با اشتیاق برای درک بهتر محیط زیست و یافتن پاسخ سوال های خود، مطالعه کنید.
 

فواید کتاب برای تحصیل

1.همان طور که با یک دوست مورد احترام گفت وگو می کنید همان گونه هم مطالعه کنید.

برخی از مردم با کمال بی میلی و کم ترین علاقه، به کتاب نزدیک می شوند. شما با علاقه و اشتیاق به استفاده ی کامل از آن چه که می خوانید، شروع به کتاب خواندن کنید و نویسنده یا مؤلف را چون رفیق و دوست خود بدانید.
 
وقتی با دوستی حرف می زنید، با دقت و علاقه به سخنان او گوش می دهید و متوجه ارزش های این رابطه بوده و نسبت به آنها حساس هستید، با عکس العمل های مناسب، به عقاید او پاسخ می دهید و با هم ترکیبی تازه و نو می سازید. در مورد خواندن کتاب هم می توانید همین کار را بکنید و نتایج مشابهی بگیرید. از نویسنده، انتظار بیان حقایقی را که برایتان ناشناخته است داشته باشید و بخواهید که ایده های جدیدی به شما بدهد و برای حل مشکلات به انحاء مختلف ارائه ی طریق کند.
 
در نتیجه، با هوشیاری، تمام نکاتی را که می خواهید در می یابید و کتاب خواندن برایتان شادی آفرین و جذاب می شود. با کمک مؤلف یا نویسنده همچون رفیق خود، عقاید خویش را کامل تر و حقایق را روشن تر کنید. بپرسید و دنبال جواب آن بگردید. دانسته های خود را با آن چه که از مطالعه فرا می گیرید، به هم ارتباط دهید. اختلافات را بررسی کنید و از مجموعه ی آنها ترکیبی نو بسازید، خلاصه آن که بکوشید با نویسنده تشریک مساعی و هم فکری کنید. نویسنده را چون دوست خود بدانید که با علاقه و اشتیاق سعی دارد افکار و مشاهدات خود را با شما در میان بگذارد.
 
بدانید که نویسندگان ساعت های متمادی از وقت خود را صرف کرده اند تا شما را از آن چه می دانند بهره مند سازند، در غیر این صورت شما احتمالا متوجه معلوماتشان نمی شدید. با چنین تصوری از نویسندگان، مطالعه ثمربخش خواهد بود و کتاب جالب توجه مطالعه راهی برای رشد و آموختن است.
 

2.با اشتیاق برای درک بهتر محیط زیست و یافتن پاسخ سوال های خود، مطالعه کنید.

در قسمت قبلی شیوه های جدیدی برای مطالعه بیان شد و در این بخش روش استفاده از آن اصول را ارائه می دهیم.
آیا هرگز از دوستی که سرگرم مطالعه است سوال کرده اید چه می خواند؟ در پاسخ این سوال ممکن است او مثلا بگوید «من روانشناسی می خوانم»، دانشجوی دیگری هم که کتاب روانشناسی می خواند ممکن است بگوید «می خواهم بفهمم که رنگ ها را چطور می بینم»، یا «دارم اطلاعاتی درباره تأثیر خنده در اصلاح رفتار انسان کسب می کنم»، و اگر دوست شما انسان شناسی می خواند می تواند چنین جواب دهند: «من اوضاع مختلفی را بررسی می کنم که چگونه باعث می شود یک دسته از بیماران روانی هند صمیمانه با یکدیگر همکاری و مساعدت می کنند، در حالی که دسته ی دیگر شدیدا به مخالفت و رقابت با هم می پردازند.» یا «با فرهنگ و تمدن جدیدی آشنا شده ام و دریافته ام که وقتی انسان ها در شرایط و جوامع مختلفی زندگی می کنند چقدر طبیعت آنها با هم متفاوت است».
 
بدون مطالعه و بررسی روانشناسی نیز، هر فردی می تواند در یابد که مثلا دو متفکر عالی مقام مقصودشان از شرایط ایده آل چیست؟ اختلاف کلمات، بسیار اندک ولی اختلاف معنی و نتیجه ی فعالیت های انجام شده بسیار زیاد است. آیا نحوه ی مطالعه ی اولی با دومی شباهتی دارد؟ صرف نظر از نشستن پشت میز، چشم دوختن به کتاب و ورق زدن آن که کارهایی جزیی و بی اهمیت به شمار می آید، ممکن است تفاوت عمده ای وجود داشته باشد. آیا تشابه زیادی بین آن چه که این دو نفر در نتیجه ی مطالعه و درس خواندن کسب می کنند وجود خواهد داشت؟ آری، چون کیفیت کاری که انجام می دهند با هم خیلی فرق دارد و نتیجه ی آن نیز متفاوت خواهد بود.
 
عاداتی که آنها فرا می گیرند، مهارت هایی که کسب می کنند و اطلاعاتی که به دست می آورند، به ندرت قابل مقایسه خواهند بود.
 
سعی کنید مطالعه ی شما مانند آن چه که یک کاشف کاوشگر برای درک و اکتشاف انجام می دهد باشد. اگر با چنین برداشتی مطالعه کنید، در می یابید که خیلی بیشتر از آن چه تصور می کنید فرا می گیرید، در حالی که وقت کمتری نیز صرف خواهید کرد. بالاتر از همه متوجه می شوید که مطالعه لذت بخش هم هست.
 
ادامه دارد...
 
نویسنده: ویرجینیا وُکس
 
منبع: کتاب «رمز موفقیت در تحصیل»