رفتارهای نوجوان اگر به خوبی مدیریت شود می تواند زمینه ساز رشد او باشد. 
 

در دیگر حرکات او

تغییرات بدنی نوجوان، اعلام انگیزه می کند و او را آماده ی برخی از عکس العمل های ناسنجیده و نامیزان می سازد و در نتیجه گاهی حرکاتی دارد ناموزون و جلف همراه با خنده های بی حساب، پرحرفی و بیهوده گویی، روابط بی حساب، پرت و پلاگویی و....
 
آری. بلوغ روح آرام و کودکانه آنان را منقلب و طوفانی می کند و توازنشان را به هم می زند و باعث تغییر در حرکات و سکنات و رفتار و گفتارشان می گردد. قوای غریزی که در ضمیرشان نهفته بود، دوباره بیدار و سبب پیدایش نیروی جدیدی در شخص تازه بالغ می شود.
 
به کار بستن این نیرو مسبب یک سری از فعالیت های عضلانی و رفتاری می گردد که حتی از نظر ظاهر جزو اعمال و رفتار مرضی به شمار می رود و در صورتی که بخشی از تظاهرات روانی - اجتماعی بلوغ است. در برابر جنس مخالف حرکات و فعالیت بیش تری دارد و چنان است که گویی می خواهد خود را نشان دهد و نظر او را به سوی خود جلب کنند.
 
با همه ی تحولاتی که در او پدید می آید و به جنس مخالف رغبتی پیدا می کند از آن در وحشت است و این خود از عوامل کنترل کننده و از مختصات دوره ی آغاز بلوغ است. البته بر اثر سهل انگاری مربیان در مراقبت، دیدارهای اول و دوم او را به وادی گستاخی و جرئت در روابط می کشاند، و چه زود پرده ی حیا را می درند و با فردی بیگانه مأنوس و صمیمی می شوند. این صمیمیت در رابطه با جنس مخالف خیلی زود به نزدیکی کشانده می شود.
 

در مواضع

بر اثر رشد غدد جنسی، تمایلات و رغبت ها به جنس مخالف کم کم صورت عشق به خود می گیرد و ممکن است اینان عاشق پیشه شوند. این عشق چون عشق بزرگسالان نیست، بلکه کوششی است برای منعکس کردن و آزمودن سرگشتگی و ابهام نفس به یاری دیگری.
 
آری! بلوغ، نوجوانان را با کیفیتی مواجه می سازد که ناگهان خود را با حالت مردانگی یا زنانگی مواجه می بینند. کیفیت پذیرش یا رد این حالت به رشد و تربیت قبلی آنان بستگی دارد و در دختران به این امر بستگی دارد، که، چه مفهومی از زن بودن در ذهن او مستقر شده است.
 
در آنان تمایلات نامعلوم و جدید ظاهر می گردد ولی تمایل به جنس مخالف، برتری دارد. هرگونه ایراد یا ابراز عقیده درباره ی او ممکن است خاطرش را آزرده سازد و این امر حتی در رابطه با دوستان او نیز صادق است و کمتر می توانند شوخی دوستان را تحمل کنند.
 

خودنمایی و عشوه گری

میل به خودنمایی برای ارضای غریزه سبب می شود که در مواردی آنان برای بهتر نشان دادن خود، کلماتی طعنه آمیز به زبان آورند و مسخره کنند و خودنمایی خود را نشان دهند. خودنمایی شان دامنه ی وسیعی دارد و شامل خودنمایی در لباس، در سخن، در رفتار و حرکات، در آرایش ها و ... می شود. پسران و دختران در سنین بلوغ خود را آرایش می دهند ولی این امر در دختران بیشتر است، آنان موی خود را با هنر بیش تری آشفته می سازند و به گفته ی ویل دورانت، (که البته سخنانش درباره ی غرب صادق است نه درباره ی ایران) روزی ده ساعت درباره ی لباس فکر می کنند و روزی چند بار با خیرگی دل انگیزی به دامن خود می نگرند. هم چنین دختران عشوه گر می شوند و گاهی درباره ی پسران، در میان خود با هیجان حرف می زنند و البته مواظب می شوند تمایل خود را به اطرافیان نشان ندهند.
 

کنترل خود

رفتار توأم با پرحرفی، سر و صداها، جسارت همراه با فعالیت زیاد، حرکات و مواضع نسنجیده در برابر امور، پشیمانی های بعدی نوجوان از اعمال و رفتاری که در برابر والدین و مربیان از خود بروز می دهند به تدریج او را به خود می آورد و گاهی متوجه می شود که در این عرصه راه افراط را پیموده است. به همین دلیل سعی دارد برای پاره ای از حالات و مواضع خود، اندیشه ای به کار بندد.
 
قوای شهوانی تازه بالغ، نیرومند می شود و نوجوان مجبور است این نیروی عظیم را در خود کنترل کند، طوری که دیگران از حال و وضع او سر درنیاورند و او را به پاره ای از رفتارها و حالات متهم نمایند. او ناگزیر از مکانیسم روانی و دفاعی خود استفاده می نماید.
 
نیاز به محبت نوجوانان، در شدت اوج است. دختران مانند پسران برخی اوقات بی اختیار سر خود را روی شانه دوست خود قرار می دهند. اما این نیاز به محبت کامل جنبه ی شخصی دارد و معمولا به انواع و اقسام مختلف ابراز می گردد.
 
آخرین نکته این که پسرانی که بلوغ آنان زودرس است، مزیتی بر آنان که بلوغشان دیررس است، دارند؛ چرا که مورد قبول دیگران و نیز مورد قبول خویش قرار گرفته و میزان احساس مثبت آنان نسبت به دیگران در سطحی بالاتر قرار می گیرد. ولی در بحث های بعدی خواهیم دید که بلوغ زودرس، از نظر اخلاقی نوعی آفت تلقی می شود.
 
نویسنده: علی قائمی امیری
 
منبع: کتاب «دنیای بلوغ»