یکی از ابعاد تعامل زناشویی عبارت است از اینکه تا چه میزان زوجین به طور فعال در تعامل وارد می شوند یا از آن کناره گیری می کنند.
 

عوامل مربوط به مذهب و بازخوردها

بر اساس یافته های علمی بین میزان مذهبی بودن و کیفیت ازدواج رابطه مثبتی وجود دارد (ماهونی، پارگامنت، تراکشوار،۲۰۰۱)، این موضوع بیانگر اهمیت تقدس و معنویت در پایداری ازدواج است که گاهی به این رابطه شکلی عاشقانه می بخشد (سیبی، روئر و جنسن، ۲۰۱۴).
 
هماهنگی مذهبی زوجین از اهمیت بالایی برخوردار است. پیش تر درباره این ملاک بحث شده است. از آنجا که مذهبی بودن یا باورهای معنوی نشان می دهد که متقاضی ازدواج چه کسی است؛ جذابیت بین فردی را افزایش می دهد و سبب تداوم ازدواج و بالا رفتن نشاط آنها در زندگی می شود (سوینسون و همکاران، ۲۰۰۵). افراد بیشتر با وجود اینکه ممکن است با افرادی با اختلاف مذهبی زیاد ازدواج موقت داشته باشند، اما هنگام ازدواج تمایل دارند با افرادی که از نظر مذهبی هم کیش یا مشابهت مذهبی دارند، ازدواج کنند (ناکس و زاسمن، ۲۰۰۹). همچنین، پژوهش ها بیانگر آن است که مذهبی بودن و باورهای دینی یکی از مهم ترین بازدارندگان طلاق است (قدسی و همکاران، ۱۳۹۰).
 

 پایبندی مذهبی

والش (۲۰۰۹) معتقد است مذهب روی کیفیت رابطه زناشویی نقشی مؤثر و کلیدی دارد. گریفیث و راتر (۱۹۹۹) نشان دادند که نظام مذهبی و معنویت رابطه قوی با سلامت کارکرد خانواده دارند. لمبرت و دولیات (۲۰۰۸) نیز نشان دادند اعتقاد به خداوند محکم ترین عامل نگهداری زندگی خانوادگی و زوجی است.
 
لمبرت و دولهات (۲۰۰۶) و پن (۲۰۱۰) نشان دادند انجام عبادات و واجبات دینی سبب تسکین تنش ها و تسهیل ارتباط ها در خانواده، به ویژه در زمان های روبه رو شدن با مشکل می شود. صیدی و باقریان (۱۳۹۰) در پژوهشی نشان دادند انجام فعالیت های دینی در منزل و گذراندن اوقات فراغت با خانواده پیش بینی کننده سخت رویی خانواده است. همچنین، لمبرت و دولهات (۲۰۰۸) معتقدند خانواده های معنوی و مذهبی الگوهای ارزشی و اعتقادی خاصی را در مورد ازدواج و زندگی خانوادگی در خود می پرورانند.
 
الگوهایی مانند اینکه خداوند نگهدارنده زندگی زناشویی است و باور به ازدواج به عنوان یک پیمان مذهبی است که می تواند و باید ادامه یابد و این مسئله موجب معنایافتن تعهد در زندگی خانوادگی می شود. همچنین، انجام تکالیف و اعمال مذهبی-معنوی از جمله روزه و عبادات می توانند سبب افزایش تحمل مشکلات در خانواده شود.
 
در بررسی نقش شاخص های اقتصادی - اجتماعی در انتخاب همسر، پژوهش حسینی، محمدی، یغمایی و علوی مجد یزدجردی (۱۳۸۵) نشان داد که مهمترین شاخص ارزیابی از نظر نقش شاخص های فرهنگی و مذهبی در انتخاب همسر اعتقاد به برابری زن و مرد و پس از آن تدین و پایبندی به واجب دینی و کم اهمیت ترین عامل برگزاری مراسم مفصل ازدواج و میزان جهیزیه و همشهری بودن است. سالیوان (۲۰۰۱) در مطالعه خود در زمینه نقش مذهب و ازدواج در کالیفرنیا به این نتیجه رسیدند که باورهای مذهبی برخلاف سایر ملاک های زودگذر، اثر طولانی تری در تحکیم روابط زناشویی دارد.
 

علاقه مندی متقابل و نبود نگرانی

ایجاد علاقه مندی و تعبیر رایج «به دل نشستن»، در نخستین آشنایی، و ثبات و ارتقای آن در برخوردهای بعدی یکی از عوامل پیش بینی کننده ازدواج موفق، و وجود نگرانی از آغاز آشنایی یکی از عوامل پیش بینی کننده منفی به شمار می آید. ماتس-یانگمن (۲۰۱۴)، احساس مثبت فرد در نخستین آشنایی را در شکل گیری تعامل مثبت زوجین مهم می داند.
 
نگرانی ها، دغدغه هایی هستند که در زن یا مرد از آغاز آشنایی، به دلیل مشاهده برخی ناهماهنگی هاو حتی سوء تفاهم ها به وجود می آیند. این نگرانی ها و دغدغه ها، اگر از همان ابتدا حل نشوند، به شکل یک روان بنه منفی به دنبال شواهدی برای تقویت خود می گردند و گاهی سال ها در ذهن فرد باقی می مانند. آنها، گاهی اساس قضاوت های پایدار را نسبت به فرد مقابل فراهم می کنند. پیش از ازدواج، این برداشت های عاطفی قابل حل هستند؛ اما در صورت عدم انحلال، ممکن است سوگیری هایی در تعامل زن یا مرد شکل گیرد و زندگی مشترک و تعامل زوجین را به سمت منفی گرایی سوق دهند.
 

 نگرانی های اساسی

 فتحی آشتیانی و احمدی (۱۳۷۸) در بررسی عوامل محدودکننده و موانع موجود در ازدواج، نشان دادند هرچند 83/76 درصد دانشجویان تمایل به ازدواج دارند، اما نگرانی از آینده زندگی، عدم توانایی در انتخاب مناسب و تردید در تصمیم گیری مهمترین نگرانی های آنها را تشکیل می دهد و مشکلات مالی، نامشخص بودن آینده شغلی، تحصیلی و محل سکونت مهم ترین مشکلات در راه ازدواج به شمار می آیند که این موانع به طور معناداری از سوی دانشجویان پسر بیشتر مطرح می شود و در دانشجویان دختر ناتوانی در تصمیم گیری به طور معناداری بیشتر است.
 

 سایر نگرانی ها

 می توان از سایر نگرانی ها مانند اعتماد و وفاداری، دوست داشتن، توانایی حمایت طرف مقابل، نگرانی های شغلی، نگرانی هایی در مورد حجاب و پوشش و نگرانی های مربوط به خانواده یاد کرد.
 
 

توافق در مواضع

 مواضع فرد در زندگی بازخوردهایی هستند که فرد براساس آنها رفتار و زندگی خود را تنظیم می کند و در ازدواج هم بیشتر به شکل ملاک های انتخاب ظاهر می شوند. فرد در زمینه این بازخوردها معمولا موضع تغییرناپذیری در نظر می گیرد. عدم توافق ها اموری اجتناب ناپذیر در ارتباط های زناشویی هستند که توانایی زوجین در رویارویی و بیان کردن این عدم توافق ها، در ایجاد رضایتمندی و ثبات ارتباط زناشویی نقش اساسی دارد (تالمن، ۲۰۰۳).
 
نولر و فینی (۱۹۹۸) در پژوهشی نشان دادند که آن دسته از زوجینی که پیش از ازدواج، تعارض های زیادی را تجربه می کنند؛ در دو سال نخست ازدواج هم، مهارت های برقراری ارتباطشان ضعیف خواهد بود و الگوی مخرب ارتباطی از زمان قبل از ازدواج می تواند پیش بینی کننده تعارض های زناشویی پس از ازدواج باشند. در واقع، آنها معتقدند میان تعارض های پیش از ازدواج، ارتباط غیر موثر و پرخاشگری قبل و بعد از ازدواج ارتباط معناداری وجود دارد.
 
استوری و برادبری (۲۰۰۴) معتقدند یکی از ابعاد تعامل زناشویی عبارت است از اینکه تا چه میزان زوجین به طور فعال در تعامل وارد می شوند یا از آن کناره گیری می کنند. به طوری که فعال بودن برای حل مسئله بین فردی و بحث کردن در مورد نوع احساسی که هر یک از زوجین دارنده می تواند پیش بینی کننده رضایتمندی زناشویی آنها باشد. اسکات (۲۰۰۲) در پژوهشی نشان داد که احساس تفاهم و درک شدن با میزان گشودگی و نزدیکی به هم در زوجین همبستگی دارد.
 
همچنین، توانایی بحث و جدل و گفتگوی دو نفره در موارد اختلاف برانگیز می تواند موجب ایجاد رضایتمندی از ارتباط و احساس درک متقابل شود. سبک اسنادی نارساکنش ور نیز می تواند دلیل عدم توافق ها و تخریب ارتباط زناشویی باشد (بردبری و فینچان، ۱۹۹۰). بنابراین، می توان در نظر داشت که در صورت عدم حل اختلافات میان زوجین و یا عدم تبدیل آنها به توافق با تفاهم، یکی از نتایج حاصل بروز تعارض های زناشویی خواهد بود. صدق پور (۱۳۷۷) در پژوهشی با عنوان بررسی عواملی که منجر به اختلاف خانوادگی و طلاق می شوند، نشان داد عدم تفاهم، و روابط نامشروع جسمی و جنسی مهم ترین عوامل طلاق هستند.
 
منبع: مشاوره پیش از ازدواج، مسعود جان بزرگی، صص 179-183، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، اول، 1397.