یک زن چه مادر باشد چه همسر و حتی خواهر یا دختر همواره در رأس مدیریت عاطفی و برقراری توازن روحی در خانواده قرار دارد.
 

مقدمه

مدیریت هنر انجام کارها بوسیله دیگران. مدیریت برقراری یکسری ارتباطات پویا و هماهنگ. مدیریت یعنی بوجود آوردن و حفظ کردن محیطی است که در آن افراد بتوانند در جهت برآوردن هدف‌های معینی بطور مؤثر و کارآمد فعالیت کنند. مدیریت یعنی" اداره منابع به نحوی بهره ور" اما مدیریت از نظر قرآن: هنر کشف استعدادها، تجهیز، تحریک و تنظیم و هدایت نیروها به سمت اهدف الهی.
 

ضرورت و اهمیت مدیریت در خانواده

مدیریت و رهبری یک ضرورت اجتماعی است مجموعه‌های انسانی بدون مدیریت، سامان نمی‌گیرد و بی‌نظمی و هرج و مرج شیرازه آن را فرو می‌پاشد. خانواده هم که سلول اولیه پیکره اجتماع است، بدون مدیریت اصولی و صحیح سامان نخواهد یافت. ضرورت و اهمیت این مسئله آنچنان آشکار است که رسول خدا (ص) در هر اجتماع دو سه نفری بر مدیریت یک نفر تأکید می‌ورزید و می‌فرمود: اذا کنتم ثلاثة فی سَفَرٍ فَاَمروا اَحَدَکم( هرگاه سه نفری مسافرت کنید یکی را مدیر قرار دهید) مدیریت خانواده با همه محدودیت و کوچکی، ابعاد گوناگونی دارد، همانند ابعاد بسیار مهم اخلاقی، تربیتی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و بهداشتی.
 

نقش زن در مدیریت خانواده

شوهرداری ، خانه داری و مادری سه وظیفه اصلی زن در خانواده است. اگرچه اسلام مدیریت خانواده را بر مرد واگذار کرده است، ولی نباید نقش مدیریتی زن را در ایفای وظایف یاد شده نادیده گرفت آنچه یک زن نمونه را در ایفای وظایف خود در خانه و خانواده موفق می‌کند، به کارگیری اصول و شیوه‌های مدیریت اسلامی در شوهرداری، خانه داری و تربیت فرزند است. از این رو موفقیت مرد در مدیریت خانواده نیز تا حد زیادی به معاونت و همکاری زن وابسته است. بنابراین می‌توان گفت که هرکدام از مرد و زن در حوزه خانواده بهره‌ای از مدیریت دارند. از این رو نقش زن در مدیریت خانه و خانواده اگر بیشتر از مرد نباشد کم تر نیست. 

رسول اکرم (ص) می‌فرمایند: «الرجل راع علی اهل بیته و هو مسئولُ عنهم و المراةُ راعیه علی بیت بعلها و ولده و هی مسئوله عنهم» مرد سرپرست و نگهبان اعضای خانواده خویش و در برابر آنان مسئول است و زن سرپرست و نگهبان خانه، شوهر و فرزندان است درباره آنها بازخواست می‌شود. 
 

مدیریت زن در قبال خانواده

زن از این که در موقعیت شوهرش سختی‌های زندگی مشترک را تحمل می‌کند به شوهرش مشورت فکری می‌دهد ، از او دلجویی می‌کند، سختی‌های زندگی را با درایت خود برایش آسان و ناچیز جلوه می‌دهد، از جهات روحی تقویتش می‌کند تا بتواند با سختی‌های زندگی مبارزه کند و با نشاط و دلگرمی و با توکل به خداوند به زندگی مشترک خود ادامه دهند. 
 

مدیریت زن در بچه داری و تربیت فرزندان

اگرچه زن از نظر شرعی و قانونی وظیفه‌ای در این باره ندارد چنان که موظف به امور خانه داری هم نیست ولی زنان مسلمان این مسئله را وظیفه اخلاقی خود می‌دانند برای این که زن در انجام بهتر این وظیفه توفیق بیشتری بیابد باید مشارکت مرد را بطلبد تا نسلی صالح تربیت کند و به جامعه تحویل دهد. یکی دیگر از مدیریت زن در خانواده به پنج عوامل وابسته است: 1- قناعت 2- کمک به شوهر 3- راز نگهداری 4- پشتیبانی از همسر 5- سپاسگزاری.
 

بی تردید زنان محور خانواده‌اند

یک زن چه مادر باشد چه همسر و حتی خواهر یا دختر همواره در رأس مدیریت عاطفی و برقراری توازن روحی در خانواده قرار دارد و با هنرنمایی‌های خود می‌کوشد تا آرامش را در محیط خانه حفظ کند. مسئولیت اصلی برقراری تعامل روحی به سایر اعضای خانواده نیز اغلب اوقات با زنان خانواده است. 
 

مدیریت زنان در خانه داری، بچه داری و شوهرداری

در این مدیریت در بعضی زنان مدیریت ضعیف، بعضی مدیریت مشارکتی یا تیمی و بعضی مدیریت جاهلانه قرار می‌گیرد. 
 
1- مدیریت ضعیف:
در این شیوه مدیر خانواده با اعضای خانواده به اهداف شان توجه چندانی ندارد و لذا کمترین دخالتی در بهبود وضع اهداف و یا کارهای افراد خانواده ندارد این نوع مدیریت نه برای خود و نه برای خانواده مفید و سودمند نخواهد بود. 
 
2- مدیریت مشارکت جویانه و یا تیمی:
در این مدیریت مدیر تلاش می‌کند تا بتواند توجه مساوی به اعضای خانواده و اهداف و عملکرد آنان داشته باشد این گونه مدیران با توجه به تلاش شان می‌توانند تا حدود زیادی در کارشان موفق باشند بهترین مدیر اثربخش کسی است که اعضای زیردست خود را به طور شدید مورد توجه قرار دهد و به نظرات و اندیشه‌های ایشان احترام بگذارد و نیازهایشان را دریابد و با یکدیگر ارتباط صمیمی برقرار نمایند. 
 
3- مدیریت جاهلانه:
زنان مدیر کمترین توجه را به نتیجه تلاش و زحمات اعضای خانواده دارند ولی همه توجه ایشان به اعضای خانواده است این گونه مدیران سعی می‌کنند محیط خانه طوری باشد که اعضای خانواده به طور کامل احساس آرامش کند که اعضای خانواده به طور کامل یعنی مادر و نه رئیس خانوده یعنی پدر هیچ گونه بازخواست از تلاش اعضای خانواده نمی‌کند. 
 

مدیریت زنان خانه دار در شاد کردن محیط خانواده 

1- باید ظاهر خود را شاد و چهره خویش را بشاش نگاه دارد در احادیث آمده است، حزن انسان مؤمن در دل اوست ولی چهره او بشاش است. اگر خانم خانه این گونه باشد چهره او پیام آور شادی و شادمانی است امکان مسرت همسر و فرزندان را فراهم می‌سازد. 

2- اخلاق نیکوی زن در شاد کردن محیط خانه؛ پیامبر خدا( صل الله علیه و سلم) می‌فرماید: هرکس ایمانش بهتر است اخلاقش نیکوتر است شادکامی در سایه خوش خلقی حاصل شده و خوش خلقی جذاب است همسر را به سوی خود و خانواده سوق می‌دهد. 

3- یکی دیگر از شاد کردن محیط خانواده تهیه وسایل مورد علاقه برای اعضای خانواده است که زنان می‌توانند به خوبی این را مدیریت کنند، پی بردن به علایق اعضای خانواده و پرسش از هرکدام از اعضای خانواده وسایل بسیار ضروری را با تقدیم هدیه مورد علاقه هریک از آنان می‌تواند طراوت و شادابی را به چهره آورده و از این طریق خود نیز شاد گردد. 

4- شیوه دیگر ایجاد نشاط، بیان لطیف است البته توجه به این نکته ضروری است که در اظهار شوخی و مزاح باید به گونه‌ای رفتار نمود که محیط خانه مناسب و به جا بوده و گزند و آزاردهنده نباشد. 

5- یکی دیگر از فعالیت‌های زنان در مدیریت شاد کردن خانواده این است که پرهیز کردن خود و همسر و فرزندان از صفات و رفتارهای منفی گرایی، وابستگی افراطی، کناره گیری علاقه یک طرفه، فقدان حساسیت، بی‌تفاوتی عاطفی، سلطه جویی، قدرت طلبی، توهین، دروغ و انتقاد افراطی است چرا که در این صورت فضای خانواده سرد و غمگین شده و دیگر فرصتی برای شاد کردن بوجود نمی‌آید. 

منابع :
1- یوسفیان، نعمت الله، مدیریت زن در خانواده
2- مجموعه مقالات و همایش زنان، سایت موسسه فرهنگی بشارت، مدیریت زن در خانواده
3- زنان و مدیریت اقتصاد خانواده
4- 7 راز مدیریت در اداره اقتصاد خانواده، بررسی مشکلات زنان سرپرست خانواده
5- محمودی، امیر ملک، راهنمای خانواده