اجتماع بدون ایجاد عناصر و مولفه‌های همگرایی، نوع دوستی، کمک و تعاون، گذشت و عفو نه پدیدار می‌شود و نه پایدار می‌ماند.
 

نیکوکاری یک ضرورت و قانون حیات اجتماعی

انسان موجودی همگراست. ارسطو همگرایی انسان را در طبیعت اجتماع گرایش جست وجو می‌کند و او را موجودی مدنی باطبع می‌داند و علامه طباطبایی(ره) با توجه به آیات و آموزه‌های قرآنی، ریشه و خاستگاه گرایش به اجتماع را در روح همگرایی انسان در استخدام بشر می‌داند و با استناد به آیه 32 سوره زخرف که می‌فرماید: «ورفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا» براین باور است که ملاک همگرایی و اجتماعی بودن بشر در به خدمت گرفتن و به تسخیر درآوردن دیگران است که این لازمه قرار گرفتن در گروه‌های اجتماعی افراد است.

بنابراین اجتماع گرایی جز و طبیعت بشر است که مستلزماتی را هم دربر می گیرد در بیان ارزش و اعتبار و اهمیت احسان و نیکوکاری از نظر اجتماعی همین بس که پایه‌های استوار خانواده‌ها به عنوان بنیادی ترین حوزه اجتماعی بر آن بنا نهاده شده اجتماع هم برای استقرار و استحکام خود به احسان و نیکوکاری وابسته و نیازمند است. چنانکه مولی علی (ع) آن را میزان ارزشگذاری فرد می‌داند و می‌فرماید: «قدر کل امری ما یحسنه» یعنی: منزلت هر شخص باندازه کارهای خیریست که انجام می‌دهد.

بنابراین اجتماع بدون ایجاد عناصر و مولفه‌های همگرایی، نوع دوستی، کمک و تعاون، گذشت و عفو، رعایت قوانین و محافظت بر آن نه پدیدار می‌شود و نه پایدار می‌ماند و لذا اگر بیشتر مردم از این خصوصیات بهره مند و برخوردار نباشند، نه تنها واگرایی اجتماعی رخ می‌دهد بلکه موجبات فروپاشی اجتماعی، تضاد و جنگ و در نهایت نابودی جامعه فراهم می‌آید.

در همه شرایع آسمانی، قوانینی در اجتماع به دو شکل اخلاقی و حقوقی در جهت تقویت بنیادهای اجتماعی صادر شده که عموما برپایه اصول ارزشی و گرایش روحی و عاطفی افراد آن جامعه وضع و پایه گذاری شده است. بیش از همه در منابع اسلامی احسان حوزه بسیار وسیع و گسترده‌ای دارد که آیات و روایات فراوانی را بعنوان شاهد بیان ومعیار کلام در این خصوص می‌توان ذکر نمود و در چارچوب مباحث فقهی، عرفانی و کلامی مورد بررسی قرار داد. در مجموع احسان بصورت یک مفهوم بنیادین و پردامنه‌ای در بعد اخلاق اسلامی بکار رفته که به جای خود در بعد حقوقی هم اجمالا جای بحث و بررسی دارد.

اسلام عزیز در راستای تحقق بخشیدن به آرمان های اجتماعی و انسانی برنامه‌هایی را در ابعاد حقوقی و اخلاقی ارائه کرده که نیاز جامعه بشریت در استمرار حیات در بعد مادی و معنوی به آنها بسته است. و درست به همین جهت و در همین راستا قوانین اجتماعی را وضع نموده تا ابعاد ارتباطی و نیاز افراد جامعه را نسبت به یکدیگر تعریف کند بر این اساس قوانین حقوقی را بعنوان وظیفه بر عهده افراد جامعه گذاشته و قوانین اخلاقی مثل یاری کردن به دیگران و یا محبت و گذشت نسبت به افراد و... را بعنوان شرط بقاء و دوام اجتماع قرار داده که هر کدام شان از جهاتی مورد نیاز و لازمه اجتماع محسوب می‌شوند و هیچ نظام اجتماعی از آن فارغ و بی نیاز نتواند بود. زیرا اگر افراد جامعه تابع این قوانین نباشند یعنی صرفا قوانین وضعی اجتماع را مورد توجه قرار دهند اما مثلا به یکدیگر احسان و نیکی نکنند دیگر نیرو و قوت و یا انگیزه و رمقی برای حفظ و پیشرفت جامعه باقی نمی ماند و در نتیجه موجبات نابودی جامعه فراهم می‌آید.

از حیث همین وابستگی که بین افراد اجتماع وجود دارد و بنابر دیدگاه قرآن احسان به دیگران در حقیقت احسان به خود است که خداوند متعال فرمود: «ان احسنتم احسنتم لانفسکم» زیرا انسان در این فرآیند به نیازهای روحی و معنوی خود پاسخ می‌دهد و در واقع خود را در کنار اجتماع و تالیف با قلوب از نقص به کمال می‌رساند و در کنار آن به خواسته‌های حیاتی و مادی خود نیز دست می‌یابد.

اهمیت این موضوع یعنی همان احسان و نیکوکاری چندانست که مولی علی(ع) آنرا از برای مردم عادی جامعه در کنار تکلیف عدالت پروری حاکمان در جامعه تعریف و مورد تاکید قرار می‌دهد و می‌فرماید: «علیکم بالاحسان الی العباد و العدل فی البلاد» یعنی: بر شما باد احسان کردن به بندگان و دادگستری در بلاد.
 

آثار نیکوکاری

همانطور که در مباحث مطرح شده و آیات مذکور از اهمیت و ابعاد گسترده موضوع احسان و نیکوکاری در جامعه بیان شد این خصلت مهم اخلاقی اجتماعی از آثار و نتایج فراوانی برخوردار است که در کنار همه مطالب فوق به گوشه‌های دیگری از آن با ذکر روایات مربوطه اشاره می‌کنیم:
 
1- رضایت خدا و پیغمبر(ص)
پیامبر(ص) فرمود: «هر که شاد کند دل مومنی را مرا شاد کرده و هر که مرا شاد کند خدا را شاد کرد و محبوبترین اعمال نزد خدا شاد کردن دل مومن است.»
 
2- رستگاری در آخرت
قال علی(ع): «طوبی لمن احسن الی العباد و تزود للمعاد»(15) خوشا به حال کسی که به بندگان خدا نیکی کند و برای روز قیامت توشه بردارد.
 
3- نجات از بلایا و رفع حوائج دنیایی
قال الصادق(ع): «ایما مومن نفس عن مومن کربه نفس الله عنه سبعین کربه من کرب الدنیا و کرب یوم القیامه» هر مومنی گره از کار مومنی بگشاید خداوند هفتاد مشکل از دنیا و آخرتش می‌گشاید. و قال(ع):... و من یسر علی مومن و هو معسر یسرالله له حوائج الدنیا و الآخره» چنانچه مومنی در سختی و فشار زندگی باشد و شخصی به آسانی از او گره گشائی می‌کند خداوند سختی های دنیا و آخرتش را آسان می‌گرداند.
 
4- طول عمر و سلامت
قال الصادق(ع): «البر و حسن الخلق یعمران الدیار و یزیدان فی الاعمار» نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانه‌ها را آباد و عمرها را طولانی می‌کند.
 
5- جلب محبت افراد
قال علی علیه السلام: «سبب المحبه الاحسان»
احسان و نیکوکاری سبب ایجاد محبت و دوستی در دل انسان‌هاست. بنا بر فرموده مولا(ع) باید یادآوری نمود که یکی از روش‌های مورد تاکید خدا و رسول و ائمه اطهار(ع) برای رسیدن اشخاص و جوامع به کمال تقویت روحیه نیکوکاری و احسان در افراد جامعه است. تا با آن نوع دوستی و برادری بواقع معنی و در عمل ایجاد شود. چنانکه اهل بیت پیامبر (ص) خود بعنوان مصادیق کامل ابرار و نیکان، بدون هیچ چشم داشتی از بشر در این عرصه پیشتاز بودند و به تبع آنها مومنان واقعی و انسان‌های صاحب خرد و اندیشه نیز در هر عصر و نسلی، همواره سعی و تلاش داشتند تا خود را به این ویژگی بیارایند و مایه الگو و حرکت برای دیگران باشند.
 
6- ثواب و حسنه افزون و آمرزش گناه
قال الصادق(ع): «من مشی لامری مسلم فی حاجته فنصحه فیها کتب الله له بکل خطوه حسنه و محاعنه سیئه» هر مسلمانی که صادقانه و با خلوص برای رفع مشکلات و خواسته‌های مومن دیگر قدم قدم بردارد خداوند متعال برای هر قدم یک حسنه برایش ثبت و یک گناه از او پاک می‌سازد. قال امیرالمومنین علی(ع): «علیک بالاحسان فانه افضل زراعه و اربح بضاعه » بر شما باد به احسان و نیکوکاری در حق دیگران که آن برترین و پرمنفعت‌ترین کشت و زرع و مال آخرت برای شما خواهد بود.

منبع: pajoohe.ir