اطاعت کودکانه را نمی توان از فرزندتان که در دوران نوجوانی است، توقع داشته باشید. 
 

رفتار والدین

به چهار تغییر مهم رفتاری در فرزندتان توجه کنید؛ وقتی دختر یا پسر شما دوران کودکی را پشت سر گذاشت و به پایان تحصیلات ابتدایی یا آغاز دوره ی اول دبیرستان رسید رفتارهای او بیشتر جنبه ی فرسایشی دارند.
 

1-رفتار او را توهین تلقی نکنید.

وقتی فرزند نوجوان شما رفتاری می کند که آن را نمی پسندید، رفتار او را توهین به خود تلقی نکنید. دختر یا پسر شما مثل نوجوان ها رفتار نمی کند که توجه شما را به خود جلب کند یا شما را ناراحت کند. این رفتارهای او به دلیل علایق شخصی اش و بدون فکر کردن به عواقب آن صورت می گیرد نه به دلیل مخالفت با شخص شما. جوانان در رفتار خود، گاهی اوقات، بی ملاحظه هستند و شرایط اطرافیان را در نظر نمی گیرند، اما رفتارشان عمدی و از روی قصد و غرض نیست، به سادگی بگویم نوجوانان آن قدر به رشد و تکامل خود توجه دارند که کمتر در مورد تأثیر تغییر رفتار خودشان بر شما فکر می کنند.
 
برای مثال، والدین وقتی می بینند، نوجوان بعد از خوردن میان وعده بشقاب خود را نشسته روی میز می گذارد، هنگام خروج از اتاقش چراغ را خاموش نمی کند، در خانه را پشت سرش نمی بندد، بعد از شستن دست و صورتش شیر آب را نمی بندد، عصبانی می شوند. اما هیچ یک این کارهای نوجوان عمدی نیست.
 
این ها رفتارهایی هستند که جوان بدون فکر کردن انجام می دهد. برای رفتار مناسب با نوجوان خود باید پیامدهای رفتار خود را با او پیش بینی کنید، همچنین برایش این موضوع را روشن کنید که خانواده و روابط اعضای آن با یکدیگر برای شما مهم است. فقط این موضوع را به خاطر داشته باشید که اگر به جای شما زوج دیگری والدین نوجوان شما بودند، فرزند شما همین رفتار را در قبال آنان هم انجام می داد. وظیفه ی والدین ایجاب می کند که درک کنند اگر چه تغییرات نوجوان روی آنان تأثیر می گذارد، این تغییرات برای واکنش به آنها نیست، بلکه مختص این دوره ی دختر یا پسر شماست.
 

2-او را به خاطر رفتارهایش تنبیه نکنید.

فرزند خود را برای رفتارهایش در نوجوانی تنبیه نکنید. نوجوانی مرحله ای از رشد و تکامل اوست. اگر شما بعضی از این تغییرات را در فرزند خود نمی پسندید و با مشاهده ی آن ناراحت می شوید، دلیلی ندارد که با او بدرفتاری و او را ناراحت کنید.
 
برای مثال، وقتی او بر سر موضوعی با شما مخالفت می کند یا در بعضی از موارد که از رفتار او ناراضی هستید (چون رفتار او پایدار نیست، دمدمی مزاج یا کج خلق است، کمتر با شما صحبت و بیشتر با شما مشاجره می کند و بی انضباطی او نسبت به گذشته افزایش یافته) او را تحریم نکنید.
 
شما باید این مرحله از زندگی نوجوان و تغییرات خاص او را بپذیرید. فرزند خود را به تدریج برای انتخاب روش صحیح انجام دادن کارها راهنمایی کنید. بنابراین وقتی اتاق پسر نوجوان شما به هم ریخته و نامرتب است او را تنبیه نکنید. شلختگی و بی انضباطی معمولا با هم همراه است.
 
از فرزندتان بخواهید وسایل مورد استفاده اش را سر جای خود قرار دهد، اتاقش را مرتب کند و همچنان بر خواسته ی خود پافشاری کنید تا خواسته ی شما را اجرا کند. وظیفه ی والدین، آموزش برنامه ریزی و سازمان دهی، اعمال محدودیت ها در حد نیاز است و خواسته های والدین باید مناسب سن و سال نوجوان باشد، تا نوجوان بتواند رفتارش را با خواسته های والدین و خانواده تطبیق بدهد.
 

3-پذیرش دوران نوجوانی به عنوان دوران پرخاشگری

بپذیرید که نوجوانی، دوران پرخاشگری و ستیزه جویی است. نوجوان سالم با محدودیت هایی که خانواده برایش ایجاد می کند مبارزه می کند و برای کسب استقلال در محیط خانواده، والدین را تحت فشار قرار می دهد.
 
والدین سالم نیز در مقابل تقاضای جوان برای کسب استقلال بیشتر مقاومت نشان می دهند و از او می خواهند به سلامت و امنیتش توجه کند و مسئولیت پذیر باشد. اختلاف نظرها بین والدین و نوجوان در بسیاری از موارد به وضوح به چشم می خورد.
 
برای مثال، در برقرار کردن ارتباط کلامی، همکاری کردن در کارهای مربوط به اداره ی خانه، آزادی های اجتماعی، انجام دادن تکالیف درسی و در این میان، از همه مهم تر، رعایت کردن قوانین حاکم بر خانواده، به تدریج که دامنه ی اختلافات بین نوجوان و افراد خانواده گسترده تر می شود، نوجوان بیشتر به این فکر می افتد که محیط خانه را ترک و به طور مستقل زندگی کند.
 
وقتی اختلاف بین شما و فرزندتان بالا می گیرد به این معنی نیست که رفتار شما با او اشکال دارد، بلکه ابراز نظر نوجوان، مثل واسطه ای عمل می کند که اختلافات موجود بین شما و فرزندتان را افزایش می دهد، بخش مهمی از آن به این مربوط است که خود شما چطور با این موضوع کنار بیایید.
 

4-نوجوانی، پایان دوران اطاعت کودکی است.

درک کنید که نوجوانی به منزله ی باطل کردن جادوی کودکی است. چه جادویی؟ وقتی کودکی در خانواده متولد می شود، والدین احساس می کنند به شدت تحت تأثیر این موجود کوچک و دوست داشتنی (دختر کوچولو یا پسر کوچولو) که در کنارشان زندگی می کند قرار گرفته اند.
حالا ده سال به سن نوزاد اضافه کنید. این دوران خوش برای والدین و فرزند، هرچه اختلاف ها بیشتر می شود، زرق و برق خود را به تدریج از دست می دهد. عشق و علاقه ی دوطرفه ی نوزاد و والدین در دوران کودکی، به تدریج به دوستی صمیمانه ای بین دو طرف تبدیل می شود، و در دوران نوجوانی با ناامیدی و فشار و جدایی او از خانواده همراه می شود. این موضوع اشکالی ندارد.
 
از طرفی اگر قرار بود والدین و نوجوان مثل دوران کودکی به هم علاقه مند و وابسته باشند، هیچ یک از طرفین اجازه نمی دادند دیگری او را ترک کند. اختلاف نظرهای موجود بین والدین و نوجوان، به این معنی نیست که آنان دیگر به هم علاقه ای ندارند، بلکه علت آن بی تجربگی طرفین است که در قسمت بعد آن را توضیح می دهیم.
 
نویسنده: کارل پیکارد
 
منبع: کتاب «دوران نوجوانی فرزندتان را دریابید»