدیگر حمایت کنند، با هم رقابت سختی دارند یا همدیگر را تخریب می‌کنند.

شاید هم خود شما یکی از این خانم‌ها باشید و خودتان هم تعجب کنید که چرا دچار چنین حالتی هستید یا قبلا بوده‌اید. خانم‌ها به دلایل زیادی احساس می‌کنند باید با همدیگر رقابت و چشم و همچشمی کنند.
 

احساس عدم اطمینان نسبت به خود

وقتی یک زن با زن دیگری مواجه می‌شود که زیبا، قوی و یا بااستعداد است، برای واکنشی که نشان می‌دهد چند انتخاب دارد. او می‌تواند این زن را تحسین کند، از او تقلید کند و یا اینکه به این زن حسادت کند. تجربیات و مطالعات نشان می‌دهند، این‌ها رایج‌ترین واکنش‌هایی هستند که زن‌ها خودآگاه یا ناخودآگاه در مواجهه با زنان دیگر بروز می‌دهند.

زنانی که قدرت و موفقیت‌های زنان دیگر را تحسین می‌کنند به این دلیل چنین زنانی را مورد تائید و تحسین قرار می‌دهند که می‌دانند چه چیز‌هایی لازم است تا یک زن به این درجه از موفقیت برسد. آن‌ها می‌دانند برای رسیدن به امتیازات در زندگی شخصی، حرفه‌ای و ...، نیاز به سخت کوشی، تصمیم گیری‌های هدفمند و عاقلانه و پایبندی به تقویت مهارت‌های فردی است. این خانم‌ها فرصتی برای رقابت کردن با دیگران یا انرژی زیادی برای صرف حسادت کردن ندارند، زیرا با ماهیت چالش برانگیز موفقیت آشنا هستند و آن را درک می‌کنند.

زنانی هم هستند که موفقیت و قدرت زنان دیگر را تحسین می‌کنند و تلاش می‌کنند خودشان را تا جایی که ممکن است شبیه این زنان کنند. این افراد هنوز یاد نگرفته‌اند که شبیه یک نفر دیگر شدن تقریبا غیرممکن است و حتی اگر به این هدف هم برسند، راضی و شاد نخواهند بود. چنین زنانی هنوز خودشان را باور نکرده‌اند، توانایی‌های‌شان را نشناخته‌اند و خود واقعی‌شان را نپذیرفته‌اند. زنان تقلیدگر تصور می‌کنند هر چیزی که غیر از خودشان باشد خوب است.

این زنان به طرز خستگی ناپذیری تلاش می‌کنند تا بر اساس رویا‌ها و هدف‌های یک نفر دیگر زندگی کنند و تصویر اشتباهی از خود ارائه بدهند. می‌توانید تصور کنید چنین کاری چقدر انرژی و حوصله می‌خواهد؟ در نظر بگیرید چنین شخصی چگونه می‌تواند فرصت پیدا کند که به افکار و هدف‌ها و خواسته‌های درونی خودش رسیدگی کند؟ انگار همه چیز زندگی‌اش اشتباهی و متعلق به فرد دیگری است. او مجبور است بیشتر دیگران را کنکاش و مطالعه و کشف کند تا مشغول کُپی برداری از او شود، تا اینکه خودش را کشف کند و این واقعا طاقت فرسا و فرسوده کننده است.

و، اما زنانی که به موفقیت و توانایی‌های زنان دیگر حسادت می‌کنند معمولا خودشان را دوست ندارند. دیدن برق نگین انگشتر یک زن دیگر چنین زنی را وادار می‌کند تا تمام تلاشش را برای اثبات برتری خودش به کار ببرد. راه حسادت راه بسیار خطرناکی است که منتهی به سیاه چاله‌ای خواهد شد که انگار هر چه می‌بلعد گرسنه‌تر می‌شود.

دلیل حسادت یک زن به زنان دیگر اغلب این است که موفقیت یک زن دیگر، موقعیت دردناکی در گذشته را برایش تداعی می‌کند. شاید یک زن با اعتماد بنفس قوی برایش یادآور تمام زمان‌هایی باشد که او را نادیده گرفته‌اند یا سرزنشش کرده‌اند. تجربیات دردناک گذشته معمولا افراد را وادار می‌کنند امروز، تصمیمات ناسالمی بگیرند (مثلا: به او نشان خواهم داد که چقدر از او بهترم!) تا از تکرار آن تجربیات دردناک در آینده جلوگیری کنند. این در صورتی است که اگر همین انرژی به شیوه‌ای مثبت و سالم به کار گرفته شود، می‌تواند نیرویی انگیزه بخش و سازنده در جهت موفقیت باشد. حسادت از اساس مخرب است، زیرا ماهیت آن منفی است.
 

باور این که زندگی منصفانه نیست

فرصت‌های زیادی هر روز منتظر ما هستند، اما وقتی سرگرم رقابت با دیگران هستیم، فکر می‌کنیم فقط عده‌ای مشخصی از افراد به این فرصت‌ها دسترسی دارند. ذهن‌های باز و بزرگ، چشم انداز‌های بزرگ را می‌بینند و ذهن‌های بسته و محدود فقط تا نوک بینی‌شان را! اگر شما هم اینچنین هستید، چشمان‌تان را باز کنید تا ببینید که فرصت‌ها برای تمام افرادی که قدردان و هوشیارند در دسترس‌اند. حس قدرشناسی حسی راضی کننده و آرامشبخش است که موانع پیش چشم‌تان را برمی‌دارد. اگر نگاه‌تان به همه چیز سیاه و سفید باشد و زندگی را از پشت فیلتر طرز فکر محدودتان ببینید، طبیعی است فرصت‌ها را یکی یکی از دست بدهید و همیشه یک قربانی باشید.
 

باور این که می‌توان بر دیگران مسلط شد

تحت سلطه گرفتن دیگران یعنی کنترل کردن دیگران و نفوذ داشتن روی آنها. خیلی از خانم‌ها در زمینه‌ی کار و حرفه‌ی خود به اشتباه دچار این طرز فکر هستند که برای پیشرفت کردن باید بر دیگران غلبه کنند و آن‌ها را تحت کنترل خود بگیرند، در حالیکه در واقع با خودشان می‌جنگند. موفقیت به معنی تحت سلطه گرفتن دیگران نیست، بلکه رسیدن به میزانی از تبحر و خود کنترلی است تا سیستمی از پیشرفت‌ها و بهبود‌های مستمر خلق شود. تنها کسی که می‌توانید کنترلش کنید خود شما هستید. طرز فکری که به شما می‌گوید غیر از این است، فریب‌تان می‌دهد و در دنیای واقعی وجود ندارد.
 

نیاز به یک نیروی بیرونی برای اثبات خود

وقتی به اندازه‌ی کافی خودمان را دوست نداریم و احساس می‌کنیم کافی نیستیم، فکر می‌کنیم لازم است یک سری عوامل بیرونی به ما بگویند که ما قابل قبول و خوبیم. وقتی تمام مدت در درون‌مان جنگی برپاست و آرامش نداریم، رشد نمی‌کنیم و نمی‌توانیم طرز فکرمان را اصلاح کنیم، بنابراین حس خوبی به خود نداریم مگر اینکه کسی را بجوییم که از بیرون به ما ثابت کند خوب و کافی هستیم.
 

نیاز کاذب به پذیرفته شدن از جانب دیگران

امروزه آنقدر سرگرم دنیای پُر از تبلیغات و فریب شده‌ایم ومعیار‌هایی که به اجبار سعی می‌کنند به ما بگویند خوب و زیبا نیستیم و باید تغییر کنیم آنقدر پُررنگ و غالب شده‌اند که به راحتی ممکن است خودمان را گم کرده و احساس کنیم تا دیگران ما را تائید نکنند، آرام نمی‌گیریم. ما خیلی مواقع به اشتباه فکر می‌کنیم فلان رژیم غذایی، فلان تیپ و لباس یا فلان سرگرمی را دوست داریم در حالی که در واقع نه تنها آن‌ها را دوست نداریم و با آن‌ها راحت نیستیم بلکه خیلی هم از آن‌ها فاصله داریم و برای‌مان درد سرسازند.
 
مهم این است که آنچه در آینه می‌بینید را دوست داشته باشید، همین صورت، همین اندام و همین ویژگی‌های منحصربفرد خودتان را، شما هر چقدر هم که شکم داشته باشید و جوش روی پیشانی‌تان خود نمایی کند، باز هم خود واقعی‌تان هستید و این ارزشمندترین چیزی است که باید به آن افتخار کنید و این ابدا شعار نیست، شعار آن چیزی است که از بیرون سعی دارد فریب‌تان بدهد.

در نهایت اینکه اول باید دید ریشه‌ی چشم و همچشمی و رقابت‌های زنانه چیست تا بتوان آن را به رفتاری مثبت و سالم در جهت موفقیت تبدیل کرد. تبدیل یک انرژی منفی و مخرب به انرژی مثبت و سازنده هر چند کار ساده‌ای نیست، اما با تمرین و حوصله و بررسی می‌توان رویکرد مناسب برای این پروسه انتخاب کرد و در راستای آن پیش رفت.
 
منبع: سایت برترین ها