معضلی به نام شهرت طلبی
در جوامعی که شهرت ارزش و بها پیدا میکند و افراد مشهور امتیازاتی خاص پیدا میکنند، شهرت برای دیگر افراد جامعه هم اهمیت پیدا میکند. در این جوامع به شهرت بهایی داده میشود که برحق نیست. ارزشی که شهرت دارد و استفادههای مناسب و نامناسبی که برخی از افراد مشهور از شهرت شان میکنند باعث میشود بعضاً افراد جامعه از انواع راههای مختلف برای رسیدن به این شهرت استفاده کنند.
ابزار رسیدن به شهرت در جامعههای مختلف با هم متفاوت است و بسته به نوع جامعه شهرتطلبیها هم فرق میکند.
مقدمه
خیلی از افراد دوست دارند که شهرتی برای خود به دست آورند؛ دیگران آنها را ببینند و بشناسند. تب داغ شهرت در همه جوامع وجود دارد. شهرت فینفسه چیز بدی نیست. با توجه به مقتضیات زندگی اجتماعی همه افراد در مقیاسهای متفاوت حس مورد توجه دیگران بودن را دارند. مادامی هم که این شهرتطلبی از راههای درست پیگیری شود، اشکالی ندارد اما مشکل زمانی بروز پیدا میکند که عدهای از افراد راههای عجیب و غریب و ناهنجار را برای به دست آوردن شهرت انتخاب میکنند. میانبرهایی که آنها در راه رسیدن به شهرت از آن استفاده میکنند کجراهه هستند که بسیاری از آنها سر از جاهای خوبی درنمیآورند؛ ره صدساله یکشبه طی نمیشود.
عشق شهرت بودن در همه جوامع وجود دارد و در هر جامعهای هم نمودهای متفاوت خود را دارد. آدمها از روشهای مختلفی برای دیده شدن استفاده میکنند. این داستان در هر جامعه پیشینه متفاوتی دارد. ابزار رسیدن به شهرت در جامعههای مختلف با هم متفاوت است و بسته به نوع جامعه شهرتطلبیها هم فرق میکند. با ظاهرهای عجیب و غریب و رفتارهای ناهنجار بازیگران هالیوود همه آشنا هستیم. از لباسهای گوشتی و بالدار گرفته تا جراحیهای نامتعارف گوش گرگی و بینی عقابی راههایی هستند که این افراد برای شهرت بیشتر استفاده میکنند. رفتارهای عجیب آنها که دیگر جای خود دارد. استفاده از الفاظ زننده و حرکات ناهنجار و بیرون از عرفی که برخی آنها در کنسرتهایشان انجام میدهند آنها را سر زبانها میاندازد. بسیاری از افراد مشهور در کشورهای غربی با ظاهرها و رفتارهای عجیبشان شهرت به دست آوردهاند و مردم بیشتر از اینکه آنها را با هنرشان بشناسند با این آرایشها و رفتارهای عجیب میشناسند.
عشق شهرت بودن در همه جوامع وجود دارد و در هر جامعهای هم نمودهای متفاوت خود را دارد. آدمها از روشهای مختلفی برای دیده شدن استفاده میکنند. این داستان در هر جامعه پیشینه متفاوتی دارد. ابزار رسیدن به شهرت در جامعههای مختلف با هم متفاوت است و بسته به نوع جامعه شهرتطلبیها هم فرق میکند. با ظاهرهای عجیب و غریب و رفتارهای ناهنجار بازیگران هالیوود همه آشنا هستیم. از لباسهای گوشتی و بالدار گرفته تا جراحیهای نامتعارف گوش گرگی و بینی عقابی راههایی هستند که این افراد برای شهرت بیشتر استفاده میکنند. رفتارهای عجیب آنها که دیگر جای خود دارد. استفاده از الفاظ زننده و حرکات ناهنجار و بیرون از عرفی که برخی آنها در کنسرتهایشان انجام میدهند آنها را سر زبانها میاندازد. بسیاری از افراد مشهور در کشورهای غربی با ظاهرها و رفتارهای عجیبشان شهرت به دست آوردهاند و مردم بیشتر از اینکه آنها را با هنرشان بشناسند با این آرایشها و رفتارهای عجیب میشناسند.
کجراهههای بومی رسیدن به شهرت!
کجراهههای شهرت در جوامع مختلف با یکدیگر تفاوت میکند. این کجراههها در جوامع مختلف رنگ و بوی بومی به خود میگیرند. در جامعه ما هم این کجراههها وجود دارند. برخی از سیاستمداران، بازیگران، خوانندهها و حتی مردم عادی در جامعه ما شیوههای مخصوص خود را برای رسیدن به شهرت دارند. بعضی از سیاستمداران با اظهارنظرهای جنجالی و غیرتخصصی این شهرت را به دست میآورند. همه این سیاستمداران را با این اظهارنظرها میشناسند و هر وقت که به دنبال جنجالی در رابطه با یک موضوع خاص هستند به سراغ این سیاستمداران میروند.
رفتارهای خارج از عرف برخی از بازیگران و پوششهای متفاوت از نخستین روشهایی است که برای رسیدن به شهرت استفاده میکنند. مدلهای لباس و آرایش گرفته تا ماشینهای آنچنانیشان توجه جوانان را به سمت آنها جلب میکند. اخبار زندگی خصوصی هم از آن روشهای زردی است که نگاه شبکههای اجتماعی و مطبوعات زرد را به سمت این بازیگران میکشاند. شایعهسازیها و سرککشیدنهای این مطبوعات در زندگی خصوصی این افراد کمتر مشهور، یکی از بهترین راهها برای مشهورتر کردن آنهاست. بعضیها هم ممکن است برخی از هنجارها را زیر پا بگذارند و رفتارهایشان اعتراض جامعه را در پی داشته باشد.
رفتارهای خارج از عرف برخی از بازیگران و پوششهای متفاوت از نخستین روشهایی است که برای رسیدن به شهرت استفاده میکنند. مدلهای لباس و آرایش گرفته تا ماشینهای آنچنانیشان توجه جوانان را به سمت آنها جلب میکند. اخبار زندگی خصوصی هم از آن روشهای زردی است که نگاه شبکههای اجتماعی و مطبوعات زرد را به سمت این بازیگران میکشاند. شایعهسازیها و سرککشیدنهای این مطبوعات در زندگی خصوصی این افراد کمتر مشهور، یکی از بهترین راهها برای مشهورتر کردن آنهاست. بعضیها هم ممکن است برخی از هنجارها را زیر پا بگذارند و رفتارهایشان اعتراض جامعه را در پی داشته باشد.
نام نیک باید تبدیل به ارزش شود
یک آسیبشناس مسائل اجتماعی در تبیین اجتماعی علت روی آوردن افراد به شهرت میگوید: در جوامعی که شهرت ارزش و بها پیدا میکند و افراد مشهور امتیازاتی خاص پیدا میکنند، شهرت برای دیگر افراد جامعه هم اهمیت پیدا میکند. در این جوامع به شهرت بهایی داده میشود که برحق نیست. ارزشی که شهرت دارد و استفادههای مناسب و نامناسبی که برخی از افراد مشهور از شهرت شان میکنند باعث میشود بعضاً افراد جامعه از انواع راههای مختلف برای رسیدن به این شهرت استفاده کنند. این راهها ممکن است همراه با فریبکاری باشند و در آنها حقوق دیگران تضییع شود. این ماجرا در جوامع مختلف متفاوت است و بستگی به نوع جامعه دارد. در جوامع توسعهیافته شهرت کاذب برای فرد اعتبار نمیشود.
امیرمحمود حریرچی در ادامه به راهکارهای مقابله با این پدیده اشاره میکند و میگوید: باید در جامعه جلوی مواردی را که از شهرت سوءاستفاده میشود گرفت و فضایی را فراهم کرد که در آن شایستگی و لیاقت افراد مبنای رسیدن آنها به بسیاری از امتیازات اجتماعی باشد و نام نیک درجامعه تبدیل به ارزش شود. فردی که به دنبال نام نیک است، رفتار نیکی دارد و به حقوق دیگران تعرض نمیکند و دنبال شهرت هم نمیگردد بلکه شهرت خود به سراغ فرد میآید.
امیرمحمود حریرچی در ادامه به راهکارهای مقابله با این پدیده اشاره میکند و میگوید: باید در جامعه جلوی مواردی را که از شهرت سوءاستفاده میشود گرفت و فضایی را فراهم کرد که در آن شایستگی و لیاقت افراد مبنای رسیدن آنها به بسیاری از امتیازات اجتماعی باشد و نام نیک درجامعه تبدیل به ارزش شود. فردی که به دنبال نام نیک است، رفتار نیکی دارد و به حقوق دیگران تعرض نمیکند و دنبال شهرت هم نمیگردد بلکه شهرت خود به سراغ فرد میآید.
روی کتاب رکوردهای گینس را هم کم میکنند
شهرتطلبی، خاص طبقه خاصی از جامعه نیست. برخی از افراد مشهور دوست دارند مشهورتر شوند و بعضاً افراد عادی هم شیفته شهرت افراد مشهور هستند. در برخی از افراد عادی جامعه هم این میل به دیدن وجود دارد و کجراهههای رسیدن به شهرت در بین آنها هم رونق دارند. عدهای ممکن است بخواهند در یک جمع 100 نفره دیده شوند و عدهای دیگر بخواهند در یک جمعیت 100 میلیونی.
هر چقدر که مقیاسها بیشتر میشود رفتارهای عجیب و غریب هم فزونی بیشتری میگیرند. گاهی روشهایی که این افراد برای رسیدن به شهرت به کار میبرند روی کتاب رکوردهای گینس را هم کم میکند. یک روانشناس از دلایل روانی روی آوردن افراد به شهرت میگوید: در میل به شهرتطلبی افراد جنبههای شخصیتی و جنبههای فرهنگی تاثیر دارند. افراد دوست دارند مطرح شوند؛ زیرا مطرح بودن و دیده شدن به آنها اعتماد به نفس میدهد. کسانی که شخصیت خود را قبول ندارند مورد تایید دیگران بودن به آنها هویت میدهد؛ هر چند این هویت کاذب یک هویت کوتاهمدت باشد. این افراد از کمبود شخصیت و کمبود خودپنداره مثبت درباره خود رنج میبرند.
از سوی دیگر هم فرهنگ به این شهرتطلبیها دامن میزند. تبلیغات و جلوی چشم بودن ارزش تلقی میشود و همین در برخی از افراد جامعه میل به شهرت را ایجاد میکند. بهروز بیرشک میافزاید: کسانی که از شخصیت پختهتری برخوردار هستند احتیاجی به این دیده شدنهای کاذب ندارند؛ آنها دوست دارند که دیگران آنها را همانگونه که هستند بشناسند. احتیاجی به شهرت برای مورد قبول دیگران بودن ندارند. او در ادامه به راهکارهایی که برای حل این مساله وجود دارد اشاره میکند و میگوید: هم در جنبههای خانوادگی و هم در جنبههای فرهنگی باید نوع نگاه به شهرت را تغییر داد. در خانوادهها باید رفتار درست به فرزندان آموزش داده شود و شخصیت خوب و پختهای به فرزندان بدهند. خانوادهها نباید شهرت را خیلی بزرگ کنند. والدین باید برای بچههای خود وقت بگذارند تا آنها خودپنداره مثبتی در رابطه با خود پیدا کنند و اعتماد به نفس شان تقویت شود. از سوی دیگر هم در جامعه و از بعد فرهنگی نباید به برخی از افراد مشهور خیلی بها داد.
منبع: روزنامه آرمان
هر چقدر که مقیاسها بیشتر میشود رفتارهای عجیب و غریب هم فزونی بیشتری میگیرند. گاهی روشهایی که این افراد برای رسیدن به شهرت به کار میبرند روی کتاب رکوردهای گینس را هم کم میکند. یک روانشناس از دلایل روانی روی آوردن افراد به شهرت میگوید: در میل به شهرتطلبی افراد جنبههای شخصیتی و جنبههای فرهنگی تاثیر دارند. افراد دوست دارند مطرح شوند؛ زیرا مطرح بودن و دیده شدن به آنها اعتماد به نفس میدهد. کسانی که شخصیت خود را قبول ندارند مورد تایید دیگران بودن به آنها هویت میدهد؛ هر چند این هویت کاذب یک هویت کوتاهمدت باشد. این افراد از کمبود شخصیت و کمبود خودپنداره مثبت درباره خود رنج میبرند.
از سوی دیگر هم فرهنگ به این شهرتطلبیها دامن میزند. تبلیغات و جلوی چشم بودن ارزش تلقی میشود و همین در برخی از افراد جامعه میل به شهرت را ایجاد میکند. بهروز بیرشک میافزاید: کسانی که از شخصیت پختهتری برخوردار هستند احتیاجی به این دیده شدنهای کاذب ندارند؛ آنها دوست دارند که دیگران آنها را همانگونه که هستند بشناسند. احتیاجی به شهرت برای مورد قبول دیگران بودن ندارند. او در ادامه به راهکارهایی که برای حل این مساله وجود دارد اشاره میکند و میگوید: هم در جنبههای خانوادگی و هم در جنبههای فرهنگی باید نوع نگاه به شهرت را تغییر داد. در خانوادهها باید رفتار درست به فرزندان آموزش داده شود و شخصیت خوب و پختهای به فرزندان بدهند. خانوادهها نباید شهرت را خیلی بزرگ کنند. والدین باید برای بچههای خود وقت بگذارند تا آنها خودپنداره مثبتی در رابطه با خود پیدا کنند و اعتماد به نفس شان تقویت شود. از سوی دیگر هم در جامعه و از بعد فرهنگی نباید به برخی از افراد مشهور خیلی بها داد.
منبع: روزنامه آرمان
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}