امام علی (علیه‌السلام) تمام زندگی خود را بر پایه ی عدالت استوار ساخته بودند و هیچگاه از محدوده آن خارج نمی‌شدند.
 

مقدمه

برای مسلمان زیستن، شخصیت علی( علیه السلام) و چهره امیرالمؤمنین می تواند الگویی برای ما باشد. تا بدانیم مسلمان زیستن چگونه است. بنابراین اگر درباره امیرالمؤمنین سخن گفته شد، فقط برای تیمن و تبرک نیست، بلکه برای درس آموختن و برای رهایی یافتن از بن بست ها و مشکلات کنونی جمهوری اسلامی ایران است. [1] در این نوشتار به شاخه های کوچکی از رفتار امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) اشاره می‌کنیم. 
 

سیره زندگانی امام علی(ع)

1. عدالت را حاکم زندگی خود می‌کردند 
امام علی (علیه‌السلام) تمام زندگی خود را بر پایه ی عدالت استوار ساخته بودند و هیچگاه از محدوده آن خارج نمی‌شدند. در زندگی خانوادگی، اجتماعی، سیاستی و حکومتی خود کوچکترین بی عدالتی انجام نمی‌دادند. 

رعایت عدالت از سوی رهبران و نخبگان سیاسی در سطوح مختلف نظام سیاسی و جامعه، آثار و نتایج فراوانی در پی دارد که به بدانها اشاره می‏ کنیم. این آثار برای شخص رهبران عبارتند از: «استقلال و توان»، «نافذ شدن حکم»، «ارزشمندی و بزرگ مقداری»، «بی‏ نیازی از یاران و اطرافیان» (در وابستگی به آنها)، «مورد ستایش قرار گرفتن زمان حکمرانی آنان» و «بالا رفتن شأن، عظمت و عزت»[2]
 
2. عالم به زمان خود بودند
زندگانی امام را که نگاه می‌کنیم و اعتراف های تاریخ را که می‌خوانیم به این نتیجه می‌رسیم که علم و دانش مولای متقیان علی (علیه‌السلام) به اندازه ای وسیع و گسترده بود که بر تمام رموز و ریزه کاری های علوم مختلف تسلّط کامل داشت. امام علی (علیه السلام) هم به ظاهر اشیاء و مخلوقات آگاه بود و هم نسبت به باطن و ملکوت آن ها اطلاع کافی و احاطه علمی کامل داشت. مؤید این مطلب، روایات فراوانی است که در این مورد وارد شده است. [3] 
 
3. زبان هدایت داشتند حتی در زمان جنگ
خیلی از افراد هستند که زبان خود را به فحش و ناسزا عادت داده اند و نمی توانند زبان هدایتگر داشته باشند. و با این زبان و نوع گفتار خود نمی‌توانند کسی را هدایت و کمک کنند. اما امام علی (علیه‌السلام) در نحوه رفتار خود هدایت، نصیحت، ارشاد و آن گاه برخورد شایسته انجام می‌دادند. «او آغازگر جنگ نبود و پیش از آغاز جنگ سربازانش را سفارش به رعایت ارزش های الهی می کرد: شما آغاز کننده نباشید . فراریان را تعقیب نکنید، مجروحان را به قتل نرسانید (این سفارش عمومی مولا بود به استثنای برخی از جنگ ها که فلسفه آن را در مقالات آینده بیان خواهیم کرد.» [4]
 
4. صالح گزین بودند نه مصلحت اندیش
در هر جایگاهی که هستید و حق انتخاب دارید، باید دقت داشته باشید و فردی که صالح تر است را انتخاب کنید و به درخواست دیگران که می‌خواهند افراد آنها در راس کار باشند توجه نداشته باشید. از آنجا که امام علی (علیه‌السلام ) به عدالت اجتماعی در حکومت اهتمام جدی داشت، یکی از راهکارهای عملی تحقق آن را، گزینش کارگزاران و مدیران شایسته در امور می‏ دانست و هیچگاه در انتخاب افراد شایسته کوتاهی نمی کردند و مصلحت و جایگاه خودشان را بر اسلام ترجیح نمی‌دادند. 
 
5. به محرومان کمک می کردند
حکومت اسلامی باید بر پایه عدالت اجتماعی استوار باشد. چون استعداد ها و توانایی های افراد با یکدیگر متفاوت است و برخی نمی‌توانند به درجات بالا مالی برسند و در همان فقر و نداری به سر می‌برند و لازم است که حکومت برای نجات آنها کار کند. و اگر حکومت تمام ثروت را در اختیار گروه خاصی قرار دهد باعث خواهد شد تا جامعه به سقوط کشیده شود. «بایستی ثروت و درآمد در بین همه گروه های جامعه توزیع شود و در دست گروهی خاص قرار نگیرد. ثروت و درآمدها در نظام اقتصادی اسلام دارای اهمیّت خاصّی است؛ زیرا توازن اقتصادی و در پرتو آن، عدالت اقتصادی را به همراه دارد.»[5] 

نکته: هر مسلمانی وظیفه دارد که مشکلات هم نوعان خود را حل کند و در سختی ها آنها را تنها نگذارد و به فکر آرامش و راحتی خودش باشد. امام علی (ع) از زندگی خودشان کم می‌کردند تا بتوانند به دیگران کمک کنند و هیچگاه در حق مستمندان کوتاهی نمی‌کردند. 
 
6. کمک به همسر در کارهای خانه
برخی از مردان فکر می کنند چون در خارج از منزل مشغول کار و تلاش اند و زمانی که به منزل می آیند دیگر نباید هیچ کاری را انجام دهند و مانند یک ارباب بنشینند و همسرشان برای آنها امکانات را فراهم آورد. در حالی که زندگی امام علی را نگاه می‌کنیم و رفتار آن امام را با همسرش می‌بینیم، همه آن رفتارها بر پایه مهر و محبت است. و سختی های روزگار نمی‌توانستند مانع از رفتار شایسته اش با اهل خانه شوند. 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: حضرت امیر (علیه السلام) هیزم تهیه می کرد و از چاه آب برای منزل می آورد و جاروب می کرد و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز گندم را آرد می نمود و خمیر می کرد و نان می پخت.[6]

پی نوشت:
[1] گفتاری درباره حکومت علوی، حزب جمهوری اسلامی، سال 59، صفحه 53
[2] شرح غررالحکم و دررالکلم، جلد 5 ، صفحه 148،150
[3] بحارالانوار، جلد 26، صفحه 109
[4] ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه، جلد 10، از صفحه 212 تا صفحه 223 به تفصیل سخن گفته است .
[5] دانش نامه امام علی، جلد 7، صفحه 84.
[6] ثقة الاسلام کلینى، الکافی، ۸ جلد، دار الکتب الإسلامیة تهران، ۱۳۶۵ هجرى شمسى /صفحه ۸۶