در میان صاحب نظران در تعریف مفهوم خانواده، هیچ اجماع وجود ندارد.
 

جامعه شناسی خانواده

نگاه جامعه شناختی دلالت بر این دارد که واقعیت معین و باهویتی چون خانواده، که قابل مطالعه جامعه شناختی است، وجود دارد. این واقعیت امری عینی و متمایز از افراد و دیگر نهادهای اجتماعی است. خانواده در این نگاه ممکن است عنصر مستقل اثرگذار بر دیگر نهادها و پدیده ها در نظر گرفته شود و همچنین از دیگر امور اجتماعی متأثر باشد.
 

نگاه علمی به خانواده

اولین افرادی که نگاه علمی به خانواده داشتند، فردریک لوپله از فرانسه و ویلهلم هاینریش ریل از آلمان بودند. این دو که می توان آنان را «پدران جامعه شناسی خانواده» نامید در اوج انقلاب صنعتی اروپا شاهد فروپاشی خانواده بودند و ریشه آن را در تحولات فکری و آزادی خواهانه و برابری می شناختند.
 
آنان در دفاع از خانواده سنتی (گسترده) به نقد مسیری پرداختند که خانواده در دوره جدید طی می کرد. افکار آنان تا پیدایش جامعه شناسی جدید دور کیمی بر اروپا حاکم بود. در توسعه جامعه شناسی خانواده افزون بر لوپله و ریل افرادی چون دور کیم از میان جامعه شناسان مؤسس و باخ اوفن با نظریه تکامل خانواده، لوئیس مورگان با اعتقاد به تکامل خانواده از ساحت مادرسالاری به پدرسالاری، مردم شناسان فرانسوی چون رادکلیف براون، مالینوفسکی و فریدریش انگلس با تألیف کتاب منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت، ادوارد وسترمارک با نقد تکامل خانواده و بسیاری از دیگر متفکران اجتماعی و جامعه شناسان در این زمینه مؤثر واقع شدند (اعزازی، ۱۳۷۶، ص ۱۰-۱۵).
 

اندیشه امیل دورکیم

از میان همه، اندیشه امیل دورکیم در مورد خانواده منشأ تحقیق علمی در مورد خانواده شد. دورکیم در کتاب خودکشی و تقسیم کار اجتماعی به بحث در مورد خانواده و تحولات آن می پردازد. بعد از او دیگر جامعه شناسان نیز به این بحث پرداخته و هریک از منظر خاصی به بیان و تحلیل این واقعیت اقدام کرده اند. در این نهاد، کنشگران انسانی تحت شرایط فرهنگی و اجتماعی درون نهاد و بیرون به کنش و مبادله می پردازند. در این صورت از طریق نظریه کارکردگرایی و ساختار گرایی، نظریه کنش متقابل اجتماعی و مبادله صورت هایی از حیات این نهاد قابل فهم و بررسی است.
 
از میان جامعه شناسان کلاسیک، مورگان، فریزر، مالیتوفسکی، استراوس و دورکیم به بررسی وضعیت خانواده می پردازند. هریک از این جامعه شناسان خانواده را نهاد اصلی اجتماعی می دانند که منشأ ایجاد جامعه جدید است.
 

تعریف خانواده

هرچند که در همه جوامع با خانواده روبه رو هستیم و به عبارتی جامعه بدون خانواده ممکن نیست، ولی در میان صاحب نظران در تعریف این مفهوم اجماع وجود ندارد. به عبارت دیگر، وقتی سخن از خانواده می شود با تعابیر و مصادیق متعددی روبه رو می شویم. مناقشه در این زمینه به حدی رسیده است که حتی زندگی چند نفر در کنار یکدیگر را نیز خانواده تلقی کرده اند. در کلیت به لحاظ جامعه شناختی خانواده یکی از نهادهای اصلی اجتماعی است.
 
با وجود اینکه زندگی جمعی حتی دو نفر هم جنس را نیز خانواده نامیده اند، ولی خانواده دربردارنده پدر، مادر و فرزندان است. به عبارت دیگر، خانواده به معنی واقعی اجتماعی از حضور مادران، پدران و فرزندان در یک مکان و فضای اجتماعی و فرهنگی مشترک تشکیل می شود. این تعریف از خانواده معطوف به نوع خانواده هسته ای است. در این الگو خانواده در دوره صنعتی شدن شکل گرفته، حضور والدین و فرزندان با الزامات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی همراه است. در نگاه کلی به خانواده (الگوی سنتی خانواده هسته ای) ویژگی های زیر قابل طرح است:
 
  1. دست کم دو فرد بزرگسال غیرهمجنس با یکدیگر زندگی می کنند.
  2. بین آنان صورت هایی از تقسیم کار وجود دارد، هریک کاری متفاوت از دیگری انجام می دهد تا نظام جمعی واحد کار سامان یابد.
  3. بین آنان مبادله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و احساسی وجود دارد و از این طریق، ضمن مبادله، به همکاری و همیاری یکدیگر اقدام می کنند.
  4.  آنان وجوه مشترکی از قبیل محل سکونت، غذا خوردن، فرهنگ و انتظارات دارند.
  5.  بین آنان رابطه پدر و مادری با فرزندان و دیگر اعضای خانواده برقرار است. بدین لحاظ والدین نسبت به فرزندانشان اقتدار دارند و در مقابل، فرزندان انتظاراتی از والدینشان دارند. در ضمن حمایت عاطفی، مالی و آموزشی از طرف والدین نسبت به فرزندان صورت می گیرد.
  6.  بین افراد خانواده حقوق، مسئولیت ا، اجبارها و وظایفی وجود دارد (گود، ۱۹۸۲، ص 9).

ادامه دارد...
 
نویسنده: تقی آزادارمکی
 
منبع: کتاب «جامعه شناسی خانواده ایرانی»