کسی که واجد ملاک های اختلال شخصیت اسکیزویید است، در رابطه برقرار کردن با همه انسان ها - از جمله با شما - مشکل دارد.


زندگی با یک اسکیزویید
 اگر با یک اسکیزویید رابطه داشته باشم، باید چه کار کنم؟ درمان، فایده ای دارد؟ امیدی به تغییر او هست؟ آیا در چنین رابطه ای نیازهای هیجانی من ارضا می شود؟ این سؤالات را مرتبا از زن و مردهایی که بالاخره می فهمند طرف سرد و خالی از احساس شان، اختلال شخصیت اسکیزویید دارد، می شنویم.
 

حتی با شما بی احساس است

به عنوان کسی که طرف مقابلش اسکیزویید است باید این را بدانید که پیش آگهی این اختلال از جهت تغییر کردن، بد است و واقعیت تکان دهنده این است که طرف مقابل تان ظرفیت چندانی برای برقراری رابطه خالصانه ندارد. ویژگی های اسکیزویید، مثل ویژگی های تمام اختلالات شخصیت، شدت و ضعف دارد: برخی از اسکیزوییدها صرفا درونگرا هستند، برخی دیگر کاملا سرد و خالی از احساس هستند و تقریبا هیچ رابطه ای برقرار نمی کنند. کسی که واجد ملاک های اختلال شخصیت اسکیزویید است، در رابطه برقرار کردن با همه انسان ها - از جمله با شما - مشکل دارد. مسئله این نیست که او نمی خواهد مقابله به مثل هیجانی داشته باشد بلکه مسئله این است که نمی تواند چنین کاری انجام دهد.
 
آدمها معمولا شخص اسکیزویید را جدی نمی گیرند و با او ازدواج نمی کنند به ویژه اگر دنبال کسی باشند که عشق آنها را تلافی کند. با این حال برخی از خوانندگان کتاب ممکن است درگیر رابطه با یک اسکیزویید شده باشند. شاید با او ازدواج کرده اید یا از او بچه دارید. در این صورت برای پذیرش همسرتان و قابل تحمل تر کردن رابطه تان با او باید چند نکته را به یاد بسپارید.
 

1-انتظارات واقع بینانه ای داشته باشید

اجازه دهید صریح حرف بزنیم: پیش آگهی تغییر در شخصیت اسکیزویید، ناچیز است. شخص اسکیزویید تمایل زیادی به روابط میان فردی ندارد یا اصلا چنین تمایلی ندارد. او نسبت به تعریف و تمجید و انتقاد بی تفاوت است و ظرفیت کمی برای زندگی هیجانی دارد. از سوی دیگر، همه اسکیزوییدها نشانه های شدید ندارند و برخی، آینده رابطه ای امیدوار کننده تری دارند.
 
به عنوان همسر یا طرف مقابل شخص اسکیزویید، احتمالا احساس یأس و شکست می کنید. شاید وسوسه شوید که اگر همدلی، دلسوزی و درگیری شما بیشتر شود شاید «به راه آید»، از حالت بسته بودن درآید، حرف بزند و تبادل نظر و خودافشایی کند. این طرز فکر غلط است. او برای همه اسکیزویید است نه صرفا برای شما. زیاد انتظار تغییر نداشته باشید و وقتی اندکی تغییر می بینید، خوشحال نشوید.
 

2-زیاد به او فشار نیاورید

فراموش نکنید که یک عمر طول کشیده تا او نجوش و سرد شده است. کناره گیری، دفاع اصلی او است و در او به یک عادت قدیمی تبدیل شده است. اگر دائم به طرف مقابلتان فشار بیاورید که رابطه برقرار کند، احتمال دارد انزوا در پیش گیرد. برخورد با کناره گیری او یا توقع رفع نیازهای هیجانی تان توسط او، راهبردهای خود ناکام کن هستند. رویکرد هوشمندانه تر، سهل گیری و تحمل است. می دانید که همسرتان برای تنهایی ارزش قائل است و به تنهایی نیاز دارد، پس چرا این رفتارش را تشویق نمی کنید؟ با این روش، آمادگی بیشتری برای ارتباط و درگیر شدن با شما خواهد داشت. خلاصه این که ذله کردن اسکیزویید برای تعامل باعث می شود شما را از زندگی اش بیرون کند. هیچ چیز مثل طرفی که برای اسکیزویید مزاحمت هیجانی درست می کند بد نیست.
 

3-به کارهایی که طرف مقابل تان از آن لذت می برد، ملحق شوید

کسی که اختلال شخصیت اسکیزویید دارد از معدود چیزهایی لذت می برد. خصوصا آن که جنبه اجتماعی داشته باشد. طرف مقابلتان ممکن است از فیلم دیدن، تعمیر ماشین یا مطالعه لذت ببرد. چرا به او ملحق نمی شوید. حتی اگر زیاد حرف نزند؟ به هر حال کارهایی هست که از انجام آنها با او لذت ببرید، پس چرا برخی از این کارها را انجام نمی دهید؟ رمز کار این است که طرف مقابل خود را ترغیب کنید برای لحظاتی با شما باشد و در فعالیت هایی که برای او لذتبخش اند، شریک شوید. به جای ذله کردن او و متوقع بودن، این روش بهتری برای ورود به دنیای هیجانی او است. اسکیزویید به مرور با حضور شما کنار خواهد آمد و سنتی حضورتان را ترجیح خواهد داد. اگرچه تضمینی نیست ولی اغواکردن شخص اسکیزویید از تعقیب و آزردن او عاقلانه تر است.

ادامه دارد...
 
نویسنده: دبلیو. بِرَد جانسون و کِلی مورِی
 
منبع: کتاب «عشق دیوانه وار»