اگر می خواهید با طرف وابسته خود برای مدتی طولانی بمانید، به فکر زناشویی درمانی باشید.
 

فراگیری قابلیت های جدید را تقویت کنید

 چون موضع بنیادی انسان وابسته، حفظ خودش در برابر طرد شدن است، عمر خود را روی اجتناب از فراگیری قابلیت ها می گذارد. به این ترتیب مطمئن می شود دیگران از او مراقبت خواهند کرد. برای مثال، عجیب نیست که شخص وابسته هرگز گواهینامه نگیرد، هرگز مستقل زندگی نکند و هرگز تنها به مصاحبه شغلی نرود.
 
در یک رابطه بلندمدت باید از هر فرصتی استفاده کنید تا گام های کوچکی در راه کسب قابلیت های یک آدم بزرگسال بردارد و این گام ها را در او تقویت کنید. یادتان باشد تقویت همیشه از شرمنده کردن، تحقیر یا تهدید به طرد بهتر است. اگر بتوانید راهی برای تشویق او به سوی کسب قابلیت پیدا کنید و در عین حال احساس امنیت کند و به تعهدتان شک نکند، بستر مناسبی برای رشد او فراهم کرده اید. حتی اگر گیاهی که چنین خاک خوبی را برای رشدش فراهم کرده اید، گاهی از شکوفایی خودداری کند!
 

اجازه دهید متخصص و صاحب اختیار شود

آدم های وابسته معمولا سعی می کنند در هیچ زمینه ای متخصص نشوند، پس چرا سعی نکنید با مطرف مقابلتان کار جدیدی را شروع کنید و وارونگی نقش را امتحان کنید؟ نظر طرف مقابل خود در مورد این که در کدام رستوان شام بخورید یا فردا صبح چه لباسی بپوشید، جویا شوید. آدم های وابسته به خاطر ترس از به هم خوردن اوضاع معمولا اظهارنظر نمی کنند. نظر او را در مورد مسائل ساده جویا شوید و به تدریج سراغ مسائل مهمتر بروید. بحث بر سر پیدا کردن راه های خلاقانه است تا اعتماد به نفس و عزت نفس طرف مقابل شما تقویت شود. هر بار که مطرف مقاب تان اظهار نظر می کند، او را بیشتر تقویت، تقویت و تقویت کنید!
 

آیا درمان کمک می کند؟

 اگر می خواهید با طرف وابسته خود برای مدتی طولانی بمانید، به فکر زناشویی درمانی باشید. مشاوره تخصصی همراه با طرف مقابل می تواند مهارت های لازم برای پیشبرد رابطه را در اختیار شما بگذارد. خبر خوشی هم داریم: انگیزه اشخاص وابسته برای تغییر از انگیزه کسانی که سایر اختلالات شخصیت را دارند بیشتر است.
 
پیش آگهی درمان این افراد هم تا حدودی خوب است. طرف مقابلتان احتمالا از ناراحتی شما از کیفیت رابطه تان نگران می شود و حتی ممکن است از این لحاظ خودش را مضطرب و غمگین کند. این ناراحتی به او انگیزه می دهد تا زحمت درمان را به جان بخرد و بالاخره سبک رابطه و خودش را تغییر دهد. رابطه جدی با متخصص می تواند تایید و توجه مستمر مورد نیاز همسرتان را تامین کند طوری که با شکل گیری رابطه درمانی دیگر به تشویق و دلگرمی بیش از حد، نیاز نخواهد داشت. اما مشکلی هم وجود دارد. مراجعان وابسته گاهی اوقات به درمانگر هم وابسته می شوند (فیلم باب چی؟ را به یاد آورید). در این مورد درمانگر باید حد و مرزها را مشخص کند و به مرور استقلال را در مراجع تشویق کند.
 
اگرچه پیش آگهی تغییر در آدم وابسته دارای انگیزه کافی، نسبتا خوب است ولی درمان اوضاع را به سرعت رو به راه نمی کند، درمان شخصیت وابسته زمان می برد. در جریان درمان مشترک خود و طرف مقاب تان، روی او و خودتان تمرکز کنید. از طریق تغییر شیوه تعامل با طرف چسبنده می توانید ساز و کارهای رابطه خود را تغییر دهید. طرف مقاب تان هم یا جایگاه جدیدتان را می پذیرد یا همان طور باقی می ماند. اگر نتواند یا نخواهد به این چالش تن بدهد، باید در مورد آینده رابطه تان، تصمیمات دشواری بگیرید.
 

چه موقع وقت ترک کردن او است

احتمالا تا حالا فهمیده اید که ترک کردن آدم وابسته سخت و حتی عذاب آور است. البته ترک کردن کسانی که سایر اختلالات شخصیت را دارند هم دشوار است ولی شخصیت وابسته برخلاف شخصیت پارانویید و ضداجتماعی که می توانند خطرناک هم شوند و شخصیت اسکیزویید که اهمیتی به ترک شدن نمی دهد، از لحاظ هیجانی به هم می ریزد. ترک کردن او وقتی دردناکتر می شود که با شخص دیگری که او را دوست دارید، زندگی کنید.
 
منتظر باشید طرف مقابلتان التماس کند که بمانید، به شدت گریه کند و تا مدت ها بعد از آن که به او گفته اید دیگر نمی خواهید با او رابطه داشته باشید، به شما تلفن بزند یا سر راهتان ظاهر شود. منتظر بروز احساس گناه و شرم در خودتان باشید، حتی وقتی از هرگونه مهربانی، انصاف و ملاطفت دریغ نورزیده اید. ترک کردن یک آدم وابسته، به صبر و شکیبایی و عزم راسخ نیاز دارد از دوستان و اعضای خانواده خود کمک بگیرید. به اطرافیانتان ثابت کنید که سنگدل و بی عاطفه نیستند بلکه فقط می خواهید رابطه خود را با کسی که به معنای واقعی کلمه نمی تواند طرف رابطه باشد، قطع کنید.
 

خلاصه

بزرگسالی که اختلال شخصیت وابسته دارد، سیاه چاله نیاز هیجانی است. چنین شخصی به عنوان طرف رابطه، به شدت سریش، نیازمند و متوقع می شود. تلاش برای مستقل کردن او یا ایجاد فضایی برای تنش هیجانی خود هم باعث اضطراب و افسردگی این تیپ شخصیتی می شود. رابطه با شخص وابسته، به مرور حکم وظیفه را پیدا می کند و در انسان احساس والد بودن به وجود می آورد؛ آنچه که زمانی رابطه ای شیرین و عاشقانه بوده به تدریج موجب خفگی و فرسودگی می شود. اگر دنبال زندگی مشترک با یک آدم دیگر هستید که مثل سریش به زندگی شما نچسبد، این تیپ شخصیتی مناسب شما نیست.
 
منبع: عشق دیوانه وار، دبلیو برد جانسون و کلی موری، مترجم: مهرداد فیروزبخت، صص 205-208، انتشارات رشد، تهران، اول، 1394.