اگر مسئولیت خود را به دست خودتان بگیرید، در جایگاه بهتری قرار خواهید گرفت تا بتوانید کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرید.
 

مقدمه

افرادی که تحت تاثیر همسر کنترل گر زندگی می‌کنند، ممکن است از لحاظ سلامت جسمی و روانی با چالش‌های خطرناکی رو به رو شوند. کنترل نفس مسئله‌ای متفاوت از زندگی کردن تحت تاثیر یک فرد کنترل‌گر است. کنترل نفس ابزار ارزشمندی است که برای رسیدن به اهداف بزرگ در زندگی از آن استفاده می‌کنیم. علی‌رغم وجود تکانه‌های گاه و بی‌گاهی که باعث خود-تخریبی‌مان می‌شوند، با کنترل نفس‌مان می‌توانیم برای رسیدن به هر آن‌چه باعث شادی زندگی‌مان در طولانی مدت می‌شوند، تلاش کنیم.

با وجود این، اگر مجبور باشید دائما با فرد دیگری که می‌خواهد کنترل‌تان را به دست بگیرد، مقابله کنید، هنگامی که در مقابل خواسته‌های وی تسلیم شوید، کنترل نفس‌تان را از دست خواهید داد. با این‌ حال، گزینه‌های مختلفی برای مقابله با این وضعیت پیش رو دارید. اگر یک همسر کنترل گر و سلطه جو می‌خواهد کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرد، نباید عقب بنشینید و اصلا اصلا نباید اجازه دهید این اتفاق بیفتد. شما می‌توانید کنترل و مسئولیت افکار، هیجان‌ها، و رفتارهای‌تان را به دست بگیرید. تمام این‌ها با رسیدن به یک جنبه‌ی فکری جدید آغاز می‌شوند.
 

روش مقابله با همسر کنترل گر و سلطه جو


۱. درک تیپ‌های شخصیتی کنترل‌گر
پیش از آن‌که بخواهید با همسر کنترل‌گر مقابله کنید، درک این مسئله که آن‌ها دقیقا چه کاری انجام می‌دهند و چرا این کار را انجام می‌دهند، می‌تواند برای‌تان مفید باشد. فردی که تلاش می‌کند کنترل‌تان را به دست بگیرد، به احتمال زیاد دارای یک تیپ شخصیتی کنترل‌گر است (هیچ‌گونه تشخیص بالینی رسمی برای شخصیت‌های کنترل‌گر وجود ندارد). تعریف شخصیت کنترل‌گر چیست؟ پاسخ این سوال ممکن است پیچیده‌تر از آن باشد که فکر می‌کنید.

چرا برخی همسران می‌خواهند کنترل‌تان را به دست بگیرند؟ فردی که دارای شخصیت کنترل‌گر است، معمولا دچار سطوح بالایی از اضطراب است. با وجود این، آن‌ها به جای آن‌که مستقیما با این مشکل مواجه شوند و راه‌های غلبه بر آن را پیدا کنند، سعی می‌کنند از طریق کنترل تمام جنبه‌های زندگی‌شان، از جمله آدم‌های اطراف، مشکل خود را حل کنند.

آیا تلاش برای کنترل دیگران نوعی اختلال شخصیتی است؟‌ در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (دی‌اس‌ام-۵) هیچ موردی در خصوص “‌اختلال شخصیتی کنترل‌گر‌”‌ وجود ندارد. شاید در آینده‌ی نزدیک این مورد نیز به این فهرست اضافه شود. پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی که توسط متخصصان روانشناسی استفاده می‌شود، درباره‌ی اختلالات شخصیتی این گونه می‌گوید: “‌ویژگی‌های اساسی یک اختلال شخصیتی عبارت هستند از وجود اختلالاتی در کارکرد شخصیتی (فردی و بین فردی) و وجود خصوصیات شخصیتی آسیب‌شناختی.‌”‌

با این‌که شخصیت کنترل‌گر در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی گنجانده نشده است، به آسانی می‌توان حدس زد چرا سرانجام این اتفاق در آینده‌ی نزدیک خواهد افتاد. علاوه بر آن، تمایل به کنترل دیگران یک نگرش ناسالم روانی است که معمولا برای طولانی مدت در فرد باقی می‌ماند. شاید این رفتار در محیط کار مشکل‌ساز نباشد، ولی همسران کنترل گر معمولا در روابط‌شان دچار مشکل هستند. در نهایت، متخصصان در این زمینه تصمیم خواهند گرفت آیا باید اختلال شخصیتی کنترل‌گر را به این فهرست اضافه کنند یا خیر.

با وجود این، برخی وضعیت‌های روانی دیگری وجود دارند که معمولا شامل تمایلاتی برای کنترل دیگر می‌شوند، از جمله خود شیفتگی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی که هر دو شامل ویژگی‌هایی نظیر عدم هم‌دردی با دیگران و بد رفتاری می‌شوند. بسیاری از آدم‌های کنترل‌گر معمولا با مشکلات سوء مصرف مواد و مشکلاتی در خصوص کنترل تکانه و مدیریت خشم دست و پنجه نرم می‌کنند. تا این‌جا کافی است بدانیم که آدم‌هایی که برای تسکین اضطراب‌شان به کنترل دیگران روی می‌آورند، با برخی مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند.
 
۲. شناسایی آن بخش از خود که کنترل فرد دیگری را می‌پذیرد
آیا تا به حال فکر کرده‌اید چرا به خودتان اجازه می‌دهید تحت کنترل فرد دیگری در بیایید؟‌ تصور این‌که چرا اجازه می‌دهید چنین اتفاقی بیفتد ممکن است برای‌تان دشوار باشد، به خصوص اگر بخش‌های دیگر زندگی‌تان تحت کنترل خودتان باشد یا در کنار فرد کنترل‌گر نباشید. دلایل قابل درک فراوانی وجود دارند که می‌توان از آن‌ها متوجه شد چرا پذیرش کنترل دیگران، در نگاه نخست، بدون مشکل به نظر می‌رسد.

برای مثال، ممکن است به دیگران اجازه دهید کنترل‌تان کنند،‌ زیرا احساس می‌کنید آن‌ها بیش‌تر از شما می‌دانند، یا از شما با تجربه‌تر یا منطقی‌تر هستند، یا این‌که از برخی جهات از شما بهتر هستند. در این صورت، آن‌چه لازم است به درستی درک کنید این است که حتی اگر آن‌ها از برخی جهات از شما بهتر باشند، شما هم‌چنان فردی ارزشمند و شایسته‌ی کنترل سرنوشت خودتان هستید.

شاید هم این کار را از روی عشق انجام می‌دهید. همسر کنترل گر معمولا عشق خود را به طرف مقابل به میزان زیادی به نمایش می‌گذارد. این عشق، در برخی سطوح، ممکن است حقیقت داشته باشد. آن‌چه آن‌ها عاشق‌اش هستند تصویری ایده‌آل از شما است. هر گاه از شخصیت ایده‌آل مورد نظر آن‌ها خارج شوید، آن‌ها به شدت لازم می‌بینند شما را به وضعیت سابق برگردانند. از آن‌جا که باور دارید اظهار عشق آن‌ها کاملا حقیقی است، مبارزه علیه این کنترل برای‌تان بسیار دشوار می‌شود.
 
۳. بازپس‌گیری مسئولیت زندگی
دلیل دیگری که ممکن است به دیگران اجازه دهید کنترل‌تان را به دست بگیرند، این است که شاید فکر می‌کند راحت‌تر است که دیگران برای شما تصمیم‌گیری کنند. تصمیم‌گیری می‌تواند کار دشواری باشد، و در طول روز گزینه‌های مختلفی پیش روی‌تان قرار می‌گیرند که باید در موردشان تصمیم‌گیری کنید.

اگر خودتان تصمیم‌گیری کنید، باید پیامدهای ناشی از تصمیم‌های‌تان را بپذیرید. در نهایت، حداقل باید نزد خودتان اعتراف کنید که اشتباه کرده‌اید. شاید احساس کنید باید خودتان را برای این اشتباه تنبیه کنید. با این حال، باید یک مسئله را به خاطر بسپارید.‌ شاید اگر فرد دیگری برای‌تان تصمیم‌گیری کند، بتوانید خودتان را از این تصمیم‌گیری اشتباه مبرا کنید، ولی محول کردن تصمیم‌گیری به دیگران تصمیم خودتان بوده است. هم‌چنان باید پیامدهای همین اشتباه را بپذیرید – حتی اگر نمی‌خواهید مسئولیت این تصمیم اشتباه را به گردن بگیرید.

اگر مسئولیت خود را به دست خودتان بگیرید، در جایگاه بهتری قرار خواهید گرفت تا بتوانید کنترل زندگی‌تان را به دست بگیرید. با افزایش آگاهی از تاثیرات تصمیم به عدم تصمیم‌گیری، هنگامی تصمیم به انجام کار می‌گیرید که برای‌تان مناسب است، می‌توانید به خاطر قدرت تصمیم‌گیری‌تان به خودتان افتخار کنید.

ادامه دارد...

منبع : تحریریه سایت کسب و کار بازده – امیر رضا مصطفایی