دوستان خوب خود را حفظ کنید، به گروه های حمایت یا گروه های اجتماعی ملحق شوید.
 

1-او را تقویت کنید نه تنبیه

بی اف. اسکینر، رفتارگرای مشهور، با این کشف که تقویت رفتار مطلوب از تنبیه رفتار نامطلوب مؤثرتر است جایگاه خود را در تاریخ مستحکم کرد. به جای تنبیه یا شرمنده کردن طرف اسکیزویید خود به خاطر بی ارتباطی و کناره گیری، اگر کورسوهای علاقه میان فردی او را تحسین کنید تأثیر بیشتری بر او خواهید گذاشت. طرف مقابلتان را بابت این که اجازه داده است در فعالیت های انفرادی اش حضور داشته باشید تحسین و تشویق کنید و دنبال فرصتی بگردید تا درگیری او در هر گونه فعالیت اجتماعی با تلاش برای شروع گفتگو با تعامل را- هرچند کوتاه - تحسین کنید. این همان عملی است که اسکینر به آن شکل دهی می گوید. با پاداش دادن به رفتارهایی که به تدریج به رفتار مطلوب نزدیک می شوند و تحمل روند تدریجی تعبیر می توانید شرایطی ایجاد کنید که به پیشرفت رابطه ای او منتهی می شود.
 

2-نیازهای هیجانی خود را خارج از رابطه خود با طرف اسکیزوییدتان ارضا کنید

اگر می خواهید با طرف اسکیزویید خود باشید و در عین حال، نیازهای هیجانی و علایق رابطه ای دارید، عاقلانه است که روابط اجتماعی دیگر خود را دنبال کنید. دوستان خوب خود را حفظ کنید، به گروه های حمایت یا گروه های اجتماعی ملحق شوید، در کلاس های مختلف شرکت کنید و تماستان با خانواده را قطع نکنید. با رفع حداقل برخی از نیازهای هیجانی تان در جای دیگر، از توقع خود کم خواهید کرد و بی ارتباطی طرف مقابلتان را بهتر تحمل می کنید و می پذیرید.
 

3-بعید است درمان فایده ای داشته باشد

 در مورد اختلال تمام عیار شخصیتی، بعید است مشاوره یا روان درمانی حرفه ای، مؤثر واقع شود. اسکیزوییدها ذهنیت روان شناختی چندانی ندارند و نمی توانند در مورد سردی و عدم گرایش خود به ارتباط، بینش کسب کنند. از همه مهم تر این که اسکیزوییدها تمایل چندانی به رابطه برقرار کردن برای تغییر ندارند. اگرچه طرف مقابلتان ممکن است شما را خیلی دوست داشته باشد ولی تهدید به قطع کردن رابطه، او را به قدر کافی تحریک نمی کند. طرف اسکیزویید شما احتمالا همان طور که با شما درگیر رابطه نمی شود، با روان درمانگر هم رابطه برقرار نمی کند. اگرچه شخص اسکیزویید با گفتگوی روشن فکری در مورد رابطه، راحت است ولی گفتگوی هیجانی را نمی پسندد. خلاصه بر شما است که انتظارات کوچک و عادی داشته باشید و کمترین پیشرفت در رفتار میان فردی او را بپذیرید.
 

4-چه موقع وقت ترک کردن او است؟

دیر یا زود می فهمید که زندگی با شخص اسکیزویید در بلند مدت قابل تحمل نیست. عواملی که در آغاز باعث شروع رابطه شما شده اند، حالا نشانه های یک سبک شخصیتی مختل هستند. طرف مقابل شما نه تنها نمی تواند محبت و ارتباط شما را تلافی کند بلکه برای این کار انگیزة چندانی هم ندارد. البته می توانید تحت درمان قرار بگیرید و به نیازتان برای نجات دادن و شفادادن دیگری پی ببرید؛ اما وقتی به این انگیزه ها پی می برید که دیگر آن قدر شدت ندارند که بخواهید زندگی با شخص اسکیزویید را ادامه دهید. اما خبرهای خوب هم داریم: اگر رابطه با طرف اسکیزویید را قطع کنید، بعید است زیاد ناراحت شود و به هم بریزد. یادتان باشد ظرفیت چندانی برای برقراری رابطه ندارد و از تنهایی کاملا راضی است. البته آدم ها با هم فرق دارند و هرچه شدت صفات اسکیزوییدی آنها کمتر باشد، ارتباط بیشتری باشما حس می کنند. اسکیزوییدها در اکثر مواقع بهتر از سایر اختلالات شخصیت این کتاب با قطع رابطه کنار می آیند.
 

خلاصه

تیپ شخصیتی اسکیزویید، همسر سرد و خالی از احساس خواهد بود. درست مثل یک «ماهی خونسرد». او یک عمر عدم رابطه و عدم درگیری را پشت سر گذاشته و در خانه همچون یک جزیرة (متروکة) هیجانی بوده است. حتی اگر مجذوب گرایش اسرارآمیز او به انزوا و تنهایی شوید، بعید است نیازهای هیجانی شما را ارضا کند. اگر طرف مقابلتان اسکیزویید است، احتمالا در این رابطه، همه کارها بر عهده شما خواهد بود. به زودی کشف خواهید کرد که ماندن با چنین شخصی حکم تنها ماندن را دارد نه عشق.
 
نویسنده: دبلیو. بِرَد جانسون و کِلی مورِی
 
منبع: کتاب «عشق دیوانه وار»