شهرتطلبی و آفت های آن
شهرتطلبی بیماری مزمنی است که انسان را وادار میکند در راه رسیدن به شهرت به سوی رفتارهای نمایشیِ سخیف گرایش یابد. چنین افرادی حتی حاضرند با شنیعترین الفاظ به تحریک عاطفی مردم پرداخته تا دیده شوند. با ما همراه باشید.
هر تلاشی برای ستاره شدن در حقیقت کوششی است برای جبران؛ جبران حقارتها، احساس ضعفها و کمبودها و خودکمبینیها.
مقدمه
"شهرت" در لغت به معنی معروف شدن و "شهرتطلبی" یعنی تلاش برای قدر و منزلت پیدا کردن است. حب شهرت، در حقیقت به حب ذات و به مطرح کردن خود برمیگردد. حب شهرت به این دلیل باعث وبال فرد است که اسیر قضاوتهای مردم میشود و از آنجایی که برای از دست دادن مقام و منزلتش همواره نگران و ترسان است، ممکن است برای دستیابی به هدفش به انواع رفتارهای نمایشیِ نامتعارف و زشت دست بزند. این افراد برای ارضای نیاز دیده شدن و مورد توجه بودن در فضای فرهنگی کشور دست به تخریب دیگران حتی نزدیکترین بستگان خود میزنند. لذا کمترین ارزشی برای اخلاق قائل نیستند و سعی میکنند با شنیعترین الفاظ به تحریک عاطفی مردم پرداخته تا دیده شوند.
اینگونه جوانانی که به هر قیمتی قصد دارند به شهرت و محبوبیت برسند، اصولاً راههای نادرستی را برای هدف خود انتخاب میکنند. تفکر این که برای رسیدن به شهرت میتوان هر اصولی را زیر پا گذاشت و هر راهی را انتخاب کرد یک تفکر غلط و غیر اصولی است که فرد را در راههای نادرست و حوادث و اتفاقات ناگوار قرار میدهد. این چنین افکار از دید روانشناسی افکاری یک سوگرایانه و ناپسند بوده که با توجه به درصد شکستپذیری آن یک دید غلط و غیر قابل قبول است. در واقع فردی که برای رسیدن به بیماری «شهرتطلبی» حاضر است اصولهای انسانی را به خاطر شادی مردم زیر پا گذارد، به مرور زمان به پستی و مفسده کشانده خواهد شد لذا به سرعت با افسردگیهای مزمن روبرو میشود اما سعی میکند خود را فردی موجه، شاد، سر حال و فردی با اعتماد به نفس کامل نشان دهد. از این جهت بسیاری از افراد مشهور خلوت و آرامش یک زندگی عادی را از دست دادهاند؛ زیرِ نگاه دیگران قرار داشتن و تصور اینکه عدهای مدام مراقب شما هستند احساس امنیت انسان که یکی از اصلیترین نیازهای بشر است، از بین میبرد. (جامعهشناسی شهرت، افشین طباطبایی)
اینگونه جوانانی که به هر قیمتی قصد دارند به شهرت و محبوبیت برسند، اصولاً راههای نادرستی را برای هدف خود انتخاب میکنند. تفکر این که برای رسیدن به شهرت میتوان هر اصولی را زیر پا گذاشت و هر راهی را انتخاب کرد یک تفکر غلط و غیر اصولی است که فرد را در راههای نادرست و حوادث و اتفاقات ناگوار قرار میدهد. این چنین افکار از دید روانشناسی افکاری یک سوگرایانه و ناپسند بوده که با توجه به درصد شکستپذیری آن یک دید غلط و غیر قابل قبول است. در واقع فردی که برای رسیدن به بیماری «شهرتطلبی» حاضر است اصولهای انسانی را به خاطر شادی مردم زیر پا گذارد، به مرور زمان به پستی و مفسده کشانده خواهد شد لذا به سرعت با افسردگیهای مزمن روبرو میشود اما سعی میکند خود را فردی موجه، شاد، سر حال و فردی با اعتماد به نفس کامل نشان دهد. از این جهت بسیاری از افراد مشهور خلوت و آرامش یک زندگی عادی را از دست دادهاند؛ زیرِ نگاه دیگران قرار داشتن و تصور اینکه عدهای مدام مراقب شما هستند احساس امنیت انسان که یکی از اصلیترین نیازهای بشر است، از بین میبرد. (جامعهشناسی شهرت، افشین طباطبایی)
تلاش برای جبران خودکمبینیها و احساس ناایمنی
روانشناسانِ معتقد به این دیدگاه، میگویند هر تلاشی برای ستاره شدن در حقیقت کوششی است برای جبران؛ جبران حقارتها، احساس ضعفها و کمبودها و خودکمبینیها. در این نگاه، ستاره شدن در کمبود عزت نفس و تحقیر خویشتن ریشه دارد، بنابراین برای رفع آن باید به افزایش عزت نفس و رفع حقارتها پرداخت. گفته میشود که فرد چه احساس خودکمبینی داشته باشد و چه احساس ناایمنی اجتماعی و خانوادگی، اعتماد به نفس او به شدت آسیبپذیر میشود و وی برای رفع این آسیبپذیری و کسب اعتماد به نفس به کارهای گوناگونی دست میزند که یکی از آنها ستاره شدن است، چون ستاره شدن نوعی احساس اعتماد به نفس کاذب به فرد میبخشد و احساس ناامنی وی را جبران میکند.
کسانی که علاقه بسیار زیادی به شهرت و معروفیّت دارند در راه رسیدن به این شهرت به سوی مفاسد و برخی پستیها نیز روی خواهند آورد؛ لذا این مسأله به غیر از اینکه فکر و اعصاب انسان را به خود مشغول کند و آسایش شبانه را از او بگیرد و نگرانی و اضطراب جایگزین آن نماید و از دیگر سو باعث افول اخلاق عمومی جامعه شود، سود دیگری نخواهد داشت.
کسانی که علاقه بسیار زیادی به شهرت و معروفیّت دارند در راه رسیدن به این شهرت به سوی مفاسد و برخی پستیها نیز روی خواهند آورد؛ لذا این مسأله به غیر از اینکه فکر و اعصاب انسان را به خود مشغول کند و آسایش شبانه را از او بگیرد و نگرانی و اضطراب جایگزین آن نماید و از دیگر سو باعث افول اخلاق عمومی جامعه شود، سود دیگری نخواهد داشت.
شهرتطلبی انسان را به سوی مفسده سوق میدهد
بنابراین دوست داشتن شهرت نوعی بیماری روانی است و به غیر از اینکه فکر واعصاب انسان را به خود مشغول کند و آسایش شبانه را از او بگیرد و نگرانی و اضطراب جایگزین آن نماید و از دیگر سو باعث افول فرهنگ و اخلاق عمومی جامعه شود، سود دیگری نخواهد داشت. همچنین شهرتطلبی گیاهی است که در دل های بیمار رشد میکند، مانند گیاهان هرزهای که در زمینهای ناشایست رشد کند و همان طور که اشاره شد کسانی که علاقه بسیار زیادی به شهرت و معروفیّت دارند در راه رسیدن به این شهرت به سوی مفاسد و برخی پستیها نیز روی خواهند آورد.
منابع:
میگنا؛ پایگاه خبری روانشناسی و مشاوره
درمسیربندگی؛ پایگاه شخصی حجت الاسلام فاطمی گنابادی
مقاله همشهری آنلاین
منابع:
میگنا؛ پایگاه خبری روانشناسی و مشاوره
درمسیربندگی؛ پایگاه شخصی حجت الاسلام فاطمی گنابادی
مقاله همشهری آنلاین
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}