الگوی بچه، پدر و مادر هستند. اگر با بچه ها درست رفتار کنید، بچه ها درست بار می‌آیند. هر حرفی را به بچه زدید، به آن عمل کنید.
 

مقدمه 

هر چقدر از دوران کودکی به سمت جلوتر می‌رویم رفتارها و کردارهای از خود نشان می‌دهیم که شباهت زیادی با رفتارهای والدین ما دارد. خواسته یا ناخواسته بسیاری از خصوصیت‌های آنها را در وجود خودمان حمل می کنیم. شما که دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را طی کرده اید و به مرحله ای رسیده اید که عنوان پدر بر شما صدق می‌کند باید در این دنیای پر تلاطم به گونه ای رفتار کنید که فرزند شما، استوار بودن را از شما بیاموزد و یک الگوی خوب را در زندگی خودش ببیند. فرزند شما به دنبال الگو می‌گردد و رفتارهای شما را کپی می‌کند. به همین دلیل است که والدین مضطرب و نگران، فرزندانی مضطرب و استرسی دارند. اما والدین مثبت، کودکانی با اعتمادبه‌نفس بالا تربیت می‌کنند.
 

الگو بودن والدین برای فرزندان

الگو باشید نه بلندگو
هر خانواده ای که بتواند الگوی خوبی برای فرزندانش باشد در امر تربیت فرزند دچار مشکلات کمتری خواهد شد. به گونه ای که در مرحله اول خود را تربیت کند و رفتارهای سالمی از خود نشان دهد و با رفتارهای سالم خودش به فرزندان خود آگاهی دهد که رفتار خوب چه ثمراتی دارد. اگر دائما بخواهید با داد و فریاد کردن به فرزند خود بفهمانید که کار خوب یا بد چیست؟ و در حالی که بین رفتارها و گفتارهای شما تناقض وجود دارد، باید بگوییم که این رفتار شما «آب در هاون کوبیدن است» به جای اینکه مانند بلندگو باشید و فقط صدا تولید کنید و امر و نهی ورد زبان شما باشد سعی کنید با رفتارهای خوب به فرزندتان بفهمانید که خوب بودن بهتر است. امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: با غیر از زبان تان (با رفتار) دعوت کننده مردم باشید. باید مردم از شما پرهیزکاری، تلاش خستگی ناپذیر و نماز خوبی ببینند که این، دعوت کردن است. [1] 

سعی کنید با عمل و رفتار خود، بهترین ها را به فرزندتان آموزش دهید. اگر بهترین کلمات و زیباترین احساسات دنیا را بر زبان جاری سازید، اما در عمل تان خبری از آنها نباشد فرزندتان درک می‌کند و می‌گوید اگر کار خوبی است چرا خودشان انجام نمی‌دهند؟ و همین سوالات باعث خواهد شد تا سمت آنها نروند. پس سعی خود را بر این بگذارید که کارهای خوب و پسندیده را با رفتارهای خود به کودکان آموزش دهید چون شما بهترین و نزدیکترین الگو برای آنها هستید. پس دنیای آنها را روی ساختمان خوبی ها بنا کنید. 

به نقل از یکی از نوه های امام (قدس سره) آمده است؛ گاهی اوقات، امام بدون آنکه چیزی به ما بگویند، به بهانه ای به آشپزخانه می‌رفتند و برای ما چای می‌ریختند. البته ما از این رفتار امام احساس شرمندگی می کردیم، ولی امام با این کار، کمال مهمان نوازی را به ما نشان می‌دادند. [2] 
 
تظاهر نکنید بلکه خوب باشید
سعی کنید که خود واقعی تان باشید تا اینکه تظاهر به خوب بودن کنید. چون فرزند شما دیر یا زود خواهد فهمید که رفتار شما صادقانه نبوده است و صدمات روحی خواهد خورد. همیشه سعی داشته باشید که با دیگران و فرزندان خود صادق باشید تا فرزند شما بداند که چه الگوی خوبی دارد. امام علی (علیه السلام) را ببینید که می فرمایند: ای مردم! به خدا من شما را به طاعتی بر نمی انگیزم، جز آن که خود پیش از شما به گزاردن آن برمی خیزم و شما را از معصیتی باز نمی دارم، جز آن که پیش از شما آن را فرو می گذارم.[3]
 
به حرفی که زدید جامه عمل بپوشانید 
آدمیزاد می‌تواند تمام روز را حرف بزند و هیچ قبضی در دنیا برای او نمی‌آید که نگران پرداختش باشد. شما سعی کنید جزء آن دسته از افراد نباشید که حرف زدن آنها بیشتر از عمل شان است. کمتر حرف بزنید و کمتر قول دهید و اگر قولی هم دادید سعی کنید به آن متعهد باشید. چشم امید فرزندان به سمت شما است و اگر حرفی زده اید و به آن عمل نکنید باعث دلسردی فرزندان می شوید و او هم یک فرد بد قول خواهد شد. امام خمینی (رحمة الله علیه) درباره تربیت کودکان می‌فرمود: با بچه رو راست باشید تا آنها هم رو راست باشند. الگوی بچه، پدر و مادر هستند. اگر با بچه ها درست رفتار کنید، بچه ها درست بار می‌آیند. هر حرفی را به بچه زدید، به آن عمل کنید.[4] 
 
نکته پایانی: باید بدانیم که هیچ‌ قانون کلی برای کودک خوب بودن وجود ندارد تا بوسیله آن بتوانیم یک فرزند سالمی داشته باشیم؛ اما برای آن‌که یک کودک سالم و شاد را تربیت کنید لازم است عشق و علاقه خود را به او نشان دهید و خودمان را از لحاظ اخلاقی تربیت کنیم تا یک الگوی خوبی در مسیر زندگی کودک وجود داشته باشد. به حرف‌های کودک‌تان گوش دهید. به او احساس امنیت بدهید. او را تشویق کنید. رفتارهای نامناسب او را مورد انتقاد قرار دهید، نه خود او را. صبور و شکیبا باشید. برای کودک‌تان وقت کافی بگذارید تا یک الگوی خوبی برای او باشید. 

پی نوشت :
[1] شیخ کلینی، اصول کافی، جلد 2، صفحه 78، باب الورع، ح 14
[2] امیر رضا، ستوده، پا به پای آفتاب، گفته ها و ناگفته ها از زندگی امام خمینی، تهران: پنجره، 1387 جلد اول، صفحه 140، به نقل از فریده مصطفوی
[3] نهج البلاغه، خطبه 175
[4] غلامعلی رجایی، برداشتهایی از سیره امام خمینی، تهران: موسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی، 1387، جلد 1، صفحه 31، به نقل از فریده مصطفوی