ارضای صحیح قوای جنسی در خانواده، مانع از تهدید سلامت اجتماعی و موجب مصونیت اخلاقی جامعه می‌شود.
 

مقدمه

زن و مرد دو موجود متفاوت و نیازمند تکامل و مکمل یکدیگرند. خانواده بهترین محل پیوند زن و مرد و بیشترین زمینه‌ساز کمال آن دو است. در فرهنگ اسلامی، برخلاف مسیحیت تحریف‌شده که تجرّد را مقدم بر ازدواج و ازدواج را تنها به‌عنوان راهی برای فرار از بدکاری به رسمیت می‌شناسد،(1) ازدواج پیوندی الهی و بهترین نهاد سازنده‌ی اجتماعی به حساب می‌آید.
 
اهمیت پرداختن به موضوع «زن و خانواده» ریشه در اهمیت نهاد خانواده دارد. نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ‌های گوناگون است. اولین شرط داشتن جامعه‌ای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. بدون خانواده، نه تنها هویت انسانی بشر نابود می‌شود، بلکه همه‌ی تلاش‌های فردی و اجتماعی نیز بی‌ثمر و نافرجام خواهد ماند.
 
وقتی که صحبت از نیروی انسانی است، باید توجه کنیم که نصف جمعیت کشور و نیمی از نیروی انسانی، بانوان کشورند. اگر بینش غلطی در مورد زن وجود داشته باشد، بازسازی به معنای حقیقی و در سطح وسیع آن، شدنی نیست. هم خودِ بانوان کشور باید نسبت به موضوع زن از نظر اسلام، دارای آگاهی کافی و لازم باشند تا بتوانند با اتکا به نظر والای اسلام، از حقوق خود به طور کامل دفاع کنند و هم کل افراد جامعه و مردان در کشور اسلامی باید بدانند که نظر اسلام در مورد زن، حضور زنان در عرصه‌های گوناگون زندگی، نقش زن در خانواده و نقش زن در بیرون از خانواده چیست.
 

تعریف خانواده 

تعریف خانواده در طول زمان با تغییراتی همراه بوده است. برخی خانواده را گروهی از افراد می‌دانند که از راه خون، زناشویی و یا فرزندپروری با یکدیگر ارتباط می‌یابند و طی یک دوره‌ی زمانی نامشخص، با هم زندگی می‌کنند.(2) آنتونی گیدنز خانواده را گروهی از افراد می‌داند که با ارتباطات خویشاوندی مستقیماً پیوند یافته و اعضای بزرگسال آن مسئولیت مراقبت از کودکان را بر عهده دارند. پیوندهای خویشاوندی ارتباطات میان افراد است که یا از طریق ازدواج برقرار شده، یا از طریق تبار است که خویشاوندان خونی را با یکدیگر مرتبط می‌سازد.(3)
 

خانواده در اسلام

خانواده اساس اجتماع است و در فرهنگ اسلامی احترام و منزلت بسیاری دارد. این واحد، حاصل پیوند طبیعی ازدواج میان دو ناهمجنس است. در اسلام، ازدواج پیوندی الهی و بهترین نهاد سازنده‌ی اجتماع محسوب می‌شود. لذا در آموزه‌های دینی تصریح شده است که «از نشانه‏ هاى او اینکه از خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در کنار آن‌ها آرام گیرید و میان تان دوستى و مهربانی نهاد.»(4) «در اسلام هیچ بنیانی در نزد خداوند، دوست داشتنی‌تر از ازدواج نیست.»(5) خانواده طبیعی‌ترین واحد تولیدمثل و فراگیرترین واحد اجتماعی است که نیروی انسانی جامعه را فراهم می‌آورد. بنابراین سلامت همه‌جانبه‌ی اعضا (به ویژه فرزندان) در سلامت اجتماعی تأثیر دارد. از نظر برخی انسان‌شناسان، خانواده واحدی است که افراد در آن با هم ارتباط عاطفی دارند، سرپناهی است که نگه‌دار آدمی است و هنگامی که افراد پراکنده‌اند، آنان را زیر بال و پر شبکه همبستگی و همیاری خود می‌گیرد.(6)
 

کارکردهای خانواده

خانواده‌ی سالم دارای کارکردهای فراوانی در رشد و ارتقای اعضا و پویایی جامعه است که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
 
1. کارکردهای جسمی و روانی
خانواده‌ی بهنجار بهترین الگو برای حفظ سلامت جسمانی افراد و رسیدن به شاخص‌های سلامت است. در آغاز، زن و مرد، با قرار دادن قوای شهوانی و عاطفی خود در مسیر قانونی روابط زناشویی، به سلامت جسمی و روانی می‌رسند. در مرحله‌ی بعد و با پیدا شدن فرزندان، والدین با نخستین واکنش‌های رضامندانه و آگاهانه در نوزادانشان، پاداش عاطفی و روانی بزرگی را از سوی آنان دریافت می‌کنند و خود نیز همواره از نظر روانی به آنان یاری می‌رسانند. تنها در خانواده است که هر انسان برای نخستین بار می‌تواند احساس ‌کند که دوست داشته می‌شود و این مسئله در رشد عاطفی و روانی هر کس سهمی به‌سزا دارد.(7)
 
2. کارکردهای جنسی
ارضای صحیح قوای جنسی در خانواده، علاوه بر اینکه زمینه‌ساز سلامت جسمی و روانی است، مانع از تهدید سلامت اجتماعی و موجب مصونیت اخلاقی جامعه می‌شود. در جامعه‌ای که این کارکرد خانواده به‌درستی انجام نشود، آمار خشونت‌های جنسی، تجاوز و... فراوان‌تر است.(8)
 
3. کارکرد تربیتی و جامعه‌پذیری
خانواده نخستین مکان برای یادگیری آغازین دانش‌هاست. نخستین دانش‌ها مانند سنگ‌نوشته‌هایی هستند که همواره پایدارند. خانواده از نظر بسیاری از پژوهشگران انتقال‌دهنده‌ی اصلی دانش، ارزش‌ها، نگرش‌ها، نقش‌ها و عادا‌ت یک نسل است. دختر و پسر پس از ازدواج، نخستین اختلاف سلیقه‌های جدی را در روابط زناشویی تجربه می‌کنند. در همین مواقع تحمل، مدارا و بردباری را نیز‌ می‌آموزند و در صورت مدیریت درست عواطف خویش، از همین مسیر کامل‌تر می‌شوند. فرزندان نیز مسیر جامعه‌پذیری‌شان را از خانواده آغاز می‌کنند. خانواده، با آموزش‌های غیررسمی خود، می‌تواند دانسته‌های مذهبی، رفتار مذهبی، اصول اخلاقی و شکل‌دهی به روابط اجتماعی را به فرزندان خود بیاموزد.(9)
 
در خانواده، سه دسته انسان اصلاح می‌شوند؛ یکی مردها، که پدران این خانواده‌اند؛ یکی زن‌ها، که مادران خانواده هستند و دیگری فرزندان که نسل بعدی این جامعه هستند. اگر خانواده در جامعه‌ای نباشد، همه‌ی تربیت‌های بشری و همه‌ی نیازهای روحی انسان‌ها ناکام خواهد ماند، زیرا طبیعت و ساخت بشری به‌گونه‌ای است که جز در محیط خانواده و در آغوش پدر و مادر، آن تربیت سالم و بی‌عیب و عقده و آن بالندگی لازم روحی پیدا نخواهد شد.(10)
 
4. کارکرد انسان‌سازی
یکی از مهم‌ترین علل تأکید اسلام بر تشکیل خانواده، بعد انسان‌سازی این امر مهم است. محیط خانواده مکتب بسیار ارزنده و سازنده‌ای است، به‌طوری‌که منشأ بسیاری از صفات خداپسندانه است. در صورتی که انسان متوجه این امر باشد و از فرصت استفاده کند، می‌تواند هم خودسازی کند و هم دیگران را تربیت نماید.(11)
 
5. کارکرد پایه‌گذاری اجتماع و حفظ آن
در کنار این‌ها، باید یادآور شد که خانواده، مناسب‌ترین گزینه برای پایه‌گذاری بنیان اجتماع است. هسته‌های اولیه‌ی اجتماع، چنانچه در محملی غیر از خانواده پایه‌گذاری شود، هسته‌هایی سست و لرزان خواهند بود. از طرف دیگر، خانواده در حفظ و گسترش قدرت ملی نقش مؤثری ایفا می‌کند و تباهی خانواده‌ها انحطاط ملت را به دنبال می‌آورد.(12)

ادامه دارد...

پی نوشت ها :
1- کتاب مقدس، نامه‌ی اول پولس به قرنتیان 7: 1.
2- کوئن، بروس، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه‌ی غلام‌عباس توسلی و فاضل، سمت، 1378، ص 127.
3- گیدنز، آنتونی، جهان رهاشده، ترجمه‌ی علی‌اصغر سعیدی، تهران، نشر توسعه، 1383، ص 424.
4- سوره‌ی مبارکه‌ی روم، آیه‌ی 21.
5- صدوق، ابوجعفر محمدبن علی، من لایحضره الفقیه، قم، مؤسسه‌ی نشر اسلامی، 1380، ص 383.
6- مورن، ادگار، هویت انسانی، ترجمه‌ی امیر نیک‌پی، قصیده‌سرا، تهران، 1382، ص 220.
7- علاسوند، فریبا، زن در اسلام، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ اول، 1390، ص 55.
8- همان.
9- رایس، فیلیپ. ف، رشد انسان: روان‌شناسی رشد از تولد تا مرگ، ترجمه‌ی مهشید فروغان، ارجمند، تهران، 1387، ص 240.
10- خامنه‌ای، سیدعلی، زن و بازیابی هویت حقیقی، انتشارات انقلاب اسلامی، 1390، ص 187.
11- مظاهری، حسین، خانواده در اسلام، انتشارات شفق، چاپ نوزدهم، 1387، ص 98 تا 100.
12- صفایی، سید حسین و اسدالله امامی، حقوق خانواده، جلد اول، تهران، دانشگاه تهران، 1375، ص 6.

منبع: برهان