از دست دادن مهارت می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از اوتیسم یا اختلال انسجام‌گسیختگی کودکی تلقی شود.
 

بیماری های روانی کودکان

1. عدم علاقه به نوازش و آغوش
به گفته‌ی روانشناسان، بیش‌تر نوزادان مشتاق تماس نزدیک فیزیکی هستند. نوازش‌ها و آغوش‌های گرم به آن‌ها کمک می‌کنند احساس امنیت، راحتی، و عشق کنند و به عنوان نخستین مرحله از ایجاد اتصالات و روابط طولانی مدت با سایر آدم‌ها به شمار می‌روند. روانشناسان معتقدند، احساس بسیاری از نوزادان معمولی دقیقا خلاف این مسئله است. برای برخی از نوزادان، تماس نزدیک می‌تواند احساس خفگی و محدودیت ایجاد کند – و باعث شود دچار استرس و اضطراب شوند.

والدین نوزادانی که ظاهرا به تماس فیزیکی علاقه ندارند، لازم است با فرزندان‌شان هم‌چنان مهربانانه رفتار کنند و هم‌زمان، برای اتصال به آن‌ها از سایر روش‌ها استفاده کنند. این نوزادان ممکن است برقراری تماس چشمی یا گوش دادن به صدای حرف زدن یا آواز خواندن را به نزدیکی فیزیکی ترجیح دهند. آن‌ها حتی ممکن است به تماس یا نوازش عاشقانه علاقه‌مند باشند – با این حال، از زندانی شدن در آغوش تنگ والدین فرار می‌کنند.

از سویی دیگر، به گفته‌ی روانشناسان، این رفتار (عدم علاقه به تماس فیزیکی) می‌تواند ریشه در برخی عوامل مشکلات و اختلالات بدنی داشته باشد. به همین دلیل، لازم است والدین، جهت انجام بررسی‌های دقیق و رفع هرگونه نگرانی‌ در خصوص سلامت نوزاد، وی را نزد یک متخصص ببرند. گاهی اوقات عدم علاقه به لمس و نوازش می‌تواند نشانه‌ی اولیه‌ی اوتیسم، اختلالات رشدی و / یا مشکلات روانی باشد.
 
2. عدم برخورداری والدین از حمایت دیگران
آگاهی از وضعیت سلامت روان نکته‌ای کلیدی برای پیشگیری و هم‌چنین درمان اولیه‌ به شمار می‌رود. وقتی والدین عضوی از یک شبکه‌ی بزرگ‌تر می‌شوند، قادر خواهند بود به شکل بهتری بر نیازها و تمام جوانب سلامت نوزادشان تمرکز کنند. آن‌هایی که به تازگی صاحب فرزند شده‌اند، چنان‌چه احساس تنهایی و جدا ماندگی کنند و آن‌چنان تحت فشار مسئولیت‌های‌شان قرار بگیرند که گویی بار تمام دنیا بر دوش آن‌ها قرار گرفته است، به سختی خواهند توانست از پس وظایف‌شان بر بیایند.

حمایت خانواده حقیقتا می‌تواند سطوح هورمون استرس مادر (که به تازگی صاحب فرزند شده است) را کاهش دهند؛ این مسئله به طور چشمگیری می‌تواند احتمال بروز افسردگی پس از زایمان را کاهش دهد. هنگامی که والدین نوزاد، در صورت نیاز، بتوانند برای دریافت توصیه، راهنمایی، و کمک به خانواده، دوستان، و متخصصان این امر مراجعه کنند، برطرف کردن هرگونه مشکلی که ممکن است در خصوص نگهداری از نوزاد برای‌شان پیش بیاید، بسیار آسان‌تر خواهد بود. در این صورت، احتمال نادیده گرفته شدن هرگونه نشانه و علامتی که نوزاد در حال دست و پنجه نرم کردن به آن‌ها باشد، کاهش خواهد یافت. و در نهایت، برای حفظ سلامتی نوزاد و هم‌چنین والدین نوزاد، دریافت کمک و مداخله‌ی به موقع در طول مراحل حساس زندگی نوزاد از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
 
۳. بد غذایی شدید نوزاد
مطالعات اخیر نشان داده‌اند، نوزادانی که به آن‌ها اصطلاحا “‌بد غذا‌”‌ گفته می‌شود، ممکن است در معرض خطر ابتلا به شماری از مشکلات روانی از قبیل اضطراب، افسردگی، و اختلال کم توجهی – بیش فعالی قرار داشته باشند. به منظور کاهش این خطر، به بسیاری از متخصصان توصیه شده است به والدین نوزادانی که حتی سطوح خفیفی از “‌گزیده خوری‌”‌ را از خود نشان می‌دهند، راهنمایی‌های خاصی ارائه دهند.

والدین باید در این خصوص به غریزه‌شان اعتماد کنند – چنان‌چه احساس می‌کنند مسئله‌ی خاصی در این مورد وجود دارد، با این فرض که نوزاد بد غذای‌شان کمی لوس شده است یا با این امید که بد غذایی نوزاد یک مرحله‌ی زودگذر است، به سادگی از این مسئله عبور نکنند.

نشانه‌هایی که این بد غذایی می‌تواند به مشکلات بزرگ‌تری منجر شود، عبارت هستند از
الف. نوزاد از همان آغاز، با شیر مادر و شیر خشم مشکل دارد.
ب. نوزاد به آسانی یا مکررا احساس تهوع یا خفگی می‌کند.
پ. به نظر می‌رسد، نوزاد به شدت به بو حساس است.
ت. غذا خوردن نوزاد همیشه با دردسر همراه است.
ث. کودک با جویدن مشکل دارد و / یا هجده ماهگی را رد کرده است و هم‌چنان غذای پوره‌ای می‌خورد.

لازم است در این شرایط، والدین خونسردی‌شان را حفظ کنند و در هر مسئله‌ای که به غذای خوردن نوزاد مربوط می‌شود، از اجبار یا تهدید دوری کنند. این کار می‌تواند چرخه‌ای معیوب از استرس و اضطراب را ایجاد کند که در غالب اوقات، مشکل را حل نمی‌کند. چنان‌چه غذا خوردن نوزاد همیشه با دردسر همراه است، والدین باید نوزادشان را برای بررسی احتمال وجود مشکلات اساسی در سلامتی نوزاد، و هم‌چنین حساسیت یا مشکلات حسی،‌ نزد یک متخصص ببرند. به این ترتیب، جهت کمک به تسکین اضطراب (والدین و نوزاد) مربوط به مشکلات غذایی، می‌توانند همکاری‌های لازم را با فرد متخصص به عمل بیاورند.
 
4. از دست دادن مهارت
یکی دیگر از نشانه‌های نگران کننده بیماری های روانی کودکان در خصوص ایجاد چالش‌های روانی آتی در نوزاد هنگامی بروز می‌کند که نوزاد دچار پسرفت یا از دست دادن مهارت‌هایی باشد که تاکنون یاد گرفته است. در ابتدا، این طور به نظر می‌رسید نوزاد، به طور طبیعی، در کسب مهارت‌های مهم زندگی در حال موفقیت است؛ ولی ناگهان مهارت‌های زبانی، اجتماعی، و حرکتی‌اش را از دست می‌دهد. فرایند از دست دادن این مهارت‌ها می‌تواند تدریجی یا سریع باشد، و ممکن است باعث ناامیدی و اضطراب در نوزاد شود؛ این مسئله می‌تواند به تغییرات رفتاری نوزاد نیز منجر شود.

به خاطر داشته باشید، هنگامی که نوزاد شروع به یادگیری مهارت‌های جدید می‌کند، ابتدا به نظر می‌رسد مهارت‌های قبلی را از یاد برده است. ولی نوزاد ممکن است به دلیل مشغولیت ذهنی ناشی از تلاش برای یادگیری مهارت‌های جدید، تمرکزش را از مهارت‌های پیشین برداشته باشد.

با این حال، از دست دادن مهارت می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از اوتیسم یا اختلال انسجام‌گسیختگی کودکی (که به اوتیسم شباهت دارد) تلقی شود. اختلال انسجام‌گسیختگی کودکی نوعی اختلال خاص و نادر است که به نظر می‌رسد با تشنج و سایر مشکلات جسمی مربوط به مغز همراه باشد. ولی برای بیان نظرات قطعی در این خصوص، مطالعات و پژوهش‌های بیش‌تری مورد نیاز است. به علاوه، تجربه‌ی استرس ناگهانی و شدید، تروما یا بروز مشکلی بزرگ در زندگی نیز از دیگر دلایل پسرفت مهارتی نوزاد به شمار می‌روند.
 
5. کم واکنش بودن نوزاد
کم واکنش بودن نوزاد نیز ممکن است یکی از نشانه های بیماری های روانی کودکان باشد و عامل نگران کننده‌ای است. حساسیت کم‌تر از حد انتظار نوزاد به محرک‌های حسی، عدم واکنش مناسب به تماس بدنی یا افزایش بیش از حد دما، و عدم آگاهی از خیس یا کثیف شدن از جمله علائم کم واکنش بودن نوزاد هستند. این نوزادان به خاطر خستگی، گرسنگی، یا نیاز به تعویض پوشک لزوما سر و صدا ایجاد نمی‌کنند. به نظر می‌رسد آن‌ها سست، کم انرژی، و غرق در دنیای خودشان هستند.

اگر نوزاد چنین علائمی را از خود نشان می‌دهد، لازم است توسط یک متخصص معاینه شود. معمولا پزشک متخصص وضعیت جسمی نوزاد را بررسی می‌کند و سپس، برای کسب اطلاعات بیش‌تر درباره‌ی سابقه‌ی خانوادگی، سابقه‌ی پزشکی، و پیشرفت‌های مهم نوزاد با والدین یا سرپرست نوزاد صحبت می‌کند. متاسفانه، آزمون‌های خاصی وجود ندارند که پزشک متخصص بتواند برای تشخیص قطعی این وضعیت از آن‌ها کمک بگیرد – پزشک فقط بر اساس ترکیبی از مشاهدات، مصاحبه‌ها، و علائم موجود می‌تواند تصمیم‌گیری کند.

کم واکنش بودن نوزاد می‌تواند نشانه‌ای از اختلال پردازش حسی باشد. هم‌چنین، این وضعیت می‌تواند نشانه‌ای از اختلال دلبستگی واکنشی نیز باشد؛ در اثر این اختلال، نوزاد قادر به ایجاد تعلق خاطر نیست، یا این‌که تعلق خاطر ایجاد شده در یک مرحله‌ی زمانی حساس دچار اختلال می‌شود.

منبع: تحریریه سایت کسب و کار بازده- امیر رضا مصطفایی